کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۶۳۳۴۱۸
تاریخ خبر:

صحبت های کاشف نوروزی؛ از تشک کشتی تا بازوبند کاپیتانی پرسپولیس

صحبت های کاشف نوروزی؛ از تشک کشتی تا بازوبند کاپیتانی پرسپولیس

محمد رامشگر، مربی سازنده فوتبال شمال کشور، در گفت‌وگویی به روایت چگونگی کشف و پرورش هادی نوروزی پرداخت؛ بازیکنی که از تشک کشتی راهی زمین فوتبال شد و در نهایت بازوبند کاپیتانی پرسپولیس را بر بازو بست.

به گزارش هفت صبح ورزشی، محمد رامشگر، مربی که هادی نوروزی را  از تشک کشتی به تیم فوتبال پرسپولیس آورد، در گفت و گویی از این اتفاق صحبت کرد و یاد کاپیتان ابدی سرخ ها را گرامی داشت.

رامشگر که درددل‌های زیادی دارد و مجال بیان آن‌ها در این مطلب نیست، صحبت را در گفت‌وگو با سایت رسمی باشگاه پرسپولیس این‌طور آغاز می‌کند: سال ۱۳۶۹ بود که پرسپولیس قائمشهر را راه‌اندازی کردم. دانشجوی تربیت بدنی بودم و در تهران برای تیم معادن بازی می‌کردم. همین باب آشنایی با مدیرعامل وقت باشگاه، آقای عابدینی شد. یک روز به ایشان گفتم اگر اجازه بدهید یک تیم به نام معادن در قائمشهر راه‌اندازی کنیم. دوست دارم استعدادیابی کنیم و به بچه‌های آن منطقه فرصت رشد بدهیم چون استعداد خیلی زیاد است.

گفتند: به نام پیروزی (پرسپولیس) راه‌اندازی کنی، کمک می‌کنم. آن زمان اسم رسمی باشگاه این‌طور بود.

هادی نوروزی؛ از تشک کشتی تا زمین فوتبال

وی ادامه می‌دهد: سال‌ها گذشت تا این که یک روز آقایی با کت و شلوار سرِ تمرین تیم آمد و گفت: من پدر هادی (نوروزی) هستم که چند روزی می‌شود سرِ تمرین تیم شما است. پسر من کشتی‌گیر بود. خوب هم بود. تا قهرمانی استان هم رفت ولی به حقش نرسید. من آمده‌ام اتمام حجت کنم که آیا در فوتبال به حقش می‌رسد که ادامه بدهد؟

گفتم: با چیزی که من می‌بینم او یک روز بازیکن بزرگ فوتبال این کشور می‌شود ولی اول خودش باید بخواهد و بعد هم شما باید به او کمک کنید. یک مرحله خیلی سخت دارد که اگر از آن بگذرد، موفق می‌شود.

پدر هادی گفت: ما خانواده شما را می‌شناسیم و اطمینان داریم. او را به شما می‌سپارم. هادی آن زمان ۱۶ یا ۱۷ سال داشت.

در واقع هادی از تشک کشتی به زمین فوتبال و پرسپولیس پناه آورده بود؛ خب عشق هر دو را داشت.

زوج خط حمله؛ اولادی و نوروزی

ما آن زمان در دسته یک بزرگسالان مازندران هم تیم داشتیم. مهرداد اولادی کمی زودتر از هادی آمده بود. هم‌سن‌وسال بودند. این دو با هم در تیم جوانان و هم تیم بزرگسالان ما، زوج اصلی خط حمله پرسپولیس قائمشهر شدند.

مهرداد اولادی زودتر از هادی با طرح استعدادیابی فدراسیون که توسط آقای مجید جلالی دنبال می‌شد، به تیم ملی جوانان راه یافت. بعد هم هادی انتخاب شد.

خودشان بعداً برای من تعریف کردند در اولین بازی که برای تیم ملی جوانان به میدان رفتند، وقتی با هم در ترکیب و خط حمله قرار گرفتند به هم گفتند: «هفته پیش زوج خط حمله پرسپولیس قائمشهر بودیم، الان زوج حمله تیم ملی جوانان ایران.»

