الیویه ژیرو: دوست دارم امباپه در جام جهانی رکوردم را بشکند!

الیویه ژیرو، بهترین گلزن تاریخ تیم ملی فرانسه، میگوید از اینکه کیلیان امباپه در جام جهانی آینده از رکوردش عبور کند خوشحال میشود. مهاجم ۳۹ سالهی لیل معتقد است هنوز هم میتواند در سطح بالا بازی کند و «با عزت» فوتبالش را به پایان برساند.
به گزارش هفت ورزشی، مهاجم ۳۹ ساله فرانسوی، پس از بازگشت به لیگ ۱ و پیوستن به لیل در تابستان گذشته، دوباره در کانون توجه قرار گرفته است. در حالیکه دوام و پایداریاش در همه ورزشگاههای فرانسه تحسین میشود، بهترین گلزن تاریخ تیم ملی فرانسه بهخوبی میداند که رکوردش در خطر است، چراکه کیلیان امباپه، که بهزودی به مرز صد گل ملی میرسد، تنها چهار گل از او عقب است.
بازگشت به لیگ ۱ و باشگاه لیل
«من خوشبختم که میتوانم در لانس، دربی را با تشویق تماشاگران بازی کنم.»
آیا از تجربه یکساله خود در آمریکا و تیم لسآنجلس افسی پشیمانید؟
نه، پشیمان نیستم. هرچند در زمین احساس شادی کامل نداشتم، چون سبک بازیمان مبتنی بر ضدحمله بود و نمیتوانستم آنگونه که میخواهم خودم را نشان دهم. با این حال، پشیمان نیستم چون تجربهای بود که میخواستم آن را زندگی کنم. در دیدارهای نهایی گل زدم، جام حذفی آمریکا را بردم، در جام باشگاههای جهان شرکت کردم و حتی دوباره مقابل چلسی (باشگاه سابقم از ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۱) قرار گرفتم. لحظات زیبایی بود. از نظر تجربه زندگی نیز عالی بود: دیدن غرب آمریکا، کالیفرنیا، و نشاندادن آن به فرزندانم و همسرم. اگر دوباره به عقب برگردم، باز هم همین مسیر را میروم. اما خوشحالم که به خانه برگشتم.
بازگشت به فرانسه تصمیمی از پیشتعیینشده نبود، درست است؟
من اهل چالش هستم، عاشق خطر کردن و آزمودن خودم. البته گزینههای زیادی هم نداشتم. وقتی رئیس باشگاه لیل، الیویه لِتانگ، با من تماس گرفت، پروژه او بسیاری از معیارهای من را داشت، از جمله همکاری با برونو ژِنسیو (سرمربی لیل). دو یا سه سال پیش اگر از من میپرسیدید آیا به بازگشت به فرانسه فکر میکنی، شاید جوابم منفی بود. اما لیل برایم عالی بود: نزدیک لندن است، شهری که بعد از بازنشستگی میخواهم در آن زندگی کنم (در خانهام در ویمبلدون). پس از یک سال دوری از خانواده و اختلاف ساعت زیاد، دلم میخواست برگردم، دوستانم را ببینم و دوباره در لیگ ۱ بازی کنم. اینکه بتوانی دایره را کامل کنی، حس فوقالعادهای دارد.
آیا تلاش کردید هوگو لوریس، همتیمیتان در لسآنجلس، را برای پیوستن به لیل متقاعد کنید؟
نه، چون میدانستم نظرش در اینباره چیست. با هم صحبت کردیم، اما وقتی فهمید من به اروپا و لیل بازمیگردم، گفت: «آفرین! من نمیتوانم کاری را که تو کردی انجام دهم.» او بهطور کامل با فوتبال حرفهای خداحافظی کرده بود.
چرا لیل و نه تیمی دیگر از لیگ ۱؟
دوست خوبم لوران کوشلنی (مدیر ورزشی لوریان) پیش از لیل با من تماس گرفته بود. چند فصل پیش هم پیشنهادهایی از مارسی و لیون داشتم. خود الیویه لِتانگ زمانی که در رن بود، سعی کرده بود مرا جذب کند، اما وقتی از چلسی جدا شدم، پیشنهاد آ.ث. میلان رسید، و بازگشت به فرانسه دیگر در برنامه نبود. هنوز هم عکس دوران کودکیام را در اتاقم دارم با پوستر میلان روی دیوار. پیوستن به آن تیم برایم بدیهی بود. احساس خوشبختی میکنم که توانستم برای باشگاههایی که در کودکی دوست داشتم بازی کنم و برای قهرمانی بجنگم. همین را میخواهم در لیل نیز تجربه کنم. البته با وجود پاریسنژرمن، قهرمانی در لیگ دشوار است، اما رقابتهای دیگری هم هست و من میخواهم در لیل جام ببرم.
