الکساندر چفرین، رییس اسلوونیایی یوفا در گفتگو با اکیپ: عاشق ستاره NBA هستم

الکساندر چفرین، رئیس یوفا، موفقیت اسلوونی در پرورش قهرمانان جهانی مانند پوگاچار و دونچیچ را نتیجه ترکیبی از جسارت، پشتکار و فرهنگ منحصربهفرد این کشور کوچک میداند.
به گزارش هفتصبح ورزشی، الکساندر چفرین، رئیس یوفا، توضیح میدهد که چگونه کشور کوچک او، اسلوونی، توانسته قهرمانانی همچون تادی پوگاچار و لوکا دونچیچ پرورش دهد. او در گفت و گویی با روزنامه اکیپ فرانسه دراینباره صحبتهای جالبی انجام داده است:
اسلوونی تنها حدود دو میلیون جمعیت دارد، و با این حال قهرمانان جهانی همچون تادی پوگاچار، پریموژ روگلیچ، لوکا دونچیچ، یانیا گارنبرت… را به دنیا معرفی کرده است. این پویایی ورزشی شگفتانگیز را چگونه توضیح میدهید؟
درست است، اسلوونی کشور کوچکی است، اما دقیقاً همین موضوع دلیل پویایی ماست. وقتی از کشوری کوچک میآیی، حس میکنی باید بیش از دیگران خود را ثابت کنی. مردم ما سرسخت، سختکوش و مقاوماند. ما اندکی از روحیهی جنگندگی بالکان را داریم، اما نه به شکل افراطی. در عین حال منظم هستیم، زیرا فرهنگ و اخلاق کاری ما بیشتر به اتریش یا شمال ایتالیا نزدیک است. با این همه، ما همچنان جنگندهایم، مانند دیگر ملتهای یوگسلاوی سابق. من معتقدم این ترکیب ژنتیکی و فرهنگی، بینظیر عمل میکند.
آیا میان یک دوچرخهسوار مانند پوگاچار، یک بسکتبالیست چون دونچیچ و یک سنگنورد مانند گارنبرت، نقطهی مشترکی میبینید؟
بله. شاید شخصیتهای متفاوتی داشته باشند و ورزشهایشان کاملاً از هم دور باشد، اما وجه مشترکشان جسارت است. آنها برای خود حد و مرزی قائل نمیشوند. اعتماد و عطش طبیعی دارند. شاید هم در اسلوونی به دلیل نزدیکی به طبیعت – کوهها، رودخانهها، جنگلها – چنین روحیهای شکل میگیرد. این نزدیکی، انسان را نیرومندتر میسازد و در عین حال پای او را بر زمین نگاه میدارد.
این موفقیتها چه جایگاهی در هویت ملی و غرور یک کشور کوچک روی نقشهی ورزش جهان دارند؟
این موفقیتها برای کل ملت بسیار عظیم است. وقتی سرود ملی اسلوونی را در رویدادهای بزرگی مانند یورو یوفا، بازیهای المپیک، یورو بسکتبال، یا در خیابان شانزلیزه میشنویم، غروری وصفناشدنی به ما دست میدهد. برای کشوری کوچک، ورزش وسیلهای برای دیدهشدن، کسب حیثیت و ایجاد وحدت است. شاید مردم دنیا از سیاست یا اقتصاد ما چیزی ندانند، اما دونچیچ، دراگیچ، پوگاچار، روگلیچ، گارنبرت، مازه، بوکووتس یا ششکو را میشناسند. و از طریق آنان، با اسلوونی نیز آشنا میشوند.
به عنوان رئیس یک نهاد بزرگ بینالمللی ورزشی، آیا احساس نزدیکی خاصی با این ورزشکاران اسلوونیایی دارید که در جهان میدرخشند؟
به عنوان رئیس یوفا باید بیطرف بمانم، اما به عنوان یک اسلوونیایی نمیتوانم غرورم را پنهان کنم. وقتی لبخند لوکا را پس از یک دبل مقابل بهترین بازیکنان جهان میبینم، یا تادی را هنگام حمله بر فراز تورماله، یا قرارداد بنجامین ششکو با منچستریونایتد، همان شادمانی و رضایتی را حس میکنم که هنگام دیدن رشد فرزندانم تجربه میکنم.
نقش دولت، باشگاهها و فدراسیونها در ظهور این قهرمانان چه بوده است؟
باید صادق بود: دولت میتوانست بسیار بیشتر از این از ورزش و ورزشکاران حمایت کند. مثلاً هیچ مزیت مالیاتی واقعی برای باشگاهها یا انجمنها وجود ندارد و کمکهای عمومی نیز با ظرفیت موجود تناسبی ندارد. بنابراین اغلب خود ورزشکاران و خانوادههایشان بار سنگینتری را از همان سنین پایین به دوش میکشند. باشگاهها و فدراسیونها با وجود منابع محدود، تمام تلاششان را میکنند، اما امکاناتشان با کشورهای بزرگ ورزشی قابل مقایسه نیست. ما مربیانی فداکار و فرهنگی عمیق از احترام به تربیتبدنی از خردسالی داریم، اما حمایت بیشتر میتواند چشماندازهای تازهای برای نسلهای آینده بگشاید.
