افسانه آلمانی اینتر در سانتا کیارا: عطش بردن هنوز زنده است

اسطوره فوتبال آلمان، لوتار ماتیوس، با خاطرهای از دوران درخشانش در اینتر، درباره تیم امروز و احتمال قهرمانی آن در اسکودتو و لیگ قهرمانان صحبت کرد.
به گزارش هفتصبح ورزشی، سیوشش سال پس از آن اسکودتویی که بیش از هر چیز در برابر ناپولیِ بزرگِ مارادونا به دست آمد ــ و درست در روزِ رویارویی مستقیم با گلِ خود او قطعی شد ــ لوتار ماتیوس هنوز یکی از محبوبترین چهرهها در میان هواداران نراتزوری است. فراموشکردنِ آن تیم ناممکن است؛ تیمی که در آن ماتیوس و اندی برمه، تازهواردانی بودند که به همه نشان دادند چگونه باید پیروز شد.
در ترنتو، لوتار طبق معمول با استقبالِ ستارهوار روبهرو شد؛ در پایان گفتوگو در تالار «سانتا کیارا» چهلوپنج دقیقه تمام برای هواداران امضا داد ــ حتی برای نوجوانانی که هرگز او را در میدان ندیده بودند و تنها از پدرانشان شنیده بودند که این هافبکِ افسانهای چه بازیکن بزرگی بوده است؛ همان کسی که جووانی تراپاتونی پیرامونِ او تیمی فاتح ساخت.
او در این دیدار دربارهی اینترِ امروز نیز سخن گفت و بیپرده اظهار کرد که از نظرش «اینترِ اینزاگی» از تیمِ فعلیِ «کیوو» زیباتر بازی میکرد، هرچند معتقد است که اینترِ امروز هم توان قهرمانی در اسکودتو را دارد.
لوتار، در دلِ هوادارانِ اینتر هنوز خاطرهی آن تیم زنده است و عشق زیادی به شما وجود دارد.
ـ هر بار که به ایتالیا میآیم، این محبت را حس میکنم؛ محبتی که متقابل است، میانِ ما که بخشی از آن تیمِ پیروز بودیم. سنسیرو پر از تماشاگر، اسکودتو، شادیِ مردم… همهچیز فوقالعاده بود.
تابستان ۱۹۸۸ به اینتر پیوستید، اما چند سال پیش از آن میلان هم شما را میخواست.
ـ بله، سال ۱۹۸۶ بود؛ یکی از مدیرانِ میلان به مونیخ آمد. آنها مرا میخواستند، اما من هنوز آمادهی حضور در سری آ نبودم؛ در آن زمان سختترین لیگِ جهان بود، با ستارگانی چون پلاتینی، زیکو، مارادونا و بسیاری دیگر.
اما سپس اینتر آمد و مهمتر از همه، تراپاتونی مرا قانع کرد. آن روزها همه او را یکی از بهترین مربیان جهان میدانستند. به من گفت: “تو پلاتینی یا مارادونا نیستی، اما برای پیروزی به تو نیاز دارم.” و حق با او بود.
من و برهمه ــ که برایم تنها یک همتیمی نبود بلکه برادری واقعی بود ــ آن عطشِ پیروزی را به اینتر آوردیم؛ عطشی که شاید در تیم کمرنگ بود. و آن را به گروهی از بازیکنانِ ایتالیایی منتقل کردیم که خود بسیار بااستعداد بودند، اما گاه اعتماد به نفس کافی نداشتند.
بهجز ذهنیتِ پیروزی، مقدار زیادی نوشیدنی هم با خودتان آوردید…
ـ (میخندد) بله، درست است. من و اندی برهمه ــ که دلم برایش بسیار تنگ شده ــ در یک اتاق بودیم. وانِ حمام را پر از یخ میکردیم و حدود سی قوطی نوشیدنی در آن میگذاشتیم. همتیمیها خبر داشتند و شبها به درِ اتاقمان میزدند و نوشیدنی میخواستند. همانجا بود که رفاقتمان شکل گرفت.
اینترِ اینزاگی هم تا آستانهی فتحِ همهچیز پیش رفت، اما درست در آخرین متر از حرکت ایستاد.
ـ درست است؛ در پایان هیچ جامی نبردند، اما فصلِ درخشانی داشتند. دو بازی برابر بایرن و دو بازی برابر بارسلونا برای همیشه در تاریخ اینتر خواهد ماند؛ بازیهایی فراموشنشدنی بودند.
در مورد فینال چیزی برای گفتن نیست؛ از شکست رنج بردم، اما نه چندان زیاد، چون پیروزیِ پاریسنژرمن کاملاً سزاوار بود.
اینزاگی رفت و حالا کیوو روی نیمکت است.
ـ نمیدانم چه دلایلی باعث جداییِ اینزاگی شد؛ شاید اختلاف با باشگاه بود، شاید هم پیشنهادِ مالی عربستان را نمیتوانست رد کند. برای قضاوت دربارهی کارِ کیوو هنوز زود است، اما شخصاً تیمِ اینزاگی را بیشتر دوست داشتم.
آیا اینتر امسال میتواند قهرمان شود؟
ـ بله، تیم بسیار قدرتمندی است و در لیگ قهرمانان هم شروعی عالی داشته. فکر میکنم همهی بازیکنان تشنهی اثباتِ این هستند که بهتریناند.
دقیقاً مثل شما در روزگارِ تراپ و همتیمیهایتان.
ـ بله، من همیشه میخواستم برنده شوم و از فوتبالِ هجومی لذت میبردم. برای همین گاهی با تراپ اختلاف نظر داشتیم، اما او از جنبههای گوناگون برایم بسیار مهم بود. وقتی به اینتر آمدم فقط با پای راست شوت میزدم؛ او بعد از تمرین میماند و به من میگفت چطور پای چپم را تقویت کنم. چند هفته بعد، با پای چپم هم راحت شوت میزدم. اگر امروز گلهای زیادی با چپ دارم، مدیونِ او هستم.
و بعدها در بایرن دوباره او را دیدید…
ـ بله، آن زمان ۳۱ ساله بودم و از مصدومیتی سخت برگشته بودم. احساس میکردم باشگاه دیگر به من اعتماد ندارد، اما خودم نمیخواستم بپذیرم که دورانم تمام شده. در بایرن، بکنباوئر به من ایمان داشت و دیدید که تا چهل سالگی بازی کردم. با تراپ در بایرن روزهای بسیار زیبایی داشتیم. من به او کمک کردم با باشگاه آشنا شود، حتی برایش ترجمه میکردم! او عاشقِ دفاع بود و من عاشقِ حمله. میان ما همیشه پیوندی ویژه وجود داشت.
اسکودتو، بوندسلیگا، توپ طلا، جام جهانی… آیا در چنین کارنامهای حسرتی مانده است؟
ـ نه، از زندگیام راضیام. هرچند لیگ قهرمانان را نبردم، اما هیچ افسوسی ندارم.
آیا ایتالیا به جام جهانی ۲۰۲۶ خواهد رفت؟
ـ بله، هرچند احتمالاً باید از مسیرِ پلیآف عبور کند، چون در حال حاضر نروژ تیمِ قدرتمندتری است. با این حال باورکردنی نیست که ایتالیا پس از دو دوره غیبت، بار دیگر در جام جهانی حاضر نباشد.