قصه برنج؛ از هخامنشیان تا بازار مولوی

روایتی هزار ساله از دانهای سفید که قوت غالب ایرانیها شد
هفت صبح، مونا موسوی | وقتی بخار خوشعطر برنج تازه دمکشیده، از آشپزخانه تا کل خانه میپیچد، انگار که نه فقط یک وعده غذا، بلکه بخشی از تاریخ و هویت ما ایرانیها در حال دم کشیدن است. برنج، این دانه سفید و سربهزیر، قرنهاست که بر سفرههایمان جا خوش کرده، از دربار شاهان صفوی تا سینیهای خانه مادربزرگ در ظهرهای تابستان گیلان. اما این خوشخوراک محبوب، چه مسیری را طی کرده تا از دل خاکهای هندوستان یا جلگههای مازندران، به سفرههای امروز ما برسد؟ این گزارش، قصه برنج است؛ قصهای هزارساله از مزرعه تا سفره.
دومین غله پرکشت جهان
سفری از دل باستان تا روزگار حاضر
برنج فقط یک غذا نیست؛ حافظهای جمعیست، خاطرهای از پلوهای نذری، دورهمیهای خانوادگی و عطر خانه. اما این دانه سفید و ساده، سابقهای پیچیده و طولانی دارد؛ هم در جهان، هم در ایران.در جهان، برنج دومین غله پرکشت بعد از گندم است. بیش از نیمی از مردم دنیا، آن را به عنوان غذای اصلی خود مصرف میکنند. براساس آمارهای سازمان جهانی غذا و کشاورزی (فائو)، برنج حدود ۱۰درصد از کل زمینهای قابل کشت را به خود اختصاص داده و حدود ۱.۱ درصد از کل سطح زمین، زیر کشت این گیاه است؛ عددی خیرهکننده که جایگاه این غله را در زنجیره غذایی جهان نشان میدهد.
برنج در ایران
در ایران، قدمت برنج را باید در دل تاریخ و خاک جستوجو کرد. برخی پژوهشگران بر این باورند که ریشههای کشت این گیاه به دوران هخامنشیان بازمیگردد، آنجا که امپراتوری پهناورشان از فلات ایران تا سواحل هند امتداد داشت و کشاورزی در این قلمرو گسترده شکوفا بود. اما جالب اینجاست که کشت برنج در شمال ایران، بهخصوص در سواحل خزر، دیرتر رایج شد.
در دل خاکهای گیلان، آثاری از زندگی کشاورزی در هزاره دوم پیش از میلاد از جمله در چراغعلیتپه مارلیک رودبار بهدست آمده است. در آنجا، مجسمههایی از گاو و خیش پیدا شدهاند که نمادی از رواج کشاورزی در این خطهاند. شواهد باستانشناسی املش هم از قدمت کشاورزی در شرق گیلان خبر میدهد، تا جایی که گفته میشود نشانههایی از کشت برنج در این منطقه به ۱۵۰۰ سال پیش از میلاد بازمیگردد.
اما در اسناد مکتوب، نخستین اشارهها به برنج را در کتابی پزشکی میبینیم: فردوسالحکمه از علیبنسهل طبری، طبیب نامدار قرن سوم هجری. او در این کتاب نوشته: «دیدم در طبرستان، برنجی که چهل سال از آن گذشته بود». این روایت نه تنها از قدمت کشت برنج در شمال ایران میگوید، بلکه از محبوبیت آن میان مردم نیز پرده برمیدارد.
در قرن چهارم هجری، گزارشهایی از رواج برنجکاری در گیلان نیز موجود است. حتی ابن اثیر در حوادث سال ۳۲۰ هجری نوشته که قاصدی از گیلان، مردآویج را یافت در حالیکه با لباسهای کهنه سرگرم شالیکاری بود! شواهد قرنهای بعدی هم نشان میدهد که گیلان و مازندران بهتدریج به دو قطب اصلی تولید برنج در ایران تبدیل شدند.
گزارشها و روایات تاریخی از دوره صفوی و قاجار نشان میدهند که برنج، کمکم به یک محصول استراتژیک تبدیل شد. پخت برنج در دربار صفویان رایج شد و واژه «پلو» در این زمان وارد فرهنگ خوراک ایرانی گشت. اگرچه امروز دیگر پلو، نذر، غذای روزمره، یا شام عروسی است، اما در آن روزگار نشانی از شکوه و جلال سفرههای شاهانه بود.