آیا اسلوونی میتواند الگوی دیگر کشورهای کوچک شود که رؤیای اثرگذاری بر صحنهی ورزش جهانی دارند؟
سرگذشت ورزشکاران ما ثابت میکند که برای داشتن یک قهرمان جهانی، نیازی به ۸۰ میلیون جمعیت نیست. استعداد، اعتمادبهنفس و محیطی مناسب کافی است. ورزش امروز به مسئلهی اعداد و آمار بدل شده، اما کیفیت و استعداد همچنان تعیینکنندهاند.
وقتی میبینید پوگاچار بر تور دو فرانس مسلط است، این بهعنوان یک اسلوونیایی چه احساسی در شما ایجاد میکند؟
آنچه تادی انجام میدهد حقیقتاً شگفتانگیز است، و او این کار را با چنان وقاری انجام میدهد که تنها تاریخ بزرگیاش را تصدیق خواهد کرد. تور دو فرانس دشوارترین رقابت در ورزشهای فردی است و دیدن اینکه پسری از کومندا (روستای زادگاه قهرمان) بر آن مسلط میشود، واقعاً حیرتانگیز است.
از نگاه شما، پوگاچار فراتر از نتایج ورزشی، چه چیزی به تصویر جهانی دوچرخهسواری افزوده است؟
او شادی و فروتنی را به دوچرخهسواری بازگردانده است. با شجاعت رکاب میزند، در حالی که دیگران در موضع دفاعاند، او حمله میکند؛ وقتی دیگران رنج میکشند، او لبخند میزند. به دوچرخهسواری دوباره لذت بخشیده است. او را بهخاطر اصالتش دوست دارند. او ماشین نیست، انسانی است شیفتهی این ورزش.
لوکا دونچیچ به یکی از بزرگترین ستارگان NBA بدل شده است. این موضوع چه تأثیری بر جوانان اسلوونی و درک بسکتبال در کشور دارد؟
اگر بگویم تمام کودکان اسلوونی اکنون آرزو دارند شمارهی ۷۷ را بر تن کنند، اغراق نکردهام. پیراهن او در لسآنجلس لیکرز، پرفروشترین لباس NBA در فصل گذشته بود، و تازه در آغاز بهترین سالهای دوران حرفهایاش قرار دارد. سبک بازی او بُعدی تازه به این ورزش در بالاترین سطح بخشیده و نشان داده که همهچیز تنها به تواناییهای جسمانی و قد و قامت فوقالعاده خلاصه نمیشود. بسکتبال برای همهی کشورهای یوگسلاوی سابق مایهی افتخار بود، اما لوکا این شور و شوق را به نسلهای جوان منتقل کرده و رؤیاهایشان را دستیافتنی ساخته است.
آیا تفاوتی میان میزان شناختهشدن و اثرگذاری یک قهرمان در ورزشی «جهانی» همچون بسکتبال با یک قهرمان در ورزشی «اروپایی» مانند دوچرخهسواری وجود دارد؟
بله، تفاوت در مقیاس جهانی آشکار است. پس از فوتبال، NBA بزرگترین صحنهی ورزشی جهان است. دیدهشدن لوکا بیحد و مرز است. غیرممکن است تلفنت را باز کنی یا تلویزیون را روشن کنی و چهرهاش را نبینی. دوچرخهسواری در اروپا مهم است، اما در جهان کمتر. با این حال در اسلوونی، هر دو به یک اندازه عشق و احترام مردم را دارند.
آیا این نسل طلایی نتیجهی تصادف است یا حاصل پویاییای پایدار در اسلوونی؟
زمان نشان خواهد داد، اما بهگمانم گزینهی دوم درستتر است. همیشه کمی شانس در کار نسلها دخیل است، اما چنین موفقیتهایی حاصل تصادف نیست. از دیرباز، اسلوونیاییها در ورزشهای تیمی و انفرادی – از اسکی گرفته تا هندبال – میدرخشیدند. امروز شاهد تمرکز این شور در میان ابرستارگان هستیم، اما فرهنگ آن دهههاست که وجود دارد. آنچه امروز «نسل طلایی» خوانده میشود، ثمرۀ همین سنت است.
در کدام عرصههای دیگر اسلوونی میتواند جهان ورزش را شگفتزده کند؟
ما در ورزشهای زمستانی از دیرباز قوی بودهایم، پس آنها را به حساب نمیآورم. تنها مسئلهی زمان است تا در ورزشهای تیمی، مانند فوتبال و هندبال، چه در بخش مردان و چه زنان، به موفقیتهای استثنایی دست یابیم.
کدام قهرمان کنونی اسلوونی بیش از همه شما را تحت تأثیر قرار میدهد و چرا؟
من همهشان را عمیقاً ستایش میکنم. آنچه بیش از همه مرا شگفتزده میکند این است که با وجود تفاوتهای شخصیتی، همگی فروتن و مهربان باقی ماندهاند. شهرت تغییری در آنان ایجاد نکرده است؛ هنوز همان کودک اسلوونیایی با قلبی بزرگ و رؤیاهایی بزرگتر را در وجودشان میبینی. اما اگر مجبور باشم انتخابی داشته باشم، لوکا دونچیچ را برمیگزینم. او بیهمتاست.