پیشنهادهایی از عربستان یا چین هم داشتید. چرا پول را انتخاب نکردید؟
اگر روزی که در گرونوبل (۲۰۰۵) قرارداد حرفهایام را امضا کردم، کسی میگفت در طول دورانم چنین درآمدی خواهم داشت، بلافاصله امضا میکردم و خود را بسیار خوششانس میدانستم. همیشه به خودم گفتم: «اگر در زمین خوب باشی، بقیه چیزها خودبهخود میآیند و خانوادهات در امنیت خواهند بود.» البته هرچه بیشتر داری، بیشتر میخواهی، و هرکس انتخاب خودش را میکند. من همیشه پروژه ورزشی را بر پول ترجیح دادهام؛ تجربه احساسات و پیروزیها برایم بالاتر از مسائل مالی است. شاید این طرز فکر را از ایمان و ارزشهایی که پدر و مادرم به من آموختند، گرفتهام.
بازگشت به لیگ ۱ یعنی نگران فراموششدن توسط مردم فرانسه بودید؟
برخی از نزدیکانم گفتند: «داری تور خداحافظیات را در ورزشگاههای فرانسه برگزار میکنی، یک رقص پایانی.» اما من فکر دیگری داشتم: «به آمریکا رفتی و گفتی دوران سطح بالا تمام شده، حالا برمیگردی تا خودت را دوباره به خطر بیندازی.» کوشلنی در موردم گفت: «الیو فقط وقتی پشت به دیوار است بهترین بازیاش را میکند.» راست میگفت. البته گاهی دوست داری همهچیز آرامتر پیش برود، اما من میخواستم دوباره این هیجان و اشتیاق را حس کنم. هواداران، رقابت، همهچیز. بین فوتبال اروپا و دیگر نقاط دنیا تفاوتی عظیم است. همه ما باید گاهی خودمان را در معرض خطر بگذاریم تا در منطقه آسایش نمانیم.
چرا همچنان فشار را حفظ میکنید وقتی دیگر چیزی برای اثبات ندارید؟
بهخاطر احترام. قراردادم با لیل بر پایه اعتماد است و برایم مهم است که نشان دهم توریست نیستم. میخواهم با عزت به کارم پایان دهم، نه به شکلی مبهم. هنوز حس میکنم میتوانم چیزی به تیم اضافه کنم. این میل و انگیزه در من زنده است. زمانی که در میلان بودم، با زلاتان ایبراهیموویچ حرف میزدم. او میگفت اگر آن اشتیاق را از دست بدهی، حتی اگر بدنات هنوز آماده باشد، ادامه دادن بیفایده است. من هنوز آن اشتیاق را دارم و میخواهم به فوتبال پس بدهم آنچه به من داده است. این وظیفه من است.
آیا احساس میکنید حالا تحسین و تشویق در فرانسه نوعی انتقام از گذشته است؟
نه، کلمه «انتقام» را دوست ندارم. پس از جامجهانی ۲۰۲۲ احساس کردم مردم فرانسه محبت زیادی نسبت به من پیدا کردهاند. با توجه به همه چیزهایی که در تیم ملی تجربه کردم ــ رکورد گلها، افتخارات، مسیر حرفهای ــ دیگر نیازی به اثبات چیزی ندارم. منتقدان ساکت شدهاند. اما انگیزهام بستن دهان کسی نیست. لذت من در ارتباط با مردم و هواداران است، در دیدن اینکه واقعاً در قلب آنها جای گرفتهام. خوشحالترینم که در لانس، در یک دربی (پیروزی ۳-۰ در ۲۰ سپتامبر)، مورد تشویق قرار گرفتم. شاید برای بازیکن لیل بیسابقه بود. زندگی کوتاه است، باید از آن لذت برد و به دیگران لذت داد، وگرنه هیچ معنا ندارد.
بعد از سیزده سال دوری، سطح لیگ ۱ را چگونه دیدید؟
بازگشت قهرمانان جهان مثل پاوارد (مارسی)، پوگبا (موناکو) و تووَن (لانس) برای لیگ ۱ عالی است. البته لیگ ما رنج میبرد، هر سال استعدادهایش را به باشگاههای ثروتمندتر از دست میدهد. خوشبختانه مراکز آموزشی فوقالعادهای داریم، اما توان نگهداشتن استعدادهایمان را نداریم. بااینحال سطح فنی خوب است. نمیتوان آن را با لیگ برتر مقایسه کرد، اما تفاوتش با سریآ چندان زیاد نیست. در ایتالیا شاید باشگاههای بزرگتری در سطح بالا ماندگارند، اما ما اخیراً مقابل رم بازی کردیم و پیروز شدیم (۱-۰، دوم اکتبر، لیگ اروپا). هیچ تیم فرانسوی پیش از ما در آنجا پیروز نشده بود. آنها صدرنشین سریآ بودند (همامتیاز با ناپولی). پس سطح فوتبال فرانسه محترم است.
