از تصویر تا تحریر | به بهانه تسخیر صحنه با صدای مهران مدیری

وقتی هنرپیشهها خواننده میشوند، خواننده میمانند
هفت صبح| هنر عرصه بیکرانه بیان احساس و اندیشه است. جهانی که مرزهایش نه به مدیوم خاصی وابسته است و نه به قالبی محدود. در این سرزمین سیال، ممکن است نقاشی، بازیگر شود، بازیگری خواننده و خوانندهای نقاش. در سالهای اخیر اما ورود بازیگران به حیطه موسیقی، بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته و به موضوعی چالشبرانگیز بدل شده است.
از یک سو گروهی از مخاطبان و منتقدان با نگاهی محافظهکارانه به این اتفاق مینگرند. در نگاه آنان، موسیقی عرصهای تخصصی و آکادمیک است که ورود به آن نیازمند سالها تمرین، دانش و تعهد است. آنان بر این باورند که شهرت سینمایی نباید مجوزی برای حضور در هر حوزهای باشد، چراکه این اتفاق ممکن است کیفیت آثار موسیقایی را تنزل دهد و سلیقه مخاطبان را دستخوش تغییراتی منفی کند.
اما در برابر این دیدگاه صدایی دیگر نیز به گوش میرسد؛ صدایی که از روح آزاد هنر دفاع میکند و معتقد است هر هنرمند بیآنکه در قفسی از تخصص محبوس شود حق دارد شور و شوق درونیاش را در مسیرهای گوناگون تجربه کند. به هر روی برخی بازیگران با انتشار آلبوم، اجرای زنده و ساخت قطعات مستقل، موسیقی را به شکلی جدی و پیگیرانه دنبال کردهاند. برخی دیگر تنها در حد چند قطعه یا تیتراژ، طبع هنری خود را در این مسیر آزمودهاند. در این نوشتار، به مرور چهرههایی خواهیم پرداخت که از قاب تصویر فراتر رفته و قدم در دنیای صدا نهادهاند.
واکنش شاهین فرهت به حضور بازیگران در عرصه خوانندگی
موسیقی تجاری و نگاه بازاری، دوستداران شهرت را به صحنه می کشاند
در گفتاری صریح و انتقادی، شاهین فرهت آهنگساز شناخته شده و استاد دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران، پدیده گرایش روزافزون بازیگران سینما به خوانندگی را یک انتخاب هنری نمیداند و معتقد است: «در بسیاری موارد، این اقدام نتیجه رویکردی مادیگرایانه و اشتباهی راهبردی در مسیر حرفهای بازیگر است.»
از نگاه فرهت: «انگیزه ورود به عرصه موسیقی در میان بازیگران، معمولا از دو سرچشمه تغذیه میشود. نخست علاقه شخصی به موسیقی و آواز که در برخی هنرمندان ریشهدار و صادقانه است و دوم که بس نگرانکنندهتر است، میل به افزایش شهرت و بهرهبرداری تجاری از نام و محبوبیت پیشین.» او باور دارد که در بسیاری از موارد، علاقه واقعی به موسیقی در جایگاه دوم قرار دارد و جنبههای اقتصادی و رسانهای محرک اصلی این تصمیم هستند. «این تصور که موفقیت در بازیگری لزوما میتواند به موفقیت در خوانندگی منجر شود خطای بزرگی است.»
فرهت با اشاره به این نکته که هر کسی را برای کاری ساختهاند، به ماهیت تخصصی هنر موسیقی اشاره دارد. «هنری که صرفا با داشتن صدای خوب که با سالها آموزش، درک فنی، تسلط بر ردیفها، شناخت ساختار و روح موسیقی اصیل و تجربه مستمر شکل میگیرد». از نظر او همانطور که ورود بیقاعده افراد غیرمتخصص به هر رشتهای میتواند به سقوط استانداردها منجر شود، میگوید: «در موسیقی نیز ورود چهرههای صرفا مشهور، بدون پشتوانه هنری جدی، به کیفیت آثار لطمه میزند و فضای حرفهای این هنر را مخدوش میسازد.»
فرهت همچنین نگاهی تاریخی به ماجرا دارد. «در گذشته موسیقیدانانی وجود داشتهاند که از زمینههای هنری گوناگون آمده و با تلاش و پشتکار در موسیقی نیز به مقامی والا رسیدهاند اما آنچه در دوره معاصر رخ داده، تفاوتی بنیادین دارد. تجاری شدن فضای موسیقی، کاهش صبر و تعهد حرفهای و غلبه نگاه بازاری بر نگاه هنری.»
