کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۶۳۵۴۹۷
تاریخ خبر:

با یووه بهترین بودم و آن زیباترینِ سال‌های زندگی‌ام بودند

 با یووه بهترین بودم و آن زیباترینِ سال‌های زندگی‌ام بودند

میشل پلاتینی، اسطوره‌ی فراموش‌نشدنی یوونتوس و فوتبال فرانسه، از روزهای طلایی، عشقش به ایتالیا و بازگشت دوباره‌ی عدالت پس از ده سال نبرد قضایی گفت.

به گزارش هفت‌صبح ورزشی، میشل پلاتینی، مهمان ویژه‌ی «جشنواره‌ی ورزش» در ترنتو، در میان تشویق پرشور حاضران روی صحنه آمد و با همان شوخ‌طبعی آشنا و نگاه نافذش از روزهای طلایی فوتبال و فراز و فرودهای زندگی‌اش سخن گفت. او سخنانش را با خاطره‌ای از «وکیل آنی‌یِلی»، رئیس افسانه‌ای یوونتوس، آغاز کرد: «وقتی آنی‌یِلی هفتاد ساله شد، مرا به جشنش در پاریس دعوت کرد. با جعبه‌ای در دست رفتم و گفتم: آقای وکیل، این هدیه برای شماست. جعبه را باز کرد و درونش اولین توپ طلای من بود؛ از میان سه توپ طلایی پیاپی‌ام در سال‌های ۱۹۸۳، ۱۹۸۴ و ۱۹۸۵. چشم‌هایش گرد شد و با تعجب پرسید: “اما واقعاً از طلاست؟” گفتم: اگر واقعاً از طلا بود، محال بود آن را هدیه بدهم!» تالار از خنده و تشویق منفجر شد. آری، این بود «لو روا» — پادشاه، میشل پلاتینی.

MICHEL-PLATINI-LE-ROI-Nella-foto-Michel-Platini

در گفت‌وگویی که با روزنامه‌نگار فابیو لیکاری از گاتزتا دلو اسپورت داشت، از او پرسیدند چرا حتی کسانی که هوادار یووه نبودند، او را دوست داشتند. پلاتینی پاسخ داد: «چون همیشه به فوتبال احترام گذاشتم.» و راست می‌گفت — او به فوتبال زیبایی و تفاوتی بخشید که آن را جادویی‌تر کرد. در فرانسه او را «پلاتوش» صدا می‌کردند، نامی که دوست و هم‌تیمی سابقش زیبی بونیک نیز در پیام ویدیویی‌اش تکرار کرد. شماره ۱۰ یووه و فرانسه در دهه‌ی هشتاد، وقتی سری‌آ به هالیوود فوتبال جهان بدل شده بود، هنر خود را با ظرافتی شاعرانه بر زمین می‌ریخت؛ دریبل‌هایی جسورانه، پاس‌هایی با دقت الهی و ضربات آزادی که چون غروب‌های عاشقانه در شعرهای پره‌ور آرام می‌نشستند.

پلاتینی اکنون با موهایی خاکستری و لبخندی که گهگاه در میان جدیت صورتش می‌درخشد، از عشقش به ایتالیا می‌گوید: «این روزها در ایتالیا سفر می‌کنم تا ریشه‌هایم را بشناسم» — خانواده‌ی او از ناحیه‌ی آگراته کونتربیا، نزدیک نووَرا، برخاسته‌اند. او هنوز هم شوخ است: «من از وقتی به دنیا آمدم بهترینِ جهان بودم، نه؟» و می‌افزاید: «هنوز هم از این لذت می‌برم که در ایتالیا فرانسوی باشم و در فرانسه، ایتالیایی.» درباره‌ی یوونتوس با احساسی آشکار می‌گوید: «پنج سالی که در یووه گذراندم، زیباترین سال‌های زندگی‌ام بودند. یووه بیشتر به من بخشید تا من به او.» سپس با احترام از زین‌الدین زیدان یاد می‌کند: «آخرین شماره ۱۰ واقعی»، و از الساندرو دل‌پیرو: «او نیز چهره‌ی حقیقی یوونتوس است.» در ستایش مارادونا می‌گوید: «دیگو انسانی زیبا و نابغه‌ای بی‌مانند بود. تنها کسی بود که می‌توانست با یک پرتقال روپایی بزند!»