برنج، چلو، پلو؟
نکته جالبتر، ریشهشناسی واژههای برنج، پلو و چلو است. واژه «برنج» در فارسی باستان به صورت «بریزی» به معنای کشاورزی آمده، در پارسی میانه به «برینج» تبدیل شده است. این واژه با «برز»، ریشه واژههایی چون «برزگر»، «برزو»، «ورزش» و حتی «البرز» همریشه است.واژه «پلو» نیز با واژه «پُر» به معنی «انباشته» و حتی واژه انگلیسی pillow (بالش) از یک ریشه است. «چلو» هم از کلمه هندی «چاول» میآید. این پیوندهای زبانی، نشاندهنده ارتباط فرهنگی عمیق و کهن غذا با زبان و هویت ماست.
از مازندران و شالیزارهای وسیعش گرفته تا گیلان و روستاهای مهآلودش، برنج فقط یک گیاه زراعی نیست؛ عنصری در تار و پود زندگی مردم است. امروز هم که کشت برنج در ایران، با چالشهایی چون کمآبی، گرمایش زمین و واردات گسترده روبهروست، این دانه سفید همچنان سنگبنای خوراک و خاطره ایرانی باقی مانده است.
از شالیزار تا سفره مردم
فرمان جدید دولت به بازار برنج؛ واردات در وقت اضافه
به گزارش هفت صبح، دولت در اقدامی کمسابقه و برخلاف رویههای پیشین، تصمیم گرفته ممنوعیت واردات برنج در فصل کشت را لغو کند. این تصمیم در حالی اتخاذ شده که طی سالهای گذشته، واردات برنج فقط پس از پایان فصل برداشت، یعنی از پاییز به بعد، مجاز بود. اکنون اما با توجه به شرایط خاص اقتصادی، تهدیدات امنیتی و نگرانی از کمبود ذخایر غذایی، دولت در پی آن است تا با تسریع در واردات، ذخایر استراتژیک برنج را افزایش داده، از بروز بحران در بازار مواد غذایی جلوگیری کند. این سیاست میتواند پیامدهای گستردهای بر بازار داخلی، قیمتها و معیشت کشاورزان داشته باشد.
یکی از مهمترین دلایل این تصمیم، وضعیت اضطراری ناشی از شرایط جنگی یا تهدیدات منطقهای است که تأمین امنیت غذایی را به اولویتی حیاتی برای دولت تبدیل کرده است. در چنین شرایطی، حفظ ذخایر کالاهای اساسی مانند برنج، نهتنها یک ضرورت اقتصادی، بلکه یک الزام راهبردی محسوب میشود. افزون بر این، نگرانی از افزایش قیمتها در ماههای آینده و احتمال بروز کمبود، دولت را بر آن داشته تا با تسهیل واردات، از جهشهای قیمتی پیشگیری کند. از سوی دیگر، قیمت برنجهای وارداتی مانند برنج هندی و پاکستانی در بازار ایران بهطور غیرمنطقی بالاتر از نرخ جهانی است، که این مسئله به افزایش قیمت برنج ایرانی نیز دامن زده و فشار مضاعفی بر مصرفکنندگان وارد کرده است.
بالاخره برنج کیلویی چند؟
بازار برنج در حال حاضر با نوسانات شدید قیمتی و بیثباتی مواجه است. برنج ایرانی با قیمتی بالا و ناپایدار عرضه میشود، که بخشی از آن ناشی از کاهش عرضه داخلی و بخشی دیگر متأثر از افزایش قیمت برنج خارجی است. در همین حال، برنجهای وارداتی نیز به دلیل محدودیتهای وارداتی، تقاضای بالا و نقش واسطهها، با قیمتی بالاتر از نرخ جهانی به دست مصرفکننده میرسند. در نبود واردات کافی، برخی واسطهها اقدام به احتکار برنج کردهاند که این موضوع نیز به افزایش قیمتها دامن زده است. در نتیجه، قدرت خرید مردم کاهش یافته و حتی برنجهای ارزانتر خارجی نیز برای بسیاری از خانوارها گران محسوب میشوند.
بررسی قیمتها در بازار نشان میدهد که نرخ انواع برنج ایرانی در خرداد ۱۴۰۴ همچنان در سطوح بالایی قرار دارد. برای نمونه، قیمت ۱۰ کیلوگرم برنج طارم ممتاز به ۲,۳۴۰,۰۰۰ تومان، برنج هاشمی ممتاز به ۲,۷۳۰,۰۰۰ تومان، و برنج فجر گلچین گرگان به ۱,۸۵۰,۰۰۰ تومان رسیده است. حتی برنجهای نیمدانه مانند طارم ممتاز و دودی نسل نورانی نیز به ترتیب با قیمتهای ۱,۱۰۰,۰۰۰ و ۷۳۸,۸۰۰ تومان عرضه میشوند. این ارقام نشان میدهد که فشار اقتصادی بر مصرفکنندگان همچنان ادامه دارد و بازار نیازمند مداخلهای مؤثر و هدفمند است.