از منظر او هنرمند برای رسیدن به جایگاهی ماندگار باید در مسیر تخصصی خود متمرکز بماند، عمق بگیرد و از وسوسه پراکندگی بپرهیزد. «پیشرفت در هنر، نیازمند مداومت، فروتنی و شناخت دقیق از مختصات آن هنر است. از همین رو، هرگونه عبور شتابزده و بدون پشتوانه، نه تنها بیثمر خواهد بود، بلکه ممکن است سرمایه هنری فرد را نیز به مخاطره بیندازد.»
زندهیاد خسرو شکیبایی
زندهیاد خسرو شکیبایی، یکی از چهرههای ماندگار تاریخ هنر ایران اگرچه هرگز بهصورت رسمی پا به عرصه خوانندگی نگذاشت اما صدای منحصر بهفرد و لحن آرام، عمیق و شاعرانهاش چنان تاثیرگذار بود که بسیاری از مخاطبان او را با صدایش میشناختند.
اجرای او از گزیده اشعار کتابهایی چون «صدای پای آب»، «پریخوانی» و «حجم سبز» نه تنها خوانشی صرف از شعر نبود بلکه تجربهای عاطفی و حسی برای مخاطب فراهم میکرد. هرچند شکیبایی در فیلم «خواهران غریب» ترانه مادر من را خواند و این قطعه در زمان خود بسیار مورد توجه قرار گرفت اما او هیچگاه نخواست یا شاید نپسندید که خوانندگی را به عنوان حرفهای مستقل دنبال کند. امروز نیز دکلمههای خسرو شکیبایی با گذشت سالها از درگذشتش، همچنان بازنشر میشوند.
مهران مدیری
یکی از چهرههای خاص و متفاوت در بین بازیگران خواننده، مهران مدیری است. مدیری که بیشتر او را بهعنوان کارگردان و بازیگر موفق در حوزه طنز میشناسیم، گاهی هم با ورود به دنیای موسیقی جنبه تازهای از تواناییهایش را نشان داده است. علاقه او به موسیقی از سالهای کودکی و از دل یک خانواده اهل فرهنگ شکل گرفت. مدیری از نوجوانی به موسیقی کلاسیک و سنتی علاقهمند بود و این علاقه با او ماندگار شد.
اولین تجربه جدی مهران مدیری در موسیقی در سال ۱۳۷۹ اتفاق افتاد، وقتی آلبوم از «روی سادگی» را منتشر کرد. این آلبوم با همکاری زندهیاد بابک بیات و فردین خلعتبری ساخته شد و حالوهوایی جدی، عمیق و تاملبرانگیز داشت. او بعد از آن، تیتراژ چند سریال را هم خواند. از جمله «هم نفس»، «مهر و ماه» و بعضی از سریالهای خودش مثل «شبهای برره»، «باغ مظفر» و «قهوه تلخ». مدیری همچنین با گروه موسیقی «دارکوب» همکاریهایی داشت که آن هم تجربهای خاص و متفاوت بود.
شهاب حسینی
شهاب حسینی را میتوان یکی از تاثیرگذارترین چهرههای دو دهه اخیر سینمای ایران دانست. هنرمندی که به مدد نبوغ ذاتیاش در بازیگری، تعدادی از بهترین نقشهای سینمای بعد از انقلاب را از آن خود کرد. در این میان، ورود او به عرصه موسیقی و آوازخوانی، هرچند هیچگاه شکلی رسمی و مستمر به خود نگرفت، اما تجربهای نو برای این بازیگر بود. در جوانی شهاب حسینی همراه با گروهی از هنرمندان آن نسل نظیر امیرحسین مدرس، حمید گودرزی و امین زندگانی در گروه هنری «هفت» فعالیت میکرد. هرچند خود حسینی در مصاحبهای صراحتا ورودش به حیطه خوانندگی را انکار کرد و ترجیح داد آن را حاشیهای در کارنامه هنریاش تلقی کند، اما اگر در اینترنت جستوجو کنید چند قطعهای از او مشاهده خواهید کرد.
