کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۵۹۹۹۴۱
تاریخ خبر:

شیرین ولی بی‌روح؟ ماجرای لایو اکشن لیلو و استیچ

شیرین ولی بی‌روح؟ ماجرای لایو اکشن لیلو و استیچ

دیزنی باز هم سراغ نوستالژی رفت، اما آیا لیلو و استیچِ جدید توانست جای نسخه قدیمی را بگیرد یا فقط یک کپی کم‌رمق از آب درآمد؟

نقد لایو اکشن لیلو و استیچ

استودیو دیزنی اخیرا لایو اکشن‌های جالبی نمی‌سازد و معمولا هم بازخورد خوبی از آن‌ها نمی‌گیرد. با این وجود فعلا قیدش را نمی‌زند. اولین چیزی که با شنیدن نام لایو اکشن انیمیشن‌های دیزنی به ذهنمان خطور می‌کند این است که آیا انیمیشن پتانسیل تبدیل‌شدن به لایو اکشن را دارد یا خیر؟ آیا دیزنی می‌خواهد از بار نوستالژی انیمیشن سوءاستفاده کند؟ متأسفانه بیشتر لایو اکشن‌های دیزنی از این آزمون‌ها سربلند بیرون نمی‌آیند. این مسئله کم‌وبیش درباره لیلو و استیچ نیز صدق می‌کند. در این مقاله ویژگی‌های مثبت و منفی لیلو و استیچ را بررسی می‌کنیم.

در لایو اکشن همه چیز متفاوت جلو می رود

مایا کیلوها و سیدنی الیزابت آگودونگ در نقش لیلو و نانی بازی قابل قبولی را ارائه می‌دهند. البته جاهایی آگودونگ بازی‌اش نسبت به لایو اکشن ضعیف‌تر‌ است. چون در سکانس‌هایی مانند انیمیشن نمی‌تواند نقش خواهری پشتیبان و دلسوز را به درستی بازی کند. با این وجود لیلو با نسخه اصلی‌اش مو نمی‌زند. کریس سندرز صداگذار قبلی استیچ در انیمیشن دوباره نقشش را به عهده گرفته.

به طور کلی از نظر ظاهری لیلو و استیچ به نسخه اصلی‌ خود نزدیک‌تر هستند. برخلاف لایو اکشن پری دریایی و سفید برفی که کارکترشان هیچ شباهتی به یکدیگر ندارند. حداقل در این مورد امتیاز مثبتی می‌گیرد. ولی کاملا به خوبی نمی‌تواند حس و حال انیمیشن را به شما منتقل کند.

کپی ضعیف از انیمیشن

تفاوت لیلو و استیچ در انیمیشن و لایو اکشن

شیطنت‌های استیچ در این جا گاهی آزاردهنده است. این شخصیت هیچ‌‌گاه ظاهر زیبایی در انیمیشن نداشت. فقط چون با لایو اکشن طرف هستیم ظاهر و رفتارش مانند سابق به دل نمی‌نشیند. در انیمیشن در یک سکانس استیچ درباره جوجه اردک زشت از لیلو می‌پرسد.

جواب لیلو باعث می‌شود دل‌مان بیشتر به حال استیچ بسوزد و با او ارتباط برقرار کنیم. به طرز عجیبی چنین سکانس مهم و احساسی حذف شده است؛ سکانسی که اگر وجود داشت بهتر می‌توانست درونمایه احساسی و خانوادگی فیلم را به تصویر بکشد.

وقتی انیمیشن را به لایو اکشن تبدیل می‌کنیم باید در نظر گرفت که که بعضی از اتفاق‌ها در انیمیشن راحت‌تر جلو  می‌روند. به همین خاطر ارتباط ‌برقرارکردن با لیلو و استیچ کمی سخت‌تر از قبل است. البته حذف چنین سکانس‌های احساسی نقش پررنگی در این مسئله دارد.

تغییرات جزئی و کلی داستان

استیچ سرتق و بازیگوش

داستان نسبت به انیمیشن تقریبا تغییر نکرده است؛ یک موجود فرازمینی از فضا فرار می‌کند و سر از هاوایی در می‌آورد، لیلو دخترکی تنها آن را پیدا می‌کند و به عنوان برادرش به خانواده راه می‌دهد. او قصد دارد روابط خود با خواهرش را بعد از مرگ مادرشان بهتر کند.

