نکیسا: قسمت نشد استقلالی شوم/ درآمد یک دلال ۱۴۰ میلیارد بود!

نیما نکیسا، دروازهبان و مدیرعامل سابق ذوبآهن، با تمجید از ریسک امیر قلعهنویی در هدایت تیم ملی و تأکید بر نیاز به حفظ ثبات فنی، بهصراحت از فساد دلالی در فوتبال ایران، ضعف آنالیز فنی در رقابتهای اخیر و ضرورت شفافیت در مدیریتهای فوتبالی سخن گفت.
به گزارش هفت صبح ورزشی، نیما نکیسا، دروازهبان سابق تیم ملی فوتبال ایران، در گفتوگویی به تمجید از عملکرد امیر قلعهنویی پرداخت و تأکید کرد که سرمربی تیم ملی با وجود محدودیتها و امکانات موجود، ریسک بزرگی را پذیرفته و توانسته تیم ملی را به موفقیت در مسیر صعود به جام جهانی برساند.
واکنش جالب آری هان به زمینهای فوتبال ایران
نکیسا ادامه داد: شما اگر شوماخر را پشت فرمان یک ماشینی با نهایت سرعت ۱۲۰ کیلومتر برساعت قرار دهید، خوب این آدم چه کارایی میتواند داشته باشد؟ آیا شما زمانی که آری هان را برای هدایت تیم ملی انتخاب کردید، برای شما درس نشد که چرا این سرمربی ایران را ترک کرد؟ به مردم چه چیزی را اعلام کردید؟ آری هان وقتی به ایران آمد و ۳ زمین ما، منجمله زمین شماره دو آزادی را دید،سوار هواپیما شد و رفت! او اعلام کرد که من نمیتوانم در چنین زمینهایی تیم را تمرین دهم. من خودم، آن زمان عضو تیم ملی فوتبال بودم و به یاد دارم که گفت که در این زمینها فقط میتوان کریکت و راگبی بازی کرد! آری هان اعلام کرد که ایران تا وقتی امکانات و شرایط لازم را ندارد، امکان حضور سرمربیهایی مثل من در اینجا ممنوع است.
ما در تورنومنت کافا مردم را دچار ترس از نتیجه کردیم
دروازهبان اسبق تیم ملی فوتبال کشورمان در رابطه با حضور در رقابتهای کافا نیز اظهار داشت: ما با یک نگاه خودبزرگبینی و سرتاسر تکبر و غرور در این رقابتها شرکت کردیم. جوری رفتار کردیم که گویا قبل از شروع این تورنومنت به این رقابتها افتخار میدادیم! بسیاری از مردم به درستی بر این باور بودند که با توجه به اینکه ما بازیکنان لژیونر زیادی داریم، باید با تیمهای مطرحی بازی تدارکاتی داشته باشیم. اما امروز وقتی ما در مقابل چهار تیم بازی میکنیم و چهار گل از آنها دریافت میکنیم، این نشان میدهد که ما در لوزی دروازهبان، خط دفاعی و خط میانی دچار ضعف هستیم. ما یک گل از ازبکستان دریافت کردیم که دقیقا کپی برابر اصل گل دوم تاجیکستان در بازی قبل بود.
وی افزود: این موضوع نشان میدهد که تیم آنالیز ما نتوانسته این موضوع را پیدا کند و از این نقض جلوگیری کند. بازی ما مقابل ازبکستان بیشتر شبیه به شروع تورنمنت بود. بازیکنان خیلی جدیتر وارد میدان شدند، ترکیب ایران تقریبا شامل بازیکنان اصلی بود. کشور ما همچنان در باد تکبر این موضوع قرار دارد که ما، عربستان، استرالیا، ژاپن و کره جنوبی تافته جدابافته فوتبال آسیا هستیم. که این موضوع اصلا درست نیست و در حال حاضر کشورهایی مانند عراق، اردن، ازبکستان، قطر و .... برای آینده آسیا زنگ خطر هستند. قطر با قهرمانی در جام ملتهای ۲۰۱۹ یک چک به فوتبال آسیا زد. قطر با راهاندازی کمپی همچون اسپایر و با عملکردی درست به این نقطه رسید. ما در تورنمنت کافا مردم را دچار ترس از نتیجه کردیم.
