کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۶۴۲۰۷۹
تاریخ خبر:
روایت‌ احساسی و صادقانه پرویز مظلومی درباره منصور پورحیدری در سالروز درگذشت او

در عمرم استقلالی‌تر از منصور پورحیدری ندیدم

در عمرم استقلالی‌تر از منصور پورحیدری ندیدم

زمان به عقب برگردد هرگز آن اشتباه را در دربی نمی‌کنم

هفت صبح|  سرمربی سابق استقلال و یار وفادار زنده‌یاد منصور پورحیدری می‌گوید:«منصورخان همه زندگی‌اش را به پای استقلال ریخت.» به گزارش هفت‌ورزشی، پنجشنبه هفته گذشته مراسم بزرگداشت زنده‌یاد منصور پورحیدری در قطعه نام‌آوران بهشت زهرا ‌ برگزار شد.ژ در سالروز درگذشت پور‌حیدری، هواداران استقلال در فضای مجازی با انتشار عکس‌ها، خاطرات و پیام‌های احساسی، عشق و احترام خود را به منصور پورحیدری ابراز کرده و پیشکسوتان باشگاه نیز صحبت‌هایی در این رابطه انجام دادند.

 

یکی از کسانی که خیلی حرف و خاطره از مرحوم منصور پورحیدری در سینه دارد، بدون شک پرویز مظلومی است. مهاجم پیشین و سرمربی سابق استقلال که کار مربیگری را برای اولین بار با شادروان پورحیدری آغاز کرد. با همین پرسش گفت‌و‌گوی خود را با پرویز مظلومی شروع کردیم که مدتی می‌شود کم صحبت و کم پیدا شده است!

 

   پرویزخان! اولین بار خدابیامرز پورحیدری شما را به عنوان مربی به کادرفنی خود اضافه کرد. در این رابطه توضیح‌ می‌دهید؟

خدا رحمتش کند. سالی که فوتبال را کنار گذاشتم فکر می‌کنم 1367 یا 68 بود‌ سرمربی تیم امیدهای استقلال شدم. خدابیامرز منصور پورحیدری همان زمان سرمربی بزرگسالان استقلال شد و از من دعوت کرد دستیار او شوم. خدابیامرزد پرویز ابوطالب را (کمی مکث کرده و ادامه می‌دهد) الان اسم هر کسی را می‌آوریم باید یک خدابیامرز قبلش بگذاریم. زنده‌یاد پرویز ابوطالب وقتی فهمید مربی شده‌ام، جمله قشنگی گفت که «چه کسی تو را نفرین کرده مربی شده‌ای؟!» سال‌ها بعد معنی واقعی آن جمله را فهمیدم.

 

   فوتبالدوستان قدیمی خوب به خاطر دارند که شما دستیار پررنگی در استقلال برای مرحوم پورحیدری بودید. او به شما فضا می‌داد و...

دقیقا همینطور است. منصور‌خان گفت بیا کمک کن و واقعا هم به من اعتماد کرد. طراحی تمرینات، صحبت کردن قبل بازی و حتی ‌‌بین دو نیمه را به من می‌سپرد. البته وقتی تیم استقلال نیمه اول خوب بازی نمی‌کرد خدابیامرز منصورخان خودش می‌آمد گرد و خاکی می‌کرد و تیم را با انگیزه و روحیه بیشتر به زمین می‌فرستاد.

 

   منصورخان ‌با شما به عنوان دستیار مشورت می‌کرد؟

اصلا منصورخان بدون مشورت هیچ کاری انجام نمی‌داد.

 

 شما و ناصر ابراهیمی دستیارانی بودید که کنار سرمربی خیلی پررنگ در استقلال و پرسپولیس دیده می‌شدید. چرا امروز چنین دستیارانی را در فوتبال ایران نمی‌بینیم یا کمتر می‌بینیم؟

نمی‌دانم، شاید سرمربیان فعلی راه نمی‌دهند یا مشورت کمتر می‌کنند اما خیلی حرف درستی زدید. علی آقا پروین یا منصور‌خان به آقای ناصر ابراهیمی و من اعتماد کامل داشتند و اختیار عمل هم می‌دادند. ‌من برای سرمربیگری به عمان و تیم پورا هم رفتم و پیشنهاد همیشه داشتم اما از کار کردن و کمک مربیگری کنار منصورخان هم لذت می‌بردم. وقتی با آن مرحوم کار می‌کردید اصلا متوجه نمی‌شدید نفر دوم هستید از بس احترام می‌گذاشت و برای ما ارزش قائل بود. 

