از فروش وعده به جای خودرو تا جنایت با کادوی تولد

با خلاصهای از گزارش های مهم امروز روزنامه هفت صبح در خدمت شما هستیم
آوای راستین کوه و دشت
امروز، زادروز مردیست که فریاد رسای ایل در گذر از سنت به مدرنیته، و پل اتصال نسلهای گسسته به ریشههای اصیل خود بود. بهمن علاءالدین که او را به نام مسعود بختیاری میشناسیم و احتمالاً آلبوم حماسی «مال کنون» او در ذهن ما بیشتر از باقی آثارش ماندگار است. او صرفاً یک خواننده نبود، یک پژوهشگر بیادعا بوده که اشعارش را خودش میسروده و طرح آوازش را میآفریده و با احیای کلمات و اصطلاحات فراموششده، حافظ گویش اصیل بختیاری شد. الهه کاکایی، در گزارش «آوای راستین کوه و دشت» به زندگینامه مسعود بختیاری پرداخته؛ مردی که با صدای خود، فرهنگ بختیاری را از حاشیه به متن موسیقی ملی آورد. این گزارش را در صفحه فرهنگ و هنر روزنامه امروز بخوانید.
خلق جنایت با کادوی تولد
بالاخره باید معلوم بشه کی قدرت اول محلهست؛ حالا هرچی بچهمحلها قدیمیتر باشن، این ماجرا اهمیتش بیشتره. این کلکل قویتربودن توی محله بین هومان و سهیل و فربد هم که ساکن خیابون کرمان تهران بودن، جریان داشت. تا اینکه یک شب داستان از کلکل ساده جدیتر شد و خشم بالا گرفت و جنایت تلخی رقم خورد. نهایت این جنگ بین قدرت اول محلهها هم جون هومان بود که در یکی از بیمارستانهای شرق تهران از دست رفت. فاطمه شیخعلیزاده در گزارشی به نام «خلق جنایت با کادوی تولد» به جزئیات این درگیری محلی پرداخته که میتونید توی روزنامه امروز هفت صبح بخونید.
آب رفت، زندگی بیرنگ شد
یه اصفهان بود و یه زایندهرودش؛ بهترین بهانه برای سرزندگی ساکنان این شهر. اما حالا مدتهاست این رود خروشان ناخوشاحواله و نهتنها دیگه زایندگی نداره که به تلی از خاک تبدیل شده. بررسیها نشون میده یکی از دلایل اصلی خشکی این رود، برداشت بیرویه و بدون مدیریت از منابع آبه. سدهای متعدد و انتقال آب به مناطق دیگه بهویژه یزد، کاشان، دلیجان و حتی شهرکرد و بروجن هم شده مزید بر علت و آب ورودی به رودخونه رو کاهش داده. اونطور که گفته شده هرساله حدود 195میلیون متر مکعب از حوضه زایندهرود برای مصارف خارج از حوضه تخصیص داده میشه. خشکی زایندهرود اما تبعات بالاتری داره؛ علاوه بر تحتالشعاع قراردادن کشاورزی و زندگی مردم، باعث خشکشدن رودها و مسیرهای منشعب و مهمتر از همه، تالاب گاوخونی شده. سارا زکایی، در گزارشی با عنوان «آب رفت، زندگی بیرنگ شد» به سرنوشت رودخونهای پرداخته که روزگاری شادابی میبخشید اما امروز خشک و بیجان شده. این گزارش رو میتونید در سایت و کانال هفت صبح بخونید.
وقتی وعدهها میفروشند، نه خودروها
تأخیر تا یه جایی قابلتحمله؛ یه روز، دور روز، یه ماه، دو ماه. اما واقعاً به 28 ماه برسه، تحملش خیلی سخت میشه. اونهم وقتی چشمانتظار تحویل خودرویی باشی که پولش رو هم پرداخت کردی! درسته. درمورد تأخیر بیش از 2ساله تحویل خودروی شاهین سایپا حرف میزنیم. که البته یه تأخیر ساده نیست و شاید بتونیم یکی از عینیترین پروندههای لگدمالشدن حق مشتری در صنعت خودرو معرفیش کنیم. حالا جزئیات این 28 ماه چشمانتظاری چیه؟ اردیبهشت 1402، شرکت سایپا خودرو شاهین CVT رو ارائه کرد و به بیش از 70هزار ثبتنامکننده دستگاه شاهین اتوماتیک، گفت که زمستان 1403، میتونن خودروشون رو تحویل بگیرن. اما سال تموم شد و خبری از تحویل خودروها نبود. هر بار هم وعده «تحویل به زودی» را به خریداران میداد. تا اینکه به تازگی شرکت سایپا اعترافی کرده که خبر از بحران تولید شاهین اتوماتیک داره. علی دولتی، در گزارشی با عنوان «وقتی وعدهها میفروشند، نه خودروها» به پشت پرده انتظار 28 ماهه خریداران شاهین اتوماتیک و طرح تبدیل سایپا پرداخته که توی کانال و سایت هفت صبح قابلدسترسیه.
عضویت فلافل در باشگاه تورم
یادش بخیر؛ یه روزهایی توی اوج بیپولی هم که بودی، توی خیابون فلافل میتونستی بخری. اینقدر ارزون بود که حتی میتونستی دوستات رو هم مهمون کنی. راستش غذای آخر خط بود و نجاتبخش روزهای سخت. حالا اما همین غذای مردمی به جمع قربانیان تورم پیوسته و قیمتش از مرز 80هزار تومان رد شده و حتی توی بعضی محلهها، فلافل 200هزارتومنی هم دیده شده! آخه کی باورش میشه هزینه همین نخود و روغن و نون اینقدر بشه؟ نکته جالبش اینه که حدود 2 سال پیش، با پول همین یه ساندویچ فلافل، میشد پاستا و برگر خورد. ولی خب بههرترتیب، این سلطان قدیمی خیابونها هنوز پرطرفداره و به فرهنگ مشترک ایرانیها تبدیل شده؛ که غذایی که از اهواز بهسمت تهران و تمام شهرهای ایران سفر کرد. مهدی خاکیفیروز، در گزارشی به ماجرای تورمزدگی فلافل و چالشهای فلافلفروشها پرداخته و البته از تاریخچه این غذای خیابونی جذاب گفته. این گزارش رو با عنوان «عضویت فلافل در باشگاه تورم» در سایت و کانال هفت صبح بخونید.