داور فوتبال از من درخواست رشوه کرد
نکیسا با تشریح تجربههای مدیریتی خود در فوتبال ایران و بهویژه دوران حضورش در باشگاه ذوبآهن پرداخت و با اشاره به فضای ناسالمی که برخی جریانهای دلالی بر فوتبال کشور تحمیل کردهاند به ایرنا گفت: زمانی که مدیرعامل باشگاه بودم، حتی از سوی یکی از داوران پیامی دریافت کردم مبنی بر اینکه در صورت پیروزی تیم، علاوه بر پاداش بازیکنان، مبلغی نیز به داوران پرداخت شود. به اعتقاد او این گونه درخواستها و رفتارها نشان از نفوذ جریان دلالیسم در فوتبال دارد.
وی با بیان اینکه برخی افراد شایسته به ناحق از عرصه مدیریت فوتبال کنار گذاشته میشوند، نامهایی همچون محمد مومنی، ابراهیم شکوری، ماجدی و محمد محمدی را مثال زد. نکیسا تأکید کرد که خانواده محمد محمدی را از سالهای کودکی میشناسد و آنان را از اصیلترین و نجیبترین خانوادههای ایران دانست.
مدیرعامل سابق باشگاه ذوبآهن با اشاره به شخصیت محمد محمدی افزود: او نه بیسواد است، نه غیر فوتبالی و نه شیفته مقام. متأسفانه دلالان برای تضعیف چنین افرادی تلاش میکنند تا آنها را بیکفایت جلوه دهند.
قصد ثبتنام برای هیاترئیسه فدراسیون فوتبال را داشتم
نکیسا در ادامه به روایت دوران حضور خود در باشگاه ذوبآهن پرداخت و خاطر نشان کرد: از ابتدای کار با مدیرعامل کارخانه ذوبآهن شفاف صحبت کردم و قرار بود فرد دیگری جایگزین شود و بهتر است همان موقع این تصمیم اتخاذ میشد، چرا که قصد ثبتنام برای هیاترئیسه فدراسیون فوتبال را داشتم. مدیرعامل وقت باشگاه از من حمایت کامل کرد و عملکرد مثبت باشگاه دلیل کار همکاری با من بود. با همین اعتماد در انتخابات ثبتنام کردم، اما پس از مدتی ناگهان تماس گرفتند و از من خواستند به دفتر مدیرعامل بروم که در آن جلسه، تنها یک تابلو به من دادند و این پایان همکاری با من بود.
وی ادامه داد: تمام مشکلات باشگاه یکباره بر دوش من گذاشته شد، در حالیکه هنگام تحویل گرفتن باشگاه، با زیان انباشته بالایی مواجه بود و طی دوره مدیریتم توانسته بودم درآمدزایی کند. همواره فردی در مرکز جریان مالی باشگاه حضور داشت که بر اساس روابط شخصی تصمیم میگرفت. موفقیتهای رشتههایی مانند والیبال زنان و مردان یا والیبال نشسته، اگرچه با مصوبه هیاتمدیره همراه بود، اما همواره به نام دیگران ثبت میشد.
فوتبال ایران دچار دلالیسم است
نکیسا در بخشی دیگر از صحبتهای خود اظهار داشت: اعتماد من به وعده مدیرعامل اشتباه بود. انسانها میتوانند در جایگاههای بزرگ قرار بگیرند اما سخنان کوچک بر زبان بیاورند و این جای تأسف دارد.
وی دلیل اصلی چنین رفتارها را باز هم به جریان دلالیسم مرتبط دانست و افزود: برخی برای حفظ موقعیت خود حاضرند به هر اقدامی تن دهند، حتی اگر شایسته نباشد. در مقابل، نمونههای ارزشمندی در کشور وجود دارند. مانند نمایندگان مجلسی که در صحن علنی، صدای مردم را فریاد میزنند. این افراد به دلیل همصدایی با مردم، محبوبیت فراوانی دارند. اما کسانی که برای ماندن در قدرت، حاضرند شأن خود را قربانی کنند، باید بدانند که دیر یا زود از این چرخه حذف خواهند شد.