دوام و فیزیک شگفتانگیز ژیرو
«همه میگویند هنوز پاهایم مثل قبل میچرخند!»
راز این ماندگاری چیست؟
در آغاز فصل، احساس فوقالعادهای داشتم، اما بعد از بازی با موناکو (۲۴ اوت، که در آن گل زدم) کمی درد گرفتم و مشخص شد آسیب جزئی در کشاله ران دارم. باید آموخت که حتی وقتی احساس سلامت داری، به خودت استراحت بدهی. سرمربی (ژنسیو) بسیار گوشبهزنگ است و مدام با من در ارتباط است. میگوید اگر نیاز داری، برنامهات را تطبیق میدهیم. من اهل استراحت نیستم؛ همیشه میخواهم تمرین کنم و بهندرت جلسهای را از دست میدهم. این روحیه رقابت است که باعث میشود خودت را همیشه به چالش بکشی. در فشردگی دیدارهای لیون–رم–پاریس، مربی تردید داشت که در رم مرا استراحت دهد، اما در نهایت تصمیم گرفت مرا از ابتدا بازی دهد چون خودم خواستم در ایتالیا بازی کنم. این رابطه بر پایه اعتماد و احترام است.
ظاهراً نسبت به گذشته لاغرتر شدهاید؟
زیاد تمرکز بر پیشگیری و آمادهسازی دارم. دیگر تمرینهای بالاتنه انجام نمیدهم، شاید به همین دلیل لاغرتر بهنظر میرسم. از نظر فیزیولوژیک خوششانسام و البته حواسم به تغذیهام هست. همسرم شوخی میکند و میگوید: «یک روز شکم کوچکی خواهی داشت!» و من جواب میدهم: «مطمئن نباش!» (با خنده). احترام به بدن و مراقبت از آن برایم اصل است.
کجا بیش از همه سنتان را حس میکنید؟
در ریکاوری. بعد از هر بازی دو روز کامل برای رهایی از خستگی لازم دارم. درد عضلات، پشت… و در زمین، طبیعی است که سرعت کمتر شده. هرگز بازیکن تند و تیزی نبودم، ولی زمانی در چلسی سرعت مرا ۳۴ کیلومتر در ساعت اندازه گرفتند، که حالا دیگر ممکن نیست. پرش و جهش هم کمتر شده. باید مراقب باشی، چون هر لحظه ممکن است عضلهای پاره شود. بدن پیر میشود، اما با تغذیه و مکملها میتوان جلویش را گرفت.
برای صرفهجویی در انرژی، بیشتر در محوطه جریمه متمرکز میشوید؟
سرمربی از من میخواهد زیاد حرکت کنم، در بازی شرکت داشته باشم، نه اینکه فقط در محوطه بمانم. تجربه باعث شده کمتر بیهوده بدوم و انرژی تلف نکنم. بااینحال آمار دویدنم هنوز بالاست، همه میگویند هنوز پا دارم!
در هر بازی حداقل یک حرکت آکروباتیک از شما میبینیم…
چون بخشی از وجود من است. عاشق چنین حرکاتیام. از ایبراهیموویچ و ژانپیر پاپن الهام گرفتهام. هنوز پاس ایدهآل برای زدن آن ضربهی خاص را در لیل نداشتم، اما به تلاش ادامه میدهم ــ حتی اگر روز بعد کمرم درد بگیرد! (با خنده)
آیا خود را «شومن» میدانید؟
نه مثل جادوگرانی چون نیمار که با دریبلهایشان جمعیت را بهوجد میآورند، اما در سبک خودم بله. خوشحالی من از ایجاد هیجان است.
بهترین گلهایت؟
«ضربه عقربی» با آرسنال برابر کریستال پالاس (۲۰۱۷). با همه فروتنی، مطمئنم چنین حرکتی دیگر تکرار نخواهد شد؛ همهچیز برایش آماده بود، نتیجه صددرصد موفقیتآمیز بود. حرکات غریزی چنیناند، کسی انتظارش را ندارد و همین باعث جذابیت میشود.
