تهران و کوچههایش - خانه امیربهادر
عمارت 200ساله حسین پاشا خان با آینههای رنگی در منیریه
در زمان قاجار، اعتبار محلات تهران، به سکونت یکی از شاهزادهها یا درباریان وابسته بوده؛ آبوهوای خوش، قنات پرآب یا چشمانداز و تسلط بر تمامی شهر هم از دلایلی بوده که آنها، نسبت به یک محله اقبال نشان میدادند. یکی از این محلههای خوشاقبال منیریه است که در آن زمان، اعیاننشین تهران به شمار میرفته. نامش هم که نشان از سکونت منیرالسلطنه، یکی از همسران ناصرالدینشاه دارد. او مادر کامرانمیرزا، پسر سوم ناصرالدینشاه و نایبالسلطنه قاجار بود. ارجوقرب این زن، نزد شاه بالا بود و عمارتش هم در باغ مجللی بنا شد که تمامی منطقه منیریه فعلی، خیابان ولیعصر کنونی، خیابان سپه و دانشگاه افسری را در بر میگرفت. باغ مجلل منیریه محل گشتوگذار و تفرجگاه صاحب منصبان و متمولین آن دوران و پس از آن، به حساب میآمد. حتی در زمان سلطنت مظفرالدین شاه هم، امیر بهادر وزیر جنگ او، عمارتش را در همین حوالی بنا کرد.
مهاجر قفقازی که وزیر قاجاریها شد
حسین پاشا خان ملقب به امیر بهادر، از رجال دوره مشروطه، رئیس کشیکخانه یا همان گارد سلطنتی، وزیر دربار و وزیر جنگ مظفرالدین شاه و محمدعلی شاه بود. او در تبریز متولد شده و از نوادگان خوانین قفقاز بود. حسین پاشا خان پس از آنکه در عهدنامه ترکمنچای قفقاز، ایروان، نخجوان و بخشهایی از تالش تحت سلطه روسها درآمد، به ایران مهاجرت کرد. در دوران ولیعهدی مظفرالدین شاه، در تبریز به مقام قوللر آقاسی یا همان امیر سپاه غلامان دستگاه ولیعهد منصوب شد. پس از مدتی، به پیشنهاد امیرنظام گروسی، به مقام پیشکاری ولیعهد رسید تا اینکه از طرف ناصرالدین شاه، لقب امیر بهادر گرفت و پس از جلوس مظفرالدین شاه بر تخت سلطنت، رئیس کشیکخانه دربار شد. سرانجام بهجای محمود حکیمالملک، وزیر دربار، نشست.
امیر بهادر نمیتوانست به زبان فارسی صحبت کند اما به شاهنامه فردوسی علاقه بسیاری داشت؛ تا جایی که یک دوره شاهنامه فردوسی به همت او چاپ شده بود که به نام شاهنامه امیربهادری شهرت دارد.
امیربهادر اعتقادات عمیق مذهبی داشت؛ آنقدر که از مخالفان مشروطه بود و از مشروعه دفاع میکرد. زمانی که مظفرالدین شاه فرمان مشروطیت را صادر کرد، امیربهادر با آن مخالفت کرده و از سمتش کنارهگیری کرد، تا اینکه پس از مرگ مظفرالدین شاه و با بهسلطنترسیدن محمدعلی شاه، دوباره بر سر کار آمد. از طرفی همین اعتقادات مذهبیاش، سبب شد که با هدف ساخت حسینیهای برای درباریان خانهای در زمینی به مساحت 3هزار متر مربع، در محله منیریه بنا کند. درباره تاریخ ساخت آن، باید به کتیبه دهلیز بنا استناد کرد که بر روی آن چنین نوشتهاند: «عمل میرزا آقا گچکار، ولد حسین 1318هجری قمری» که همان سال 1279 خورشیدی است.
