اولیای دم پزشک تبریزی را بخشیدند

هفت صبح|«پزشک تبریزی با رضایت اولیای دم آزاد شد»، یک جمله کوتاه که پشتش حدود هشت سال حبس و زندان پنهان است. قصه علیرضا صلحی، پزشک مشهور تبریزی را خاطرتان هست؟ همان دکتری که برای بیمارانش آواز استاد شجریان تجویز می‌کرد و در فضای مجازی به خاطر خط خوبش شهرت داشت. پزشکی که عکس‌هایش در حال سه‌تار زدن منتشر شده بود. او کمی هم گرایش سیاسی داشت و به عضویت حزب اصلاح‌طلب اتحاد ملت درآمده بود.

یک باره همه چیز عوض شد. خبر آمد پزشک خوش خط تبریزی به جرم قتل اعضای خانواده‌اش به شیوه مسموم کردن با غذای نذری، دستگیر شده است. قصه پزشک خوش خط که آواز شجریان تجویز می‌کرد حالا در صدر اخبار جنایی نشسته بود.

مهرماه سال 1395 بود که قرار بود یک نفر برای علیرضا صلحی در مطبش غذای نذری ظهر عاشورا بیاورد. غذای نذری نرسید و به گفته صلحی از یک تهیه غذا، زرشک پلو خریده و به دنبال المیرا همسرش در محل کار او می‌رود و بعد هم برای صرف ناهار به خانه پدر علیرضا می‌روند. علیرضا صلحی از غذا نمی‌خورد چون قرار بود به جلسه برسد و عجله داشته، اعضای خانواده‌اش یعنی پدر، مادر، مادربزرگش(مادری) و همسرش از غذا می‌خورند و انگار همگی حالتی بهشان دست می‌دهد که شبیه مسمومیت شدید غذایی بود. در بیمارستان همسر پزشک تبریزی و مادربزرگش جان می‌دهند.

با مرگ دو نفر از اعضای خانواده و سرنخ‌هایی که از اختلاف علیرضا و المیرا به دست می‌آید‌، پرونده وارد فاز جنایی می‌شود.

علیرضا صلحی به عنوان مظنون اصلی پرونده بازداشت می‌شود. کسی که در ابتدا می‌گوید غذای نذری گرفته بوده و خبر از مسموم بودن آن نداشته بعد هم می‌گوید از رستوران غذاها را تهیه کرده بودم چون کسی که قرار بود غذای نذری بیاورد دیر کرد من هم به خانواده‌ام دیگر نگفتم غذا نذری نبوده است.

فروردین سال 96 این پرونده به دادگاه کیفری فرستاده شد و علیرضا صلحی متهم اصلی پرونده شناخته شد آن هم به جرم قتل مادربزرگ و همسرش. پرونده به طرز عجیبی پیچیده شده بود.

آشنایان از اختلافات بسیار بین علیرضا و همسرش می‌گفتند تا جایی که حتی به مرحله طلاق هم نزدیک شده بودند.

از سوی دیگر غذاها مورد آزمایش سم‌شناسی قرار گرفته و در آن زمان دادستان تبریز اعلام کرد، بر اساس نظریه پزشکی قانونی علت فوت دو نفر از اعضای خانواده این پزشک مسمومیت با سم فسفین بوده و در بررسی غذاها نیز این نوع سم کشف شده است. دو هفته بعد از این ماجراها علیرضا صلحی بازداشت می‌شود.

حکم قصاص و بخشش

ولی دم هر دو مقتول از پزشک تبریزی شکایت می‌کنند. دایی علیرضا به عنوان ولی دم مادربزرگ درخواست دیه داده و پدر و مادر المیرا همسر او درخواست قصاص می‌دهند. علیه او کیفرخواست صادر شده و دادگاه تشکیل می‌شود.

در دادگاه برای او حکم قصاص صادر می‌شود اما صلحی به هیچ وجه زیر بار اتهام قتل نمی‌رود و می‌گوید به هیچ عنوان از مسموم بودن غذاها خبر نداشته است. حتی در اعتراض به حکم یک ماه در زندان تبریز اعتصاب غذا می‌کند.

در نهایت پرونده به دیوان عالی کشور می‌رود. در این مدت علیرضا صلحی حتی نامه سرگشاده به رئیس قوه قضائیه وقت نوشت و  اعلام بی‌گناهی کرد و گفت همسرش بارها از خودکشی سخن گفته که متن پیامک‌ها هم موجود است. به هرحال بارها پرونده به دادگاه و دیوان عالی کشور رفت و حتی حکم قصاص او تایید شد. در نهایت با پرداخت دیه، اولیای دم مادربزرگش یعنی دایی‌اش رضایت داد.

حالا بعد از گذشت هشت سال که علیرضا صلحی در زندان به سر می‌برد؛ بابک بابازاده، وکیل او به هفت‌صبح می‌گوید:« موکلش با رضایت اولیای دم همسرش یعنی پدر و مادر المیرا، از حکم قصاص خلاص شده و از زندان آزاد شد.»

پیش از این بابازاده وکیل مدافع علیرضا صلحی ۱۸ آبان ۱۴۰۰ گفته بود که پس از رسیدگی دوباره به پرونده موکلم در شعبه صادر کننده رای بدوی-  شعبه سوم دادگاه کیفری یک استان آذربایجان شرقی_ و  صدور حکم قصاص و اعتراض ما به رای صادره، پرونده به دیوان عالی ارسال شد. دیوان عالی کشور پس از بررسی دوباره رای بدوی شعبه ۳ دادگاه کیفری یک استان آذربایجان شرقی (قصاص) را تایید کرد.

این پرونده جزو مواردی است که پیچیدگی‌ها و عجایب زیادی داشت. از قصه معروفیت یک پزشک به دلیل خط خوش و ترویج آواز شجریان تا اتهام قتل همسر و مادربزرگش. خانواده المیرا معتقد بودند پای زن دیگری در میان بوده و همین موجب اختلاف آنها شد.

پدر علیرضا بارها در مصاحبه‌ها گفته بود عروسش قصد خودکشی داشته و قبل از صرف غذا به آنها قرصی تحت عنوان قرص لاغری داده بوده است.

خود علیرضا هم گفته بود به دلیل شدت اختلافات همسرش قصد انتقام از او را داشته است. به هرحال این پرونده عجیب با همه پیچیدگی‌هایش در اسفند 1402 با رضایت اولیای دم المیرا بسته شد.