نحوه معرفی مهرداد اولادی به پرسپولیس
رامشگر درباره نحوه راهیابی این دو به پرسپولیس گفت: ابتدا مهرداد به پرسپولیس آمد. او را در یکی از محله‌های قائمشهر یافتیم. یک روز یکی از بازیکنان تیم آمد گفت؛ پشت راه‌آهن در «مجاورمحله» یک نوجوان هست که وقتی در کوچه بازی می‌کند و توپ را می‌گیرد دو، سه نفری هم نمی‌توانند آن را از زیر پایش بیرون بکشند. این طور شد که مهرداد را آوردیم.

بعد از این که کمی رشد کرد، پیش مدیرعامل وقت باشگاه پرسپولیس رفتم. گفتم یک بازیکن داریم که شموشک و نساجی پاشنه‌ در را برای گرفتنش درآورده‌اند. یادم هست حتی به طعنه گفتند: «حالا همه می‌خواهند مهدی مهدوی‌کیا معرفی کنند». اصرار کردم و گفتم این بازیکن میلیاردی می‌شود. آن زمان در فوتبال ایران صحبت از میلیارد نبود. با اصرار من، آقای ایرج پازوکی را سرِ تمرین تیم ملی جوانان فرستادند. تا او را دید، به باشگاه گفت شک نکنید مثل ناصر محمدخانی بازی می‌کند. مهرداد سر تمرین پرسپولیس رفت. وینکو بگوویچ بعداً به من گفت: به این پسر بگو پا پس نکشد و عقب‌نشینی نکند. او بازیکن خیلی خوبی می‌شود. همان زمان خیلی‌ها به این بازیکن می‌گفتند در پرسپولیس محو و نابود می‌شوی. یک بار با یکی از آن‌ها که در اطراف تیم بود بحث کردم که چرا روحیه یک جوان را خراب می‌کنند. مهرداد سمت من دوید. آمد بغلم کرد و گفت: «محمد آقا بحث نکن. من حقم را داخل زمین می‌گیرم. به همه ثابت می‌کنم» و ثابت کرد؛ البته افسوس که به‌اندازه توانایی‌هایش رشد نکرد. او در مقطعی حتی از بوندس‌لیگا پیشنهاد داشت.

مسیر پرپیچ‌وخم هادی تا کاپیتانی پرسپولیس

به هادی نوروزی برمی‌گردیم و رامشگر این گونه ادامه می‌دهد: هادی نوروزی با پیچ‌وخم بیشتری به پرسپولیس رسید. او از تیم ما به پاسارگاد رفت. برای سربازی قرار بود به فجر سپاسی برود ولی برای یک سال راهی انتظام شد و مجبور شد دسته اول تهران بازی کند. بعد سربازی دوباره منتقل شد و فکر کنم در زمان مدیریت مرحوم مصطفوی بود که بالاخره هادی به پرسپولیس آمد و به آرزوی خودش رسید. باقی قضایا تا کاپیتانی پرسپولیس را هم که شما و هواداران می‌دانید. خیلی سختی کشید ولی عاشق پیراهنش بود.

کفشگری، فرجی، عبدی و اسدی در کلکسیون

پرسپولیس قائمشهر بازیکنان دیگری را هم به پرسپولیس معرفی کرد که سرشناس شدند، وی ادامه می‌دهد: مهرداد کفشگری از ابتدای فوتبالش پیش ما بود. زمانی که آقای علی دایی سرمربی راه‌آهن شد، او را معرفی کردم و خوششان آمد. بعد که به پرسپولیس آمدند، کفشگری را آوردند. فرشاد فرجی پدرش معلم بود. از نوجوانان پیش ما بود. سرمربی جوانان ما، او را بازی نمی‌داد ولی در تیم امید برای ما خیلی عالی بازی می‌کرد. زمان مربیگری آقای حمید استیلی به راه‌آهن رفت، بعد هم در خونه‌به‌خونه و نساجی بازی کرد تا این که در پدیده شاگرد آقای گل‌محمدی شد و از همین طریق پیراهن پرسپولیس را به دست آورد.