حامد بهداد
حامد بهداد از آن دسته هنرمندانی است که حضورش چه در سینما و چه در صحنه موسیقی، همواره مورد توجه است. نخستین تجربه رسمی او در عرصه خوانندگی، اجرای تیتراژ سریال «غریبه» به کارگردانی جواد اردکانی بود، اما این حضور اولیه آغاز مسیری بود که به تدریج شکل جدیتری به خود گرفت. گاه در قالب تکقطعههایی که رنگ و بوی راک داشتند، گاه در همراهی با گروههایی چون «دارکوب» که موسیقی تلفیقی و ریتمیک کار میکنند و گاه در همکاریهای خاصی همچون پروژه «ساعت ۲» با رضا یزدانی. حضور بهداد در موسیقی، همچون نقشآفرینیهای سینماییاش سرشار از انرژی، تجربهگرایی و بیپروایی است.
حمید گودرزی
حمید گودرزی در دوران جوانی خود علاقه زیادی به موسیقی داشت و به همین دلیل در گروه موسیقی «هفت» عضو شد. این گروه که به ویژه در دهه ۷۰ در میان جوانان محبوبیت داشت فضایی برای گودرزی فراهم کرد تا با دنیای موسیقی بیشتر آشنا شود. حمید گودرزی برای اولینبار در سریال «دانی و من» با خواندن تیتراژ این مجموعه، حضور خود در دنیای موسیقی را تجربه کرد. این کار یک آزمون ابتدایی برای او در حوزه خوانندگی بود که به طور نسبی با استقبال مخاطبان مواجه شد. این موفقیت نسبی اما نتوانست گودرزی را به طور جدی وارد دنیای خوانندگی کند. پس از این تجربه گودرزی چند قطعه دیگر نیز ضبط کرد که برخی از آنها بیشتر در قالب تکآهنگ و جهت آزمایش مسیرهای مختلف موسیقی منتشر شدند.
محمدرضا فروتن
محمدرضا فروتن در میانه دهه هشتاد، خوانندگی را آغاز کرد. صدای او نخستینبار در فیلم «شب یلدا» (۱۳۷۹) به کارگردانی کیومرث پوراحمد شنیده شد که مورد توجه قرار گرفت و همین استقبال اولیه، به ویژه از سوی مخاطبان عام انگیزهای شد تا فروتن در سالهای بعد به شکل جدیتری وارد حوزه موسیقی شود. این آثار اغلب در قالب پاپ و با فضایی احساسی ارائه شدند. او نه تنها برای انتشار قطعاتش وسواس زیادی به خرج داد، بلکه در اجرا و ساختار موسیقایی نیز نگاهی نیمهحرفهای داشت.
رضا عطاران
رضا عطاران دهههاست جایگاه خود را در ذهن و دل مخاطب ایرانی به عنوان یکی از محبوبترین بازیگران طنز تثبیت کرده است. او در کنار بازیگری، گهگاه خوانندگی را نیز تجربه کرده است. هرچند نمیتوان او را در شمار خوانندگانی دانست که موسیقی را به عنوان شاخهای مستقل پی گرفتهاند اما تکرار حضور صدای او در تیتراژها و برخی فیلمها، حکایت از رابطهای پنهان اما پیوسته با موسیقی دارد.
نخستین مواجهه رسمی عطاران با خوانندگی به تیتراژ سریال «کوچه اقاقیا» بازمیگردد؛ اثری که در آن رنگوبوی نوستالژیک، با اجرای خود کارگردان و بازیگر اصلی سریال ترکیب دلنشینی میسازد. همین تجربه موفق راه را برای تکرار آن در سریالهای بعدی هموار کرد. از «متهم گریخت» گرفته تا «ترش و شیرین»، «بزنگاه» و «سه در چهار»، صدای عطاران کمکم به بخشی جداییناپذیر از تجربه شنیداری مخاطب بدل شد. در سینما نیز آوازخوانیهای عطاران در آثاری چون «کلاهی برای باران»، «خروس جنگی»، «آقای هفت رنگ»، «نیش زنبور» و «سه درجه تب» شنیده شد.
رضا رویگری
رضا رویگری از معدود بازیگرانی است که پیش از تثبیت جایگاهش در عرصه بازیگری، در یکی از مهمترین لحظات تاریخ معاصر ایران حاضر شد. سرود « ایران ایران» که در واپسین روزهای حکومت پهلوی و در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی اجرا شد، نه تنها اوج همآوایی احساسات ملی را در آن دوران بازتاب میداد بلکه در سالهای پس از آن نیز بدل به یک خاطره جمعی شد. این قطعه حماسی، هنوز هم در بزنگاههای ملی طنینانداز میشود.