خوشبختانه شاهد شعارهای سیاسی و اجتماعی در فیلم نیستیم. شعارهایی که معمولا تهیه‌کنندگان هالیوود آن‌ها را در فیلم به زور جا می‌دهند. این وسط اگر بیننده‌ها از آن‌ انتقاد کند ممکن است به مذاق عوامل فیلم خوش نیاید و حاشیه ایجاد کنند؛ مثل جنجال‌هایی که بازیگر سفیدبرفی به پا کرد.

تغییرات داستان اکثرا جزئی‌‌اند برای مثال استیچ هیچ وقت خواهرش را گاز نمی‌گیرد. فقط بازویش را لیس می‌زند، همچنین مانند انیمیشن دیوانه‌بازی در نمی‌آورد. این مدل از فیلم‌های کمدی شخصیتی ناخواسته وارد خانواده‌ای می‌شود که آن را از قبل انتخاب نکرده است. برای همین تا اواسط فیلم سرپرست خانواده را اذیت می‌کند، به حرف‌های برادران یا خواهرانش نیز گوش نمی‌دهد و دردسرهای زیادی را ایجاد می‌کند. اگر اهل چنین فیلم‌هایی نیستید لایو اکشن لیلو و استیچ به شما توصیه نمی‌شود. با وجود این که استیچ در لایو اکشن شخصیت آرام‌تری دارد اما همچنان کج‌خلقی می‌کند.

شخصیت پردازی های ضعیف

مامور کبری بابلز و خانم کِکوآ (تیا کارِرِه)

کبری بابلز جزو شخصیت‌های بامزه و فرعی انیمیشن به شمار می‌آید که لحظات خنده‌داری را ایجاد می‌کند؛ جاسوس سی‌آی‌ای که می‌گفت من مددکار اجتماعی هستم. در اثر جدید کبری فقط یک جاسوس است و تیا کارِره نقش مددکار را بازی می‌کند؛ او قبلا در انیمیشن صداگذاری نانی را برعهده داشت. به بیانی دیگر انگار از شخصیت کبری بابلز مشتق گرفته‌ایم. چنین تغییری او را به شخصیتی ضعیف و تک‌بعدی کرده است.

سازندگان انگار می‌خواستند به تیا کارره ادای احترام کنند ولی به ناشیانه‌ترین شکل ممکن آن را انجام داد‌ه‌اند. او اصلا در لایو اکشن نقش مهمی ندارد و می‌توانست حذف شود. علاوه بر این ویلن انیمیشن یعنی کاپیتان گانتو را حذف کرده‌اند. دین فلیشر کمپ کارگردان لیلو و استیچ در مصاحبه‌ای گفته بود این کاراکتر در لایو اکشن خیلی خوب جواب نمی‌دهد. برای همین او را حذف کرده‌ایم.

در مقابل شخصیت مهربانی از نسخه اورجینال را به عنوان ویلن قرار داده‌اند. شاید کارگردان درست می‌گفت ولی چنین تغییری لطمه بزرگی به داستان وارد کرده است. جومبا (زک گالیفیناکیس) و پیلیکلی دوباره در نقش جایزه‌بگیران فضایی برگشته‌اند. در کارتون این دو با پوشیدن لباس‌هایی مانند مردم مخفی شدند. مسلما چنین کاری در واقعیت مسخره است. به همین خاطر این جا جومبا و پیلیکلی خود را به شکل انسان درمی‌آورند.

انتخاب گالیفیناکیس در نقش جومبا در نگاه اول هیجان‌انگیز است. اما فلیشر کمپ از استعدادش به درستی استفاده نمی‌کند و قوس شخصیتی جالبی ندارد.  همان‌طور که می‌بینید در ازای یک ویژگی مثبت لیلو و استیچ چند ویژگی منفی دارد، همچنین تغییرات و حدفیات فیلم هوشمندانه نیستند همین‌ها فیلم را به اثری متوسط رو به پایین تبدیل می‌کند. نظر شما درباره لیلو و استیچ چیست؟ آیا فیلم توانست حال و هوای انیمیشن ۲۰۰۲ را برایتان تداعی کند؟

 

سایر اخبارفرهنگیرا از اینجا دنبال کنید.
کدخبر: ۵۹۹۹۴۱
تاریخ خبر:
ارسال نظر