پلاتینی فاش می‌کند که در اواخر دهه‌ی هفتاد قرار بود به اینتر برود، «اما در آن زمان هنوز مرزها به روی خارجی‌ها بسته بود»، و چند سال بعد «برلوسکونی می‌خواست مرا به میلان بیاورد». در میان ستارگان گذشته، او یوهان کرایف را «بتِ جوانی» خود می‌خواند: «وقتی پسر بودم، محو بازی‌اش می‌شدم.» درباره‌ی روسای فوتبال هم تند و تیز می‌گوید: «بلاتر مثل جوکر بود، و اینفانتینو هم جوکر است؛ با او نمی‌شود درباره‌ی فوتبال حرف زد!» او با قاطعیت می‌گوید: «اگر من رئیس فیفا شده بودم، VAR وجود نداشت. فقط برای آفساید مفید است، درست مثل تکنولوژی خط دروازه.» و درباره‌ی کنان ییلدیز، که اکنون شماره‌ی ۱۰ یووه را می‌پوشد، نظر می‌دهد: «چرا مربیان شماره‌ی ۱۰ را در جناح چپ می‌گذارند؟ بازیکن شماره‌ی ۱۰ باید در مرکز بازی کند.»

01dc1e49-63b5-43f6-960f-7f4748fd3f4a_11zon

پلاتینی زندگی حرفه‌ای‌اش را به سه بخش تقسیم می‌کند — بازیکن، مربی، مدیر. می‌گوید: «در ۳۲سالگی خداحافظی کردم. فاجعه‌ی هایزل مرا عمیقاً متأثر کرده بود و دیگر مثل قبل گل نمی‌زدم. وقتی تصمیم گرفتم کنار بکشم، وکیل آنی‌یِلی از من پرسید آیا می‌خواهم با او در یووه کار کنم. گفتم: نیاز دارم فاصله بگیرم. اما خیلی زود تیم ملی فرانسه تماس گرفت و خواست سرمربی شوم — نمی‌توانستم نه بگویم. بعد هم وارد کار مدیریتی شدم، در سازمان‌دهی جام جهانی ۱۹۹۸ فرانسه. همان زمان بلاتر از من خواست به فیفا کمک کنم، و بعدتر رئیس یوفا شدم. همیشه سرنوشت برایم تصمیم گرفته است.» اما سرنوشت گاه چهره‌ی دیگری هم دارد. پلاتینی درگیر پرونده‌ای قضایی شد که ده سال طول کشید — با اتهام «فساد مالی» که در نهایت نادرست از آب درآمد. «ده روز پیش دادگاه سوئیس مرا به‌طور کامل تبرئه کرد. حقیقت این است که فیفا خودش به من پول داد و بعد مرا به خاطر همان پرداخت متهم کرد!»

در آستانه‌ی ریاست فیفا، این پرونده همه‌چیز را فرو ریخت. پلاتینی، همچون ایکاروس، به اوج پرواز کرده بود و بال‌هایش را سوزاندند. اکنون که عدالت بازگشته، «لو روا» دوباره همان شور و وقار گذشته را دارد؛ همان حالتی که پیش از زدن ضربه‌ی آزاد، دستانش را به کمر می‌زد و از پشت دیوار مدافعان مسیر نور را می‌سنجید. پلاتینی امروز مردی است که عدالت جامه‌ی شرافت را به او بازگردانده است.

می‌گوید: «وقتی به این ده سال نگاه می‌کنم، می‌گویم این است زندگی — درست مثل فوتبال. گاهی باید دفاع کنی، اما در لحظه‌ای مناسب، به ضدحمله بروی.» و آیا بازی هنوز ادامه دارد؟ لبخند می‌زند و پاسخ می‌دهد: «ایده‌های زیادی دارم، اما یک چیز قطعی است: هر کاری که از این پس بکنم، برای فوتبال خواهد بود.»

 

آخرین تحولاتورزشیرا اینجا بخوانید.
کدخبر: ۶۳۵۴۹۷
تاریخ خبر:
ارسال نظر