اما فعالیت موسیقایی رضا رویگری به همین یک قطعه ختم نشد. او که به هنر بازیگری نیز روی آورده بود، بعدتر آلبومهایی چون «غوغا»، «از عشق گفتن» و «کازابلانکا» را منتشر کرد. امروز البته رضا رویگری به سبب بیماری، حضور کمرنگتری در صحنههای هنری دارد.
بهرام رادان
بهرام رادان نیز روزی سودای موسیقی را در سر پروراند و این تلاش هنری در قالب یک آلبوم منتشر شد. آلبومی که نامش نیز گویی کنایهای به تجربهای متفاوت در کارنامه هنری این هنرپیشه بود. «روی دیگر». این آلبوم در بهمنماه سال ۱۳۹۱، در فضایی رسمی طی مراسمی در یکی از هتلهای تهران رونمایی شد. اثری متشکل از ۹قطعه فارسی و ۳ قطعه انگلیسی که تنظیم آن را کیوان هنرمند برعهده داشت.
انتخاب زبان انگلیسی برای برخی قطعات، تلاش برای نشان دادن چهرهای جهانیتر از رادان بود. این بازیگر البته خود در صفحه شخصیاش در اینستاگرام نوشت: «نگاه من به قضیه موسیقی به هیچ عنوان کسب شهرت نبوده، چه بسا که شهرت را در این سالیان از سینما کسب کردهام، بلکه بیان خلوتی از ذهنم بود که تمایل داشتم با زبان موسیقی بیان شود، نه ادعایی بوده و نه تغییر مسیری.»
محمدرضا گلزار
شهرت محمدرضا گلزار از سینما آغاز شد؛ اما خاستگاه هنریاش در واقع از دنیای موسیقی ریشه گرفته است. او در اواخر دهه هفتاد شمسی به عنوان نوازنده گیتار گروه محبوب «آریان» پا به این عرصه گذاشت. این پیشینه موسیقایی بعدها زیر سایه چهره سینماییاش قرار گرفت. با وجود وقفهای نسبتا طولانی میان آغاز فعالیت موسیقایی و شروع رسمی خوانندگیاش (در سال ۱۳۹۲)، گلزار هرگز از این عرصه فاصله نگرفت. او با اتکا به محبوبیت گسترده خود در میان مخاطبان جوان، توانست وجه خوانندگی خود را تثبیت کند.
انتشار تکآهنگهای متعدد، برگزاری کنسرتهایی با استقبال بالا و اجرای تیتراژهایی برای مجموعههایی چون «گیسو» و «ساخت ایران ۲»، از این جمله هستند. با این حال واکنشها به فعالیت موسیقایی گلزار همواره در دو قطب متضاد صورت گرفته است. گروهی او را به دلیل فقدان قدرت تکنیکی در خوانندگی یا محتوای سادهانگارانه ترانهها مورد انتقاد قرار دادهاند و حضورش در صحنه موسیقی را برآمده از شهرت سینماییاش دانستهاند. در مقابل طرفداران گلزار، او را هنرمندی چندساحتی میدانند که توانسته است با صدایی گرم و اجرایی پرانرژی، فضای سرگرمکننده و عامپسندی خلق کند که بینیاز از ژرفاندیشیهای پیچیده طراحی شده است.
جواد رضویان
جواد رضویان، از چهرههای شاخص طنز تلویزیونی و سینمایی ایران نیز همانند بسیاری از همنسلان خود، وسوسه ورود به دنیای موسیقی را تجربه کرده است. با این حال خوانندگی برای رضویان هرگز به عنوان مسیری مستقل و جدی در نظر گرفته نشده بلکه بیشتر به مثابه عنصری مکمل و در خدمت فضای طنز آثارش بروز یافته است.
نخستین حضور صوتی او در قامت یک خواننده، به سریال «چارخونه» به کارگردانی سروش صحت بازمیگردد. در این مجموعه رضویان با اجرایی طنزآمیز و آگاهانه سادهگیر به فضای مفرح اثر افزود. این شیوه بعدها در فیلمهایی چون «دلداده»، «شاخه گلی برای عروس» و «زندگی شیرین» نیز تکرار شد. آثاری که از قضا در ژانر کمدی و عامهپسند جای میگیرند و بنابراین از جنبه موسیقاییشان نیز بیشتر کارکردی تزئینی یا مکمل دارند تا مستقل و حرفهای.