در چنین شرایطی، صدور مجوز واردات میتواند تأثیرات مثبتی بر بازار داشته باشد. نخست آنکه با آزاد شدن واردات، انتظار میرود قیمت برنجهای هندی و پاکستانی کاهش یابد و به نرخ واقعی نزدیک شود. این کاهش قیمت میتواند به تثبیت یا حتی کاهش قیمت برنج ایرانی نیز منجر شود، چرا که فشار تقاضا از بازار داخلی برداشته خواهد شد. همچنین ورود برنجهای خارجی با قیمت مناسب ممکن است تولیدکنندگان داخلی را به بهبود کیفیت و کاهش قیمت ترغیب کند. با این حال، نباید از چالشهای احتمالی این تصمیم غافل شد. واردات در فصل کشت ممکن است به ضرر کشاورزان تمام شود و انگیزه تولید را کاهش دهد، مگر آنکه دولت با سیاستهای حمایتی مؤثر از آنها پشتیبانی کند.
قصه برنج در دیگر کشورها
در این میان، نگاهی به تجربه کشورهای دیگر میتواند راهگشا باشد. هند و پاکستان بهعنوان دو صادرکننده بزرگ برنج، با پرداخت یارانههای مستقیم، تضمین خرید محصول و تسهیلات مالیاتی از تولید داخلی حمایت میکنند. در مواقع بحران، صادرات را محدود یا ممنوع میکنند تا بازار داخلی دچار اختلال نشود.
ژاپن با وجود واردات محدود، تعرفههای بسیار بالا برای واردات برنج وضع کرده و با پرداخت یارانههای سنگین، خرید تضمینی و حفظ قیمت بالا از کشاورزان خود حمایت میکند. واردات در این کشور تنها در قالب سهمیههای محدود و تحت نظارت شدید انجام میشود. ایالات متحده نیز ضمن صادرات برنج، از کشاورزان داخلی با برنامههای بیمه کشاورزی، وامهای کمبهره و یارانههای صادراتی حمایت میکند. واردات در آمریکا آزاد است، اما تولیدکنندگان داخلی با تکیه بر سیاستهای حمایتی رقابتپذیر باقی میمانند.
در سوی دیگر، فیلیپین بهعنوان واردکننده بزرگ برنج، برای تأمین نیاز داخلی اقدام به واردات میکند، اما همزمان با اجرای برنامههای اصلاح زمین، آموزش کشاورزان و یارانههای بذر و کود، از تولید داخلی نیز حمایت میکند. این کشور در سالهای اخیر به سمت آزادسازی واردات حرکت کرده، اما با وضع تعرفههای حمایتی تلاش کرده تعادل را حفظ کند.
برنج ایران چگونه تامین میشود
در ایران نیز حدود ۶۰ تا ۷۰ درصد نیاز برنج از تولید داخلی تأمین میشود و مابقی از طریق واردات جبران میگردد. در فصل برداشت، واردات معمولاً ممنوع میشود تا از کشاورزان حمایت شود. با این حال، نبود سیاستهای حمایتی مؤثر مانند خرید تضمینی، تخصیص بهموقع ارز و ضعف در زیرساختها باعث شده کشاورزان در رقابت با برنج وارداتی آسیبپذیر باشند.
تصمیم دولت برای لغو ممنوعیت واردات برنج در فصل کشت، اقدامی اضطراری برای مقابله با بحران احتمالی در بازار مواد غذایی است. با این حال، موفقیت این سیاست در گرو اجرای دقیق، نظارت مستمر و طراحی سازوکارهای حمایتی برای کشاورزان داخلی است. واردات باید بهصورت هدفمند و با در نظر گرفتن نیاز واقعی بازار انجام شود، ذخایر استراتژیک کشور تقویت گردد و قیمتها به تعادل برسد. شفافیت در تخصیص ارز، ثبت سفارش و مقابله با واسطهگری، نقش کلیدی در اثربخشی این سیاست خواهند داشت.
