فوتبال قلب تپندهٔ جامعهٔ مراکش در جستوجوی عدالت اجتماعی

جام ملتها در مراکش نزدیک است، اما خشم جوانان و جنبش نسل زد212 نشان میدهد فوتبال همزمان عرصه افتخار و نابرابریهای اجتماعی است.
به گزارش هفتصبح ورزشی، فوتبال در مراکش همزمان هم مایهٔ غرور ملی است و هم آینهای از نابرابریها و مطالبههای اجتماعی نسل جوانی که خواهان عدالت بیشتر است.
نشانههای خشم
نشانههایی اندک هنوز یادآور فوران خشونت در حومهٔ آگادیر است، شهری که کانون جنبش اعتراضیای شده که از حدود ده روز پیش سراسر مراکش را درنوردیده است.
در اینزگان، نزدیک بازار شلوغ و پرجنبوجوش، کرکرههای پایینکشیدهٔ سبزرنگِ مغازهای، تابلوی لرزانِ داروخانهای و بانک پستی محصور در موانع فلزی امنیتی، از رویدادهای اخیر حکایت میکنند: از خشمِ بیمهارِ مردمی که پس از مرگِ نه زن در جریانِ زایمانِ سزارین، دیگر سکوت نکردند. در برابر ورودیِ اصلیِ بیمارستانِ آگادیر در قلبِ ماجرا، زیر آفتابِ روبهغروب، دیگر اثری از حادثه نیست. کارگران مشغولِ بازسازی حاشیهٔ خیاباناند، ترافیک به روال عادی بازگشته، و کنار دکهای میوهفروشی، جوانی با پیراهن سبزِ امضاشده از سوی یکی از ملیپوشان مراکشی ایستاده، انگار نه انگار که چیزی رخ داده است.
در میانهٔ این هفته، اوضاع آرامتر به نظر میرسد: جنبش نسل زد 212 ، نام گروهی متشکل از جوانانی که از طریق شبکههای اجتماعی اعتراض را رهبری میکنند اعلام کرده که برای دو روز به خود استراحت داده است.
خشم مهارشده، خشونتِ مهارشدهتر
تظاهرات اکنون از سوی دولت تحمل و در چارچوب ساعتهایی مشخص مدیریت میشود. درگیریها عمدتاً دو روز به طول انجامید؛ صدها نفر زخمی شدند، از جمله شمار زیادی پلیس، حدود ۴۰۰ نفر بازداشت و دو یا سه نفر نیز جان باختند، تا آنکه اوضاع موقتاً آرام شد، درست در آستانهٔ زمانی که پادشاه طبق سنت هر ساله سخنرانیاش را در برابر پارلمان ایراد میکند؛ سخنرانیای که هیچ پیوندی با وضعیت کنونی ندارد.
اما نخستین شعارهای اعتراض، به فوتبال مربوط بود: «خسته شدیم از اینهمه سرمایهگذاری برای فوتبال و هیچ چیز برای بقیه!» این فریادِ جوانانِ خشمگین بود.
ورزشِ محبوب ملی، درست در میانهٔ این طوفان قرار گرفت، تنها چند هفته مانده به آغاز جام ملتهای آفریقا (۲۱ دسامبر تا ۱۸ ژانویه) و بیمِ آن میرفت که ناآرامیها بر برگزاری این رویداد سایه بیفکند. فوتبال، که پس از صعود تیم ملی تا نیمهنهایی جام جهانی ۲۰۲۲ به نمادِ عظمت کشور بدل شده بود، حالا تمام توجهها را به خود جلب کرده و به مرکز نظام سیاسی–اجتماعی مراکش راه یافته است.
سرمایهگذاریهای میلیاردی با توپ در پیشزمینه
در رباط، ورزشگاه بازسازیشدهٔ مولای الحسن که قرار است میزبان فینال جام ملتها باشد، نزدیک به ۸۰ میلیون یورو هزینه برداشته است. و این تنها بخشی از سرمایهگذاری است: زمینهای تمرین، استادیومهای بازسازیشده مانند ورزشگاه طنجه، و سازههای در حال احداث در شهر بنسلیمان برای جام جهانی ۲۰۳۰، همگی در چارچوب پروژهای عظیم از طرحهای ملی توسعه اجرا میشوند؛ پروژهای که توپ فوتبال در پسزمینهٔ آن است. ارزش کل این سرمایهگذاریها به چندین میلیارد یورو میرسد.
نادیا حاشمیعلاوی، پژوهشگر علوم سیاسی در دانشگاه بینالمللی رباط، در گفتوگو با خبرنگار میگوید: «در این میان نوعی پارادوکس وجود دارد. از یکسو، دولت در دو سال اخیر کارآمدی چشمگیری نشان داده و توانسته است رویدادهای ورزشی بزرگ را بهخوبی آماده کند — و این مایهٔ افتخار است — اما از سوی دیگر، همین موفقیت ناکارآمدی دولت در خدمات عمومی را برجسته میکند. در واقع، نوعی عدمتوازن در شیوهٔ ادارهٔ کشور دیده میشود.»
