سکوت سوریان | دلسردی مشهود از جامعه کشتی
حمید سوریان، کشتیگیر پرافتخار ایران سالهاست که از دنیای ورزش و رسانه کناره گرفته و با رسانهها حرف نمیزند
هفت صبح| به گزارش هفت ورزشی، خبر کوتاه اما قابل تأمل بود؛ «عبدالمهدی نصیرزاده رئیس سابق فدراسیون بدنسازی که بهعنوان عضو هیئت رئیسه فدراسیون کشتی فعالیت میکند، حکم نایب رئیسی خود را از علیرضا دبیر رئیس فدراسیون کشتی دریافت کرد. پیش از این حمید سوریان سمت نایب رئیسی فدراسیون کشتی را برعهده داشت اما از مدتها پیش از سمت خود استعفا داده بود که مورد مخالفت قرار گرفت .»
همین خبر بهانهای شد که با حمید سوریان تماس بگیریم؛ قهرمان خوب شهرری، در رشتهای که تعداد مدالهای جهانی و المپیکش از انگشتان یک دست تجاوز نمیکرد، هفت طلای جهانی و المپیک گرفت.فوقستاره تاریخ ورزش ایران اما سالهاست با رسانهها صحبت نکرده اما به لطف رفاقت قدیمی دقایقی با نگارنده گپ زد اما خصوصی!
نمیدانستم و حین گفتوگوی دوستانه متوجه شدم مدتهاست دیگر در فدراسیون کشتی سمتی ندارد و علیرضا دبیر بچه محل و دوست قدیمیاش به احترام حمید سوریان کسی را جانشین او نکرده و این کنارهگیری خودخواسته رسانهای نشده است.ظاهرا قهرمان طلایی تاریخ ورزش ایران از کشتی و ورزش دوری کرده و علاقهای هم به صحبت یا مصاحبه در این رابطه ندارد!
خیلی سعی کردم دلیل این کنارهگیری خودخواسته را از قهرمان دوستداشتنی ورزش ایران جویا شوم اما بیفایده بود!البته هر چقدر هم سعی کرد حرفی از کشتی نزند باز نتوانست و از تکرار طلاهایش با سعید اسماعیلی گفت و این جوان را نابغه خواند و حرفهای دیگری هم زد که به رسم امانت نزد ما محفوظ ماند.
دلخوری نه اما دلسردی مشهودی از جامعه کشتی و ورزش در صدایش بود که تمایلی به رسانهای شدن آن نشان نداد. اولین مصاحبه بلند حمید سوریان را سال 1384 خودم از او گرفتم؛ زمانی که 20 ساله بود و توانست برای اولین بارقهرمان مسابقات جهانی کشتی فرنگی بزرگسالان در سال 2005 (بوداپست مجارستان) شود.
آن روز با پیک موتوری به دفتر تحریریه آمد و تیتر زدم؛ قهرمان جهان با پیک موتوری آمد! تیتری که کمی دلخوری حمید جوان را به دنبال داشت (بابت آمدن به دفتر روزنامه با پیک موتوری!) اما در ادامه به یک دوست و قهرمان دوست داشتنی برای نگارنده تبدیل شد.خیلی دوست داشتم و اساسا بهانه تماس تلفنی دعوت مجدد سوریان به تحریریه برای یک گفتوگوی ویدیویی و رسانهای بود اما از ما اصرار بود و از او انکار و...
در نهایت هم تأکید عجیب برای نوشته نشدن گپ دوستانه و ... خلاصه تداوم سکوت و سکوت و سکوت! مردان قهرمان میتوانند از هواپیما بیرون بپرند، با کروکودیلها کشتی بگیرند و با سرعتهای شگفتانگیز بدون هیچ نشانهای از ترس رانندگی کنند اما در مورد به اشتراک گذاشتن احساسات بسیار کمحرف و خجالتی هستند. از دیدگاه یک قهرمان بزرگ، به اشتراک گذاشتن برخی احساسات ممکن است به او احساس آسیبپذیری ناخواستهای بدهد.
قهرمانان بسیاری را میشناسم و میشناسید که سکوت پیشه کرده و به غار تنهایی خود پناه بردهاند و حمید سوریان نه اولین آنهاست و نه آخرین! امروز حمید سوریان با بیان این جمله که «مشغول کار و کاسبی و زندگی شخصی خود هستم» از زیر بار گفتوگو یا مصاحبه و به اشتراک گذاشتن دلیل این سکوت خود طفره میرود درحالی که... امروز وظیفه جامعه کشتی و بالاتر از آن ورزش ایران است سراغ قهرمان دوستداشتنی و اعجوبه کشتی فرنگی دنیا رفته و از او دلجویی کند؛ شاید فردا خیلی دیر باشد، شاید!