وقتی برنج خارجی را به قیمت برنج ایرانی میفروشن
بررسی بازار روز برنج در گفتوگو با رئیس هیات مدیره واردکنندگان برنج ایران
برنج هندی در بازار ایران با ارز ترجیحی باید ۵۰ هزار تومان و برنج پاکستانی حدود ۶۰ هزار تومان باشد اما به ترتیب ۸۰ و ۹۰ هزار تومان به فروش میرسد چون قیمت برنج ایرانی بسیار بالاست و شرکتهای توزیع کننده از این فرصت استفاده میکنند و برنج وارداتی را بالاتر از قیمت عرضه میکنند. رئیس هیات مدیره انجمن واردکنندگان برنج در گفتوگو با خبرنگار روزنامه هفت صبح با اشاره به اینکه آزادسازی واردات برنج بدون تخصیص ارز کارایی ندارد، گفت: در حال حاضر دولت تصمیم گرفته در فصل برداشت برنج مجوز ثبت سفارش برنج را نیز آزاد کند اما این مسئله در شرایطی اثرگذار است که ارز به سرعت تخصیص داده شود درحالی که از پاییز سال گذشته تاکنون برای واردات ارز تخصیصی صورت نگرفته است.
کریم اخوان اکبری ادامه داد: در سال گذشته دولت حدود ۱.۲ میلیارد دلار ارز تخصیص داده بود و امسال قرار شده به ۸۵۰ میلیون دلار برسد که کمتر است. از طرف دیگر وقتی فروشندههای خارجی هنوز فروش محصولات قبلی را از واردکنندگان ایرانی تسویه نکردهاند و سفارش جدید را نمیپذیرند به همین دلیل نوعی اخلال در واردات برنج رخ میدهد بنابراین در کنار آزادسازی واردات برنج باید تخصیص ارز به واردکنندگان نیز تسریع شود.
وی درباره تعداد واردکنندگان برنج در ایران گفت: در حال حاضر حدود ۲۰۰ نفر از بخش خصوصی واردکننده برنج هستند که تقریبا ۱۲۰ نفر آنها فعال هستند. بخش زیادی از شرکتهای واردکننده برنج عضو انجمن هستند اما بخشی نیز واردکننده مستقل هستند که برخی از آنها در شهرستانها مستقر هستند. برخی نیز برندهای معروفی هستند که برنج فروشگاههای زنجیرهای را تامین میکنند. شرکتهای دولتی نیز سالانه حدود ۳۰۰ هزار تن برنج برای ذخیره استراتژیک واردات میکنند.
اخوان اکبری تصریح کرد: در حال حاضر به دلیل عدم تعادل بازار برنج قیمتها بالاتر از نرخ واقعی است. برای نمونه برای واردات برنج ارز ۲۸۵۰۰ تومانی داده میشود اما به هدف نمینشیند زیرا برنج هندی در بازار ایران با ارز ترجیحی باید ۵۰ هزار تومان و برنج پاکستانی حدود ۶۰ هزار تومان باشد اما به ترتیب ۸۰ و ۹۰ هزار تومان به فروش میرسد چون قیمت برنج ایرانی بسیار بالاست و شرکتهای توزیع کننده از این فرصت استفاده میکنند و برنج وارداتی را بالاتر از قیمت عرضه میکنند. به همین دلیل بارها به دولت نامه زدیم برای جلوگیری از اتلاف منابع ارزی مجوز واردات برنج را با ارز آزاد انجام دهید تا از این طریق بازار نیز به ثبات برسد، اما دولت مخالف قطع سهمیه ارز ترجیحی برای برنج بود.
وی تاکید کرد: در حال حاضر بخشی از این برنج وارداتی مورد سوءاستفاده قرار میگیرد به طور اینکه شاهد این هستیم که با برنج ایرانی قاطی میشود و با بسته بندی به اسم برنج ایرانی عرضه و فروخته میشود. این مسئله علاوه بر اتلاف منابع ارزی به زیان مصرف کننده نیز هست.اخوان اکبری ادامه داد: از سوی دیگر، شفافیت در فرآیند تخصیص ارز، ثبت سفارش و واردات کالاهای اساسی باید بهگونهای باشد که از رانتجویی، فساد و واسطهگری جلوگیری شود. ایجاد سامانههای هوشمند برای رصد موجودی انبارها، قیمتگذاری عادلانه و توزیع منصفانه برنج وارداتی میتواند به تنظیم بهتر بازار کمک کند.
وی تاکید کرد: اگرچه لغو ممنوعیت واردات برنج در فصل کشت اقدامی اضطراری است، این میتواند نقطه آغازی برای بازنگری در سیاستهای کلان کشاورزی و غذایی کشور باشد. سیاستی که در آن، امنیت غذایی، عدالت اجتماعی و پایداری اقتصادی در کنار هم قرار گیرند و آیندهای مطمئنتر برای تولیدکنندگان و مصرفکنندگان ایرانی رقم بزنند.