مهدی عبدی از نوجوانان تا امید برای ما بازی کرد. وقتی در آن رده سنی بود، او را همراه چند نفر دیگر به تیم امید پرسپولیس و آقای عبدالله‌نژاد معرفی کردم. از میان آن‌ها اتفاقاً ابتدا مهدی عبدی تأیید نشد. به آقا منوچهر گفتم؛ قبول دارم کمی کم‌تحرک است ولی اندازه یک توپ جا داشته باشد، آن را وارد دروازه می‌کند. به این ترتیب انتخاب شد. آقای گل امیدهای تهران شد و بعد هم به تیم بزرگسالان راه پیدا کرد که آن شروع طلایی با گلزنی در دربی را هم داشت. مهرشاد اسدی هم بازیکن ما بود. طبیعی بود با این همه بزرگان نتواند در پرسپولیس بازی کند. الان در پارس جنوبی جم خیلی خوب کار کرده است. مطمئن هستم یک روز خیلی قوی به پرسپولیس برمی‌گردد.

فقط به خاطر عشق

او تصریح کرد: تقریباً سالی نبوده که به پرسپولیس بازیکن نداده باشیم. البته یک سری هم تأیید نمی‌شوند. مثلاً سجاد عاشوری که الان در تراکتور است را به پرسپولیس معرفی کرده بودیم. خیلی‌های دیگر هم هستند. در پایان هر فصل گل بازیکنانمان برای پرسپولیس است اگر تأیید بشود. خدا شاهد است تا به حال بابت این‌ها ریالی از باشگاه نگرفته‌ایم. دو دلیل باعث می‌شود کار فوتبال را ادامه بدهم. یکی این که به بچه‌ها و استعدادهای منطقه شمال و اطراف خودمان کمک کنیم و فرصت بدهیم که خودشان را بالا بکشند، یکی هم این که بتوانیم به پرسپولیس کمک کنیم و در این شرایط سرسام‌آور ارقام نقل‌وانتقالات یک نیازی را برطرف کنیم.

من این تیم‌ها و بچه‌ها را با چنگ و دندان حفظ کرده‌ام. نمی‌دانم با این شرایط تا چه زمانی می‌توانیم ادامه بدهیم. امیدوارم این چراغ خاموش نشود. خیلی اوقات خانواده‌ها خودشان کمک می‌کنند تا هزینه یک سفر برای بازی رسمی جور شود. برای تأمین لباس حتی هزینه رفت و آمد تیم مشکل داریم ولی هیچ وقت اهل این نبودم بابت این که این بچه‌ها به تیم‌های مطرح می‌روند، از خودشان یا باشگاه‌هایی که می‌روند درآمدی داشته باشیم. اگر پولی بود هم خرج همین تیم‌ها و بچه‌ها می‌شد. اگر این‌قدر مشکل مالی نداشتیم، استعدادهای بیشتری را پرورش می‌دادیم.

گفتن ندارد اما در اکثر موارد وقتی این بچه‌ها به جایی می‌رسند، نوروز به نوروز حتی یک تماس نمی‌گیرند حالی بپرسند که ما به خانواده بگوییم آن نوجوانی بود که لباسش را می‌شستید زنگ زد و سال نو را تبریک گفت. در حالی که من حتی وقتی بعد از یک تصادف، هزینه درمان و دیه گرفتم، آن را خرج تیم و بچه‌ها کردم. البته پشیمان که نیستم هیچ، عشق می‌کنیم وقتی موفقیت آن‌ها را می‌بینیم. عشق می‌کنیم اگر یکی از این بچه‌ها برای پرسپولیس یک بازیکن بزرگ بشود. تمام انگیزه ما برای ادامه همین‌ها است.

تحویل گلزن آینده پرسپولیس

رامشگر در پایان گفت: درددل که زیاد است ولی برای این فصل هم دو بازیکن به آکادمی پرسپولیس داده‌ایم. هر دو خیلی خوب می‌شوند. یکی که فوق‌العاده است. این را قول می‌دهم. شاید بهترین بازیکنی باشد که تا حالا داشته‌ام و به پرسپولیس هدیه کردیم. امیدوارم همت داشته باشد و در این صورت خیلی عالی خواهد شد و پرسپولیس چند سال دیگر حداقل یک گلزن خیلی خوب را از پرورش‌یافته‌های خودش خواهد داشت.

برای پیگیری اخبارورزشیاینجا کلیک کنید.
کدخبر: ۶۳۳۴۱۸
تاریخ خبر:
ارسال نظر