   

مهم‌ترین ویژگی ‌‌پورحیدری چه بود؟

بسیار باکلاس بود. کلاس منصورخان پورحیدری بالاتر از فوتبال ایران بود و اصلا ندیدم پشت سر کسی بد حرف بزند یا بدگویی کند. یک انسان جنتلمن و باشخصیت که پرسپولیسی‌ها هم به او احترام می‌گذاشتند.

   

همسر منصور پورحیدری گفته است که او بچه‌هایش را دوست داشت اما عاشق استقلال بود. در این رابطه نظری ندارید؟

‌ پورحیدری زندگی‌اش را پای استقلال گذاشت. همه از کنار استقلال به نان و نوایی رسیدند اما منصورخان از جیب شخصی خودش هم برای این تیم خرج می‌کرد.

 

   با تیم ملی ایران قهرمان بازی‌های آسیایی 1998 بانکوک شد اما این تیم را به خاطر سرمربیگری در استقلال رها کرد که هر کسی این کار را نمی‌کند؟

منصورخان بسیار خانواده دوست بود اما قید سرمربیگری تیم ملی را زد و... از بس عاشق استقلال بود. روزی که پیشنهاد تیم ملی رسید، به من گفت بمان و در فجرسپاسی سرمربیگری کن! رفت و با تیم ملی قهرمان بازی‌های آسیایی تایلند شد اما بعد از قهرمانی وقتی بار دیگر پیشنهاد سرمربیگری استقلال رسید، درنگ نکرد. هرگز در عمرم استقلالی‌تر از منصور پورحیدری ندیدم.

 

   یکی از صحنه‌هایی که در ذهن خود من مانده، بهمن ماه 1390 و دربی 74 بود. استقلال تا دقیقه 82 با نتیجه 2 برصفر از پرسپولیس پیش بود اما با هت‌تریک ایمون زاید 3 گل خوردید و دربی را واگذار کردید. پس از زدن گل دوم از تماشاگران خواستید بیشتر تشویق کنند و ناگهان ‌ پورحیدری سمت شما آمد و با عصبانیت خواست سر جای خود بنشینید و تیم حریف را تحریک نکنید و...بله، شما لب خط و جلوی نیمکت آن هم در دربی ممکن است هیجان‌زده ‌‌و مرتکب اشتباهی شوید. خدا منصورخان را رحمت کند آمد و من را دعوت به آرامش کرد و گفت بنشین و...

 

 اگر زمان به عقب برگردد همان کار را تکرار می‌کنید؟

هرگز! دیگر آن کار را در دربی تکرار نخواهم کرد اما چه فایده که زمان به عقب بر نخواهد گشت. ما نباید تیم حریف را تحریک می‌کردیم و می‌توانستیم به دور از هیجان، بازی 2 برصفر برده را حفظ کنیم و مترصد ضد حمله باشیم اما همگی هیجان‌زده شدیم و... البته این خاصیت دربی است و خیلی از مربیان این قبیل اشتباهات را مرتکب می‌شوند.

 

 بعد از سوت پایان آن دربی و در رختکن، ‌‌منصور پورحیدری حرف خاصی به شما نزد یا ملامت نکرد؟

نه! معمولا منصورخان بعد از شکست در رختکن خیلی حرفه‌ای عمل می‌کرد و به همه آرمش می‌داد. آن روز هم به من گفت «عیبی ندارد و دفعه بعد جبران می‌کنی ...»

 

   بسیار خوب، در پایان حرف ناگفته‌ای ندارید؟

از شما تشکر می‌کنم و جا دارد از خانواده مرحوم پورحیدری از جمله خانم فریده شجاعی، علی و عسل پورحیدری عزیز عذرخواهی کنم که نتوانستم در مراسم سالگرد آن مرحوم شرکت کنم. من تهران نیستم و در شمال کشور مشغول رسیدگی به یکسری امور شخصی هستم و شرمنده خانواده پورحیدری شدم. هر سال اولین نفری بودم که در مراسم سالگرد خدابیامرز منصورخان شرکت می‌کردم و واقعا ناراحتم امسال نشد. از کانون پیشکسوتان استقلال هم تشکر می‌کنم که این مراسم را به بهترین شکل ممکن برای پدر معنوی باشگاه استقلال برگزار کردند.

 

برای پیگیری اخبارورزشیاینجا کلیک کنید.
کدخبر: ۶۴۲۰۷۹
تاریخ خبر:
ارسال نظر