کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۵۹۵۷۴۶
تاریخ خبر:
روایت بی‌پرده مجید جلالی از پشت‌صحنه فوتبال ایران

فقط علی دایی را انتخاب می‌کنم

فقط علی دایی را انتخاب می‌کنم

جلالی صادقانه و بی‌پرده، فوتبال را از خرافات تا فساد، از امیدهای سوخته تا پروژه‌های ناتمام، از رسانه‌های زرد تا استعدادهای رهاشده به نقد می‌کشد

امید ذاکری‌نیا دبیر گروه ورزش

هفت صبح| مجید جلالی، مربی باسابقه فوتبال ایران، بعد از حدود یک سال حضور در فدراسیون فوتبال به عنوان مدیرفنی از این سمت استعفا داد. او قصد بازگشت به فدراسیون را ندارد؛ هرچند از عشق و علاقه‌اش به برنامه‌ریزی برای پیشرفت فوتبال و رشد استعدادها و مربیگری هنوز ذره‌ای کم نشده است. او را به دلیل سابقه معلمی‌اