اسفنجی در ماجراجویی جدید پلانکتون را نجات می‌دهد
پلانکتون این بار نه به دنبال فرمول همبرگر خرچنگی، بلکه درگیر خطری بزرگ‌تر شده است. فیلم جدید فرنچایز با روایت متفاوتی از رابطه پلانکتون و کارن، داستانی تازه را به دنیای زیر دریا اضافه می‌کند
دنیای باب اسفنجی شلوار مکعبی کلا رابطه خوبی با واژه ثبات ندارد و در طی این ۲۶ سال، بارها و بارها جزئیات و داستان‌های مختلف را عوض کرده است. در جدیدترین فیلم فرنچایز که Plankton: The Movie نام دارد، این اتفاق دوباره تکرار می‌شود و جزئیات داستانی جدیدی برای پلانکتون و رستوران چام باکت اعلام می‌گردد.
در حال که کیفیت آثار مربوط به فرنچایز باب اسفنجی شلوار مکعبی در طی چند سال اخیر افت کرده‌اند، اما مردم هنوز هم عاشق دنیا و شخصیت‌های آن هستند. این محبوبیت به گونه‌ای است که سازندگان همواره به دنبال توسعه و گسترش آن بوده تا بتوانند مخاطبین بیش‌تری را به خود جذب کنند. جدیدترین تلاشی که برای توسعه مجموعه انجام گرفته، به فیلم اختصاصی پلانکتون با نام Plankton: The Movie مربوط است که از قضا طرفداران واکنش خوبی به آن نشان داده‌اند.
در داستان این فیلم ما نسخه متفاوتی از پلانکتون را مشاهده می‌کنیم. در حالی که در طی تمام این سال‌ها خود او به دنبال گرفتن جهان و تسلط بر ساکنین آن بود، این دفعه همسرش یعنی کارن قدم پیش می‌گذارد. کارن که معمولا آن را به عنوان یک کامپیوتر مهربان و نه چندان بداخلاق به یاد داریم، در فیلم مورد بحث از کنترل خارج می‌شود و قصد دارد خودش دنیا را به زانو در بیاورد. در این مسیر پلانکتون از باب اسفنجی درخواست کمک می‌کند تا بلکه بتوانند به کمک یکدیگر، جلوی کارن را بگیرند. در این شرایط، داستان فیلم به گذشته این زن و شوهر عجیب و غریب می‌پردازد و به برخی از علامت سوال‌های بزرگ مجموعه پاسخ می‌دهد.
طبق آنچه که در آثار مختلف باب اسفنجی مشاهده کرده‌ایم، پلانکتون و آقای خرچنگ مدت زمان زیادی از زندگی‌شان را در کنار هم گذرانده‌اند. آن‌ها در یک روز و در یک بیمارستان به دنیا آمدند و با یکدیگر به مدرسه رفتند. آن‌ها در مدرسه مورد ظلم بچه قلدرهای کلاس قرار می‌گرفتند و این موضوع آن‌ها را به یکدیگر نزدیک‌تر می‌کرد. پس از کلی بدبختی و رسیدن به ایده باز کردن رستوران، آن‌ها بالاخره یک رستوران شریکی با هم باز کردند و اسم آن را با Plabs Burgers گذاشتند (که از ترکیب اسم هر دو نفر به وجود می‌آید). اما این دو نفر پس از مدتی با یکدیگر به مشکل می‌خورند و فرمول همبرگر موفق خرچنگی به دست آقای خرچنگ می‌افتد. از آن زمان به بعد، پلانکتون سعی می‌کند این فرمول را به دست آورد تا بتواند مشتری‌های بیش‌تری را به رستورانش بیاورد.
پلانکتون در نهایت متوجه می‌شود که مهم‌ترین دارایی وی یعنی همسرش کارن، تمام مدت در کنارش بوده است
اما در فیلم Plankton: The Movie اوضاع کمی فرق می‌کند. در این فیلم ما پلانکتون و کارن را در حالی تماشا می‌کنیم که پس از یک تلاش ناموفق برای گرفتن دنیا، در رستوران خرچنگی ناهار می‌خورند. نقشه‌های این دو نفر برای گرفتن دنیا پس از اینکه یک دختر بچه آن‌ها را گیر می‌اندازد و داخل یک سطل می‌اندازد، متوقف می‌شود. در حالی که این دو نفر مشغول غذا خوردن هستند، صدای آقای خرچنگ را می‌شنوند. آقای خرچنگ می‌گوید فرمول همبرگر خرچنگی به او کمک می‌کند که دنیا را به تسلط خود درآورد. پلانکتون و کارن هم پس از شنیدن این حرف تصمیم می‌گیرند فرمول همبرگر خرچنگی را بدزدند. در ادامه، آن‌ها با استفاده از سطلی که درون آن انداخته شده بودند، رستوران چام باکت را به وجود می‌آورند.
با وجود تمام تلاش‌های ناموفقی که پلانکتون در تمامی این سال‌ها برای به دست آوردن فرمول همبرگر خرچنگی انجام داده، او در فیلم جدیدش و به کمک کارن، بالاخره فرمول را به دست می‌آورد. در حالی که او از رخ دادن این اتفاق به شدت خوشحال است، به کمک شخصیت‌هایی نظیر باب اسفنجی، سندی، خانم پاف و پرل متوجه می‌شود که همیشه با کارن رفتار بدی داشته و اصلا به او توجه نمی‌کند. در این شرایط او پس از کلی سختی فرمول همبرگر خرچنگی را دور می‌اندازد و تصمیم می‌گیرد توجه بیش‌تری به همسرش اختصاص دهد. او پس از این همه سال متوجه می‌شود که ارزشمندترین دارایی او یعنی کارن همیشه در کنارش بوده و نیازی به دزدیدن همبرگر خرچنگی ندارد.