با وجود این کارنامه درخشان، چگونه در رختکن جوان لیل قابلدسترس ماندهاید؟
من انسان سادهای هستم، اهل خودبزرگبینی نیستم. برخلاف مثلاً زلاتان، که وقتی وارد زمین میشد انتظار داشت همه در سطح او باشند، من از همان ابتدا تلاش کردم همه احساس راحتی کنند. به خودم افتخار میکنم که با جوانترها و همه اعضای باشگاه صمیمی هستم.
گویا خودتان هم در آمادهسازی فشار زیادی به خود آوردید…
بله، با وجود سابقهام باید ثابت میکردم هنوز رقابتیام. این الگویی است برای بازیکنان جوان. خواستم فصل را قوی شروع کنم و موفق هم شدم. روابط من با همتیمیهایم طبیعی و نزدیک است، انگار سالهاست با هم بازی میکنیم.
قرارداد شما یکساله است، اما در سپتامبر ۲۰۲۶ چهلساله میشوید. آیا تا آن زمان ادامه میدهید؟
شاید قرارداد تمدید شود، شاید هم نه. نباید حسرتی باقی بماند. باید هر لحظه را زندگی کرد و آماده پایان بود. عدد ۴۰ برایم معنا دارد، اما تصمیم مشترکی است با خانوادهام. اگر حس کنم هنوز مفیدم و باشگاه هم راضی باشد، با رئیس باشگاه (لِتانگ) مینشینیم و تصمیم میگیریم.
تیم ملی فرانسه
«اگر نیازی باشد و آماده باشم، خواهم آمد. اما واقعاً بعید است.»
رکورد گلزنی شما در تیم ملی (۵۷ گل) نزدیک به سه سال است که پابرجاست. تصورش را داشتید؟
نه، هرگز. حتی شوخیای با مارک لیبرا دارم که سال گذشته گفت: «کریسمس امسال امباپه از ژیرو جلو میزند!» ولی هنوز من جلوترم!
هدفتان این است که کریسمس دیگری را هم بهعنوان رکورددار بگذرانید؟
بدون تردید، هرچند ترجیح میدهم او در جریان جام جهانی بعدی از من پیشی بگیرد.
فکر میکنید امباپه تا کجا پیش برود؟
او بهزودی ۲۷ ساله میشود (۲۰ دسامبر). اگر پنج یا شش سال دیگر هم ادامه دهد، با میانگین دهدوازده بازی ملی در سال، میتواند به صد گل برسد. برایش آرزوی موفقیت دارم، اما امیدوارم خیلی زود هم نشود! (با خنده)
وقتی به آغاز مسیرتان در تیم ملی نگاه میکنید (نخستین بازی در نوامبر ۲۰۱۱ برابر آمریکا)، این رکورد باورنکردنی بهنظر میرسد…
بله، در آن زمان چنین چیزی غیرقابلتصور بود. به همین دلیل میخواهم داستانم الگویی برای جوانهایی باشد که در ۱۷ یا ۱۸ سالگی از تیم پایه بیرون نمیآیند. راههای متفاوتی وجود دارد. آن زمان در تیم ملی چند نفر بودیم که از دستههای پایین آمده بودیم: والبوئنا، ژاله، عدیل رامی، فرانک ریبری، کوشلنی… همه دیر به سطح بالا رسیدیم. باید الهامبخش کسانی باشیم که مسیرشان سختتر است. من با پشتکار جای خودم را پیدا کردم. این همان مقاومت و پایداری من است.
گفتید پرونده تیم ملی را بستهاید، اما اگر مصدومان زیاد شوند…؟
در حال حاضر هم تیم ملی دچار موج بیسابقهای از مصدومیتهاست، اما دیدیه دشان هنوز نیازی ندیده مرا فرا بخواند. و او موضع من را میداند. خوشحالم که ژان-فیلیپ ماتتا دعوت شده؛ نمونه خوبی است از بازیکنی که در ۲۸ سالگی به تیم ملی میرسد. اگر روزی بحران شدیدی پیش آید و دشان واقعاً به مشکل خورد… باید فکر کرد.
یعنی در را کاملاً نبستهاید؟
در ماه مارس فدراسیون فوتبال فرانسه در استادهدوفرانس از من تجلیل کرد، و من اصولاً طرفدار بازگشت نیستم. اما چون پای تیم ملی در میان است، هرگز نباید گفت هرگز. اگر نیاز باشد، آماده و در فرم باشم، حضور پیدا میکنم. ولی واقعاً احتمال آن بسیار اندک است.
به دوران پس از فوتبال فکر کردهاید؟
کمی در زمینههای مختلف سرمایهگذاری کردهام، مثلاً در صندوق مالی بلی!