مدیرعامل سابق ذوبآهن در رابطه با گرانی کاذب در فوتبال گفت: فوتبال ایران امروز با پدیدهای به نام گرانی کاذب مواجه است. نمونه بارز آن زمانی بود که در دوران مدیریتم، بازیکنی که محصول آکادمی باشگاه بود، در مدت چهار سال قراردادی به ارزش یک میلیارد و دویست میلیون تومان داشت. پس از پایان قرارداد، برای تمدید همان بازیکن، تقاضایی ۲۰ برابر بیشتر از قرارداد قبلی مطرح شد. پرسش اساسی این است که آیا چنین جهشی در رقم قرارداد به معنای ۲۰ برابر شدن کیفیت زندگی حرفهای بازیکن است؟ آیا تمرینات، شعور فوتبالی و سطح علمی او نیز به همان نسبت افزایش مییابد؟ بازیکنی که امروز قرارداد ۸۰ میلیاردی مطالبه میکند، آیا بهدرستی ابعاد و زوایای دروازه را میشناسد؟ آیا فاصله خط شش قدم تا خط دروازه را میداند و آگاه است که در چه شرایطی باید با کدام پا یا با ضربه سر گلزنی کند؟ یا آنکه تنها قیمت او رشد کرده است؟
درآمد یک دلال در سال گذشته ۱۴۰ میلیارد تومان بود
وی افزود: این وضعیت حاصل حرص اجتماعی است. فوتبالیست نیز مانند هر شهروند دیگری در دل همین جامعه زندگی میکند و از آن جدا نیست. وقتی نسبت به آینده اقتصادی خود امیدی ندارد، تلاش میکند در همان بازه زمانی کوتاه که در اوج است، بیشترین بهره مالی را ببرد. در چنین فضایی دلالها نقش پررنگی پیدا میکنند. ایجنتها اشخاصی رسمی هستند که با مجوز قانونی فعالیت میکنند، قراردادهایشان ثبت و مشمول مالیات میشود و امکان قانونگریزی ندارند. اما دلالها چنین نیستند. برخی از آنها حتی از دل رسانه بیرون آمدهاند. فردی ممکن است کارت خبرنگاری بگیرد و در قالب همکاریهای داوطلبانه وارد ارتباط با یک رسانه شود. سپس با برگزاری مهمانیها و ایجاد فضاهای ناسالم، اعتماد بازیکنان جوان را جلب میکند. ابتدا کارهایی ساده مانند بردن خودرو به تعمیرگاه یا تعویض روغن برای بازیکن را انجام میدهد و به مرور به فردِ نزدیک و مورد اعتماد تبدیل میشود. در نهایت چنین شخصی اختیار ۸ تا ۱۵ بازیکن را در دست میگیرد.
نکیسا خاطرنشان کرد: این افراد درآمدهای هنگفتی از فوتبال به دست میآورند. به عنوان مثال، درآمد یک دلال در سال گذشته بیش از ۱۴۰ میلیارد تومان بوده است؛ در حالی که هیچ جایگاهی رسمی و قانونی در فوتبال ندارد. با این وجود، امروز چنین اشخاصی به یکی از ارکان تصمیمگیری در فوتبال تبدیل شدهاند. بانکها و نهادهای نظارتی بهخوبی از این مسائل آگاه هستند، اما مشخص نیست چرا ورود جدی صورت نمیگیرد. چرا دست افرادی که به این شکل از بیتالمال سوءاستفاده میکنند، رو نمیشود و چرا محاکمه علنی انجام نمیگیرد؟ اگر فردی تخلف یا دزدی کرده است، باید شفاف و صریح اعلام شود، نام او، محل وقوع تخلف و مستندات آن. تنها با شفافیت و برخورد قانونی میتوان از ادامه این روند جلوگیری کرد.
چرا در حوزه مدیریت به نسل 98 کمتر اعتماد میشود؟
وی در رابطه با حضور همنسلهای خود در رقابتهای لیگ برتر فوتبال اظهار داشت: وحید هاشمیان یکی از دوستان بسیار خوب و قدیمی من است. همواره نسبت به دوستانم با عشق و تعصب فراوان نگاه میکنم و سخن میگویم. امروز شاهد هستیم که چهرههایی چون وحید هاشمیان، پیروز قربانی، مهدی رحمتی، وحید رضایی و همچنین امیر خلیفهاصل به عنوان نسل جدید مربیان وارد عرصه مربیگری کلان در فوتبال کشور شدهاند. با این حال پرسشی جدی در ذهن باقی میماند؛ چرا در حوزه مدیریت، به نسل ما، یعنی نسل ۹۸، کمتر اعتماد میشود؟
نکیسا ادامه داد: بسیاری از همنسلان ما توانایی و شایستگی لازم برای حضور در عرصه مدیریت و هدایت مجموعههای فوتبالی را دارند، اما به دلایل نامشخص کنار گذاشته میشوند. این نگاه که اگر یک فرد مورد پسند نیست، سایرین هم نمیتوانند شایسته باشند، نگرشی نادرست است. نمونه بارز آن عملکرد میرشاد ماجدی در هیات فوتبال تهران است که بسیار موفق و مثبت بوده است. به جای حمایت از چنین تلاشهایی، متأسفانه گاهی با تخریب و فضاسازی منفی مواجه میشوند. این رویکرد نهتنها به افراد شایسته آسیب میزند، بلکه به آینده فوتبال کشور نیز ضربه خواهد زد. اعتماد به نسل جدید و فراهم کردن بستر مناسب برای فعالیت آنان ضرورتی انکارناپذیر است.
