ساوت گیت، ژاوی، کونسیسائو و اسپالتی آماده همکاری با تیم ملی ایران!

تورنمنت کافا واقعیت تیم ملی ایران را فریاد زد؛ از این کادرفنی برای فوتبال ما در جام جهانی هیچ آبی گرم نمی شود!
به گزارش هفت صبح ورزشی، آنچه تیم ملی ایران نیاز دارد تغییرات ساده روی نیمکت هدایت این تیم نیست. این نیمکت نیاز به اصلاحات و حتی انقلاب دارد.
امیر قلعه نویی و مغز متفکرش (سعید الهویی) که همه هست و نیست تیم ملی را به دو آنالیزور جوان و بی تجربه گره زده در کافا نشان دادند پیاده تر از آن هستند که بتوان بار سنگین تیم ملی و اعتبار ایران در جام جهانی را روی دوش نحیف آنها گذاشت.
امیر قلعه نویی شاید برای نایب قهرمانی در کافا گزینه مناسبی باشد اما قطعا برای درخشیدن در جام جهانی 2026 انتخاب مطلوبی نیست.
برگزاری جام جهانی در آمریکا و سابقه رویارویی های سیاسی این کشور با ایران، از اهمیت فوق العاده این رویداد برای ایران خبر می دهد.
صرف نظر از اینکه قرار نیست در هفتمین حضورمان در جام جهانی هم فقط به شرکت در مرحله گروهی بسنده کنیم، میزبانی آمریکا دلیل پررنگی است تا قوی تر و آماده تر از همیشه به جام جهانی برویم اما آیا این آمادگی و قدرت مضاعف با مردانی که خود را پشت ماتریس، پاور پوینت و پی دی اف مخفی کرده اند به دست می آید؟!
فوتبال ایران بیشتر از همیشه نیاز به یک تقویت اساسی دارد. اگر تیم ملی در انتخاب نفرات، نحوه تمرینات، ساختارسازی و آماده سازی مشکلی نداشت و فقط مشکل ما در کوچینگ لب خط یا بازی خوانی بود می شد امید داشت با جذب سه دستیار جام جهانی دیده، نیمکت تیم ملی تقویت شود اما وقتی خروجی انتخاب های کادرفنی تیم ملی دعوت مجید علیاری با 26 دقیقه بازی در لیگ، دعوت نیما میرزازاد با یک روز سابقه دروازه بان اولی در لیگ برتر(!)، اعتماد به شهریار مغانلو بدون گل زده در کافا و با سابقه نیمکت نشینی در تیم قعر جدولی لیگ امارات است، باید به جای تغییرات سراغ انقلاب و اصلاحات رفت.
اگرچه خوب می دانیم همین حالا حامیان امیر قلعه نویی آماده هستند با یادآوری جنگ 12 روزه ادعا کنند در این شرایط هیچ مربی بزرگی حاضر نیست به ایران بیاید اما شنونده اگر عاقل باشد می داند اهمیت نشستن روی نیمکت یکی از تیم های حاضر در جام جهانی حتی هوش از سر بزرگانی چون مورینیو هم می پراند چه برسد به مربیان جوانی که برای چنین تجربه ای کوه انگیزه هستند و حتی حاضرند خودشان به فدراسیون های حاضر در جام جهانی پیشنهاد همکاری بدهند.
این دیگر داستان زندگی در ایران و همکاری با تیم های باشگاهی نیست که مربیان بزرگ را مردد کند بلکه اینجا پای جام جهانی وسط است. همین حالا که حامیان کادرفنی فعلی در حال نوشتن سناریویی برای سفید سازی امیر قلعه نویی و همکارانش هستند، فدراسیون فوتبال اگر واقعا اراده ای برای نتیجه گیری در جام جهانی داشته باشد می تواند لیستی از مربیان معتبر جهانی تهیه و از میان آنها بهترین گزینه را برای هدایت تیم ملی انتخاب کند.
مگر غیر از این است که همین اواخر رئیس مجلس، وزیر ورزش و وزیر امور خارجه به رئیس فدراسیون فوتبال تضمین دادند منابع مالی و توانمندی سیاسی خود را در اختیار فوتبال می گذارند تا در فیفادی های بعدی با حریفان بزرگ بازی کنیم؟ چرا از همین قابلیت (منابع مالی و توانمندی سیاسی) برای جذب سرمربی بزرگ بهره نگیریم؟
به این لیست توجه کنید؛
یواخیم لو، رافا بنیتز، لوچیانو اسپالتی، گرت ساوت گیت، اریک تن هاخ، تیاگو موتا، سرجیو کونسیسائو و... اینها فقط بخشی از سرمربیان بزرگ و فاقد تیم در حال حاضر هستند که فقط کافی است فدراسیون فوتبال به آنها پیشنهاد نشستن روی نیمکت تیم ملی برای حضور در جام جهانی را بدهد. شک نکنید از همین لیست 8 نفره حداقل 3 گزینه قطعی برای همکاری با تیم ملی بیرون می آید البته اگر هدف، واقعا دفاع از اعتبار ایران در جام جهانی باشد.
یک جهان منتظر نشسته تا در آمریکا ببیند ایران و ایرانی چه چیزی در چنته دارند؟ آیا قرار است نمایش خودمان مقابل افغانستان، هندوستان، تاجیکستان و ازبکستان را در جام جهانی تکرار کنیم؟
دنیا قرار است مالکیت 29 به 71 درصد که مقابل ازبک ها به ثبت رسید و مایه خجالت فوتبال ایران شد را به تماشا بنشیند؟