فوتبال، نماد تناقض
نشانهای نمادین از این تضاد، جشن یک ماه پیش است: مراکش با شکوه فراوان افتتاح ورزشگاه تازهٔ رباط را برگزار کرد، در حضور ۷۰ هزار تماشاگر و با سخنانی دربارهٔ «کیفیت تخصص ساختِ بومی در مراکش».
چند روز بعد، فاجعهٔ آگادیر رخ داد… و این دو رویداد به هم گره خوردند، همچون بومرنگی که بازمیگردد.
آیا فوتبال دارد بهای سیاسی شدنِ بیشازاندازهاش را میپردازد؟
یکی از ناظران میگوید: «ما با شتاب در حوزههایی ساختیم، اما برخی زمینههای دیگر را کاملاً فراموش کردیم.»
صدای بازیکنان
چند بازیکن، که بیشترشان از محلههای مردمی برخاستهاند، نیز واکنش نشان دادند.
در رأس آنها عزالدین اوناهی بود، هافبک پیشین مارسی، که در شبکههای اجتماعی نوشت: «استادیومها هست، اما بیمارستانها کجایند؟»
دقایقی بعد، نایف آگورد (بازیکن مارسی) و یاسین بونو (دروازهبان ملیپوش)، دو ستارهٔ محبوب فوتبال مراکش، این پرسش را بازنشر کردند.
یکی از مدافعان تیم ملی نیز در پستی نوشت: «مثل همهٔ مراکشیها، من از نزدیک مطالبات جوانان را دنبال میکنم. این خواستهها پایهٔ هر ملت قدرتمندی است. کاملاً مشروعاند و عشقِ واقعیِ جوانان به میهن و میلشان به پیشرفت و شکوفایی کشور را نشان میدهند.»
او تأکید کرد که هر بازیکن، نقش خود را در جامعه و تأثیرش را میداند، اما به ندرت پیش میآید که چنین آشکار از موضوعی اجتماعی سخن بگوید. آیا آنها زیر فشار هواداران چنین موضع گرفتهاند؟ یا خواستهاند از نفوذ خود برای رشد کشور استفاده کنند؟
اگر همهچیز مانند فوتبال اداره میشد…
در محوطهٔ دانشگاه پزشکیِ کازابلانکا، یاسین، دانشجوی سال آخر، لبخند میزند و میگوید: «جام ملتهای آفریقا بدون مشکل برگزار میشود. این جوانها نمیخواهند تصویر کشور را خراب کنند. ما از این سرمایهگذاریها خوشمان میآید استادیومها، زمینها و امکانات، اما باید بقیه چیزها را هم بهتر کنیم. آنها حق دارند. اگر همهچیز مثل فوتبال اداره میشد، عالی بود! مشکل در جاهای دیگر است، در آنهایی که فقط به جیب خود فکر میکنند.»
دوستش اما مردد است: «باید صبر کنیم و ببینیم… نمیدانم چه میشود.»
هیچکس به درستی نمیداند آیندهٔ جنبش نسل زد212 چه خواهد بود.
هیشام، جوانی از کارکنان کازابلانکا، میگوید: «اما این موضوع به جام ملتها ربطی ندارد. جوانها درست میگویند که باید دربارهٔ عدالت، بهداشت و آموزش حرف زد، همه با آن موافقیم؛اما فوتبال، فوتبال است! بروید کنار ساحلِ کازا در روزهای شنبه و یکشنبه، خودتان میبینید… همه پشت تیم ملی خواهند بود.»
فوتبال، عامل وحدت
با وجود خوشحالیِ بسیارِ فوزی لقجع، رئیس فدراسیون فوتبال و از چهرههای قدرتمند دولت در امور بودجه، در سطوح بالا کسی نگران آینده نیست. در نظر آنان، فوتبال ابزار وحدت ملی است، نه عامل تفرقه. در کنفدراسیون فوتبال آفریقا (CAF) نیز، صحبت از به خطر افتادنِ جام ملتها مایهٔ لبخند است. هفتهٔ گذشته، پاتریس موتسپه، رئیس CAF، در کنگرهٔ این نهاد پاسخ قاطعی داد: «ما کاملاً مطمئنیم که جام ملتهای آفریقا طبق برنامه برگزار میشود. مراکش طرح A است، مراکش طرح B است، و مراکش طرح C است!»
او برای اثبات این اعتماد، یادآور شد که کشور طی این مدت میزبان چندین دیدار مقدماتی جام جهانی بوده است.
حتی تیم ملی مصر در همین روزها در کازابلانکا سهمیهٔ خود را گرفت، زیر آفتابی گرم و در برابر چشمان عابران. پنجشنبهشب، پیش از بازی دوستانهٔ مراکش–بحرین، هزاران هوادار از سنین و طبقات مختلف به ورزشگاه سرازیر شدند.
هیچ فراخوانی برای بایکوت دیده نشد. جمیله، دختری بیستساله که با دوستانش آمده بود، گفت: «حتماً بعضیها بازی را تحریم کردند، و من هم از همهٔ خواستهها حمایت میکنم، اما بههرحال این تیم ملی ماست… و با تیم ملی نمیشود شوخی کرد.»
منبع: لوموند