اتاقهایی پر از آینه و ارسی
در این خانه، دو عمارت در اضلاع شمالی و جنوبی قرار دارد. عمارت ضلع شمالی بزرگتر و دو طبقه و در واقع همان بنای اصلی است. طبقه زیرین، حوضخانهای با دیوارهای کاشیکاریشده و مقرنسکاری دارد. این خانه در دو ماه محرم و صفر، روزهای 19 تا 21 ماه رمضان و احیاناً روزهای دیگر، میزبان مراسم عزا و تعزیه بود. شاید به همین دلیل، از ابتدا در طبقه بالای عمارت شمالی، علاوه بر تالار بزرگ که نشان معماری قاجاری بود، اتاقهای متعددی برای مجالس دعا، روضه، قرائت، مجالس سخنرانی و آموزش قرآن در نظر گرفته بودند. در این اتاقها هم آینهکاریهای فراوانی به چشم میخورد، به همراه مقرنسکاری و ارسیهای رنگی و تابلوهای نقاشیها. در واقع، آنطور که در نقشه این بنا مشهود است، طبقه اول بنای اصلی مرکب از تالار بزرگ چهار ستونی به شیوه اصیل ایرانی، به نام چهار صفه و مزین به آینهکاری در بخش غربی ساختمان است و اتاقها، راهرو و پلکان فرعی و آبدارخانه هم در سمت شرق. سقفهای زیرین تالار بزرگ طبقه دوم و راهروهای مجاور و اتاقهای جنب آن، با قاببندیهای گچی و نقاشی ترکیب شده که یادآور سقف زیرین ایوانهای کاخهای عالیقاپو، چهلستون و قسمتهای مختلف کاخ هشت بهشت اصفهان است. راهروی سراسری شمالی-جنوبی هم از طرفی ارتباط مستقیم بین صحن بزرگ و حیاط شمالی برقرار میکرده و از طرفی، بهوسیله پلکان فرعی دو طرفه، میتوانستند از وسط این راهروی سراسری به طبقه دوم بروند.
بنایی با نشانههای معماری هخامنشی
ایوان کمارتفاعی هم با هفت دهانه طاق، سراسر ضلع جنوبی ساختمان را فرا میگیرد. ستونهای بلند سراسری در اینجا، یادآور ایوانهای کاخهای متعدد هخامنشی در پاسارگاد، شوش و تخت جمشید است و میتوان دریافت که این ایوانهای ستوندار که قدمتشان به سده 6 پیش از میلاد میرسد، یکی از عناصر اصلی معماری ایرانی به شمار میروند.
حاشیههای گچبری و تزئینات دیگر گچی در اطراف سقفها و حاشیههای مختلف دیگر دیده میشود. کاشیکاریهای آستانه و ازارههای بنا هم از عوامل تزئینی ایرانی این بناست.
بعدها این منزل از وراث امیربهادر توسط شرکت دخانیات ایران خریداری شد، اما در سال ۱۳۴۶، وزارت فرهنگ وقت این بنا را برای انجمن مفاخر و آثار فرهنگی ایران خرید. انجمن هم پس از خریداری این بنا و انجام تعمیرات اساسی و مفصل با رعایت شیوه اصیل و قدیمی بنا، آنجا را مقر دائمی خود قرار داد. عمارت جنوبی، در این مرمتها اضافه شد که شامل کتابخانه و گلخانه میشود. در حیاط هم محوطه بازی و باغچهای به همراه مجسمههای برنزی کمالالدین بهزاد منیاتوریست قرن نهم هجری و کمال خجندی شاعر و عارف قرن هشتم هجری قرار دارد که محمدعلی مددی آن را در ۱۳۵۷ ساخته و نصب کرده است. بنای گلخانه و ساختمان جدید، مخزنی برای کتاب و جایگاه نگهداری کلیشهها و دیگر متعلقات و محل دستگاه حرارت مرکزی است. بر دیوار راهروهای ساختمان هم پس از مالکیت انجمن، تابلوهایی از پادشاهان پهلوی و شاعران و افراد فرهنگی دیده میشود که افرادی همچون ابوالحسن صدیقی، آذرگیتی و کمالالملک آنها را کشیدهاند. بعد از انقلاب این انجمن تعطیل شد و بار دیگر در سال 1363، با تصویب شورای انقلاب با عنوان انجمن آثار و مفاخر فرهنگی به کار خود بهعنوان انجمنی فرهنگی-علمی ادامه داد.
این خانه قاجاری که در جنوب میدان منیریه و محله پل امیربهادر واقع شده، در پنجم آذر ۱۳۸۰ با شماره ثبت ۴۴۱۱ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.