شخصا به سبک دروازهبانی رحمتی علاقه دارم
دروازهبان اسبق تیم ملی فوتبال در رابطه با بهترین دروازهبان تاریخ فوتبال ایران گفت: احمدرضا عابدزاده در دوران فعالیت ورزشی خود تاریخسازی کرد. در میان دروازهبانهای پس از او، مهدی رحمتی نیز به شکل ممتد و طولانی عملکرد بسیار خوبی داشت. به نظر میرسد طولانیترین سابقه حضور یک دروازهبان در لیگ ایران متعلق به او باشد و شخصاً به سبک دروازهبانی او علاقهمند هستم. در سطح بینالمللی نیز اگر بخواهیم مقایسه کنیم، او توانایی حضور در فوتبال کشورهایی همچون کره جنوبی، استرالیا یا ژاپن را داشت و میتوانست خارج از ایران هم در تیمهای بهتری بازی کند. در میان نسل جدید دروازهبانان، دو تا سه استعداد قابل توجه دیده میشود که امیدوارم مسیر رشد و پیشرفت برای آنان فراهم شود. از جمله این بازیکنان میتوان به احمد گوهری، محمد خلیفه و پارسا جعفری اشاره کرد.
قسمت نشد به استقلال بیایم
نکیسا در رابطه با پیشنهاد استقلال نیز اظهار داشت: همسر مرحوم ناصر حجازی بانویی بسیار محترم و عزیز هستند. حتی توفیق داشتیم به منزل ایشان و زندهیاد ناصرخان برویم. در آن دیدار، ناصرخان به من گفتند الان سالیان سال است که دیگر در پرسپولیس نیستی، پس بیا پیش ما. من در پاسخ عذرخواهی کردم. حتی خم شدم تا دستش را ببوسم، با افتخار، اما اجازه نداد و دست خود را عقب کشید. من گفتم اجازه بدهید من با همان پیراهن قرمز و شال قرمزی که بر گردن دارم، در جایگاه خودم بمانم. قسمت نشد که به استقلال بیایم. اگر هم به استقلال میآمدم، احتمالاً از احمد جدا میشدم. آنجا هم زیر سایه احمد قرار میگرفتم. شاید اگر در استقلال بودم، حضورم در تیم ملی استمرار بیشتری پیدا میکرد، اما تقدیر چیز دیگری رقم زد.
دو فوتبالیست را هرگز نمیبخشم
وی در پایان اظهار داشت: در فوتبال کشور، دو فوتبالیست هستند که هرگز آنان را نخواهم بخشید. این موضوع به هیچ عنوان شامل احمد عابدزاده نمیشود. زیرا نگاه من به او سرشار از عشق و خاطرات ارزشمند است. اما آن دو بازیکن، که از ذکر نامشان خودداری میکنم، با شعور مردم بازی کردند و از احساسات آنان سوءاستفاده نمودند. همچنین با شعور مسئولان وقت نیز بازی کردند و به نوعی موجسواری کردند. چه در دوران بازیگری، با رفتارهای خود حق برخی را ضایع کردند و چه در دوران مربیگری، برخی را نادیده گرفتند و عملاً له کردند. در حالیکه خود را در معرض مظلومنمایی قرار میدادند و وانمود میکردند که قربانی شرایط هستند؛ اما در پشت دوربین با خندههای شیطنتآمیز رفتار دیگری نشان میدادند. ای کاش روزی فرا برسد که این نقابها از چهره برداشته شود و همه واقعیت را ببینند. بعد متوجه میشوید که من با این دلم، برای این مملکت و برای این سرزمین اگر حرفی زدم، جایزه آن را گرفتم یا نگرفتم. اگر قرار بود جایزهبگیر باشم از ذوبآهن من را برمیداشتند و در پست و مقام دیگری قرار میدادند. اگر جایزهبگیر بودم، حداقل این بود که من به فدراسیون فوتبال برمیگشتم و میگفتند این یک بطری آب، برو و در گوشهای بنشین و استفاده کن.