شاخ را بِبُر، جان را نجات بده | آخرین امید برای حفظ کرگدن آفریقایی

در جنگ بیپایان با شکارچیان، شاید تنها امید باقیمانده بیشاخ شدن کرگدنها باشد؛ زخمی که نجات دهندهاست
هفت صبح| حتی اگر آن تصویر کلیشهای از کرگدن آفریقایی با شاخی بزرگ و هلالیاش در ذهنمان جا خوش کرده باشد، امروز حقیقت میطلبد که دوباره این حیوان عظیمالجثه و ساکت را به چشم دیگری ببینیم، شاید بیشاخ، شاید زخمی اما زنده. دنیایی که برای تکهای شاخ، این جانوران را به کام مرگ میکشاند، حالا شاهد یکی از عجیبترین تدابیر حفاظتی است: بریدن شاخ برای نجات جان کرگدن.
شاید در نگاه اول، اقدامی بیرحمانه به نظر برسد؛ اما یافتههای یک پژوهش بزرگ، نقطه عطفی در تاریخ حفاظت از این حیوانات آفریده است. پژوهشگران دانشگاههای کیپتاون، نلسون ماندلا، استلنبوش و آکسفورد، با همراهی متولیان محیط زیست و دولت آفریقای جنوبی، طی شش سال در پارک بزرگ کروگر راهی تازه را آزمودند. آنها دریافتند که بریدن شاخ کرگدن، شکار غیرقانونی را تا ۸۰ درصد کاهش داده، عددی تکاندهنده که سایه سنگین تردید را بر کارآمدی میلیونها دلار هزینههای سنتی امنیتی انداخت.
این پژوهش که نتایجش در نشریه علمی Science منتشر شده، به وضوح نشان میدهد: آنچه سالها با پاسبانان، سگهای ردگیر، هلیکوپتر و دوربینهای پیشرفته تلاش کردیم به دست بیاوریم، حالا با اقدامی سادهتر و البته بحثبرانگیز ممکن شده است. تیم تحقیق، هیچ نشانه آماری معناداری نیافت که این تدابیر پرخرج، به اندازه بریدن شاخ، نرخ شکار را کاهش داده باشد. شاید صدها شکارچی بازداشت شوند اما ماشین بیرحم بازار سیاه همچنان روشن میماند.
شاخ کرگدن که ترکیبی مشابه ناخن انسان دارد، در باور غلط طب سنتی شرق آسیا، داروی تمام دردهای بیدرمان است: از تب و درد گرفته تا افزایش میل جنسی. همین اوهام، هزاران دلار ارزش کاذب به هر گرم این شاخ بخشیده و کارتلهای بیرحم قاچاق، بدون هیچ ترحمی به جان کرگدنها، به تعقیبشان ادامه میدهند.
اما چگونه شاخ را میبُرند؟ عملیات، با دقت و کمترین رنج برای حیوان انجام میشود: بیهوشی، چشمبند، گوشبند و یک اره برقی. شاخ را کوتاه میکنند اما پایهای از آن باقی میماند؛ و البته این هم کافی نیست تا همه شکارچیان را منصرف کند. با این حال، طبق یافتهها، کمتر از دو درصد بودجه حفاظت کرگدن صرف این روش شده در حالیکه تاثیرش شگفتانگیز بود.
دکتر تیم کویپر، یکی از محققان اصلی این حوزه، با لحنی واقعبینانه هشدار میدهد که این راهحل معجزهگر نیست: «آیا کرگدن بیشاخ، هنوز کرگدن است؟» این پرسشیست که فراتر از علم، به فلسفه، اخلاق و احساسات انسانها مربوط میشود. هرچند با بریدن شاخ، آمار شکار پایین میآید اما رفتار و قلمرو حیوان تغییر میکند، کرگدنهای سیاه، پس از بریدن شاخ، منزویتر و محتاطتر میشوند و گستره قلمروشان کوچکتر.
حقیقت این است که نمیتوانیم تا 100 سال آینده هر نسل کرگدن را همچنان بیشاخ کنیم. درمان واقعی این زخم، نه در بریدن شاخ که در درمان ریشهایتر است: آموزش، فرهنگسازی، خشکاندن تقاضای شاخ در بازار سیاه و بازگرداندن کرگدن به زیستبومش، بیدغدغه شکار و تهدید.
اما امروز، همین «بیشاخ کردن» شاید تنها امید برای بقای نسلشان باشد تا روزی که بتوانیم این حیوانات را، بیزخم اره و بیوحشت شکار، دوباره در دشتهای آفریقا به چشم ببینیم. و شاید تا آن روز، این تصمیم دشوار، تلخ و عجیب، همان شجاعتی باشد که برای نجات یکی از کهنترین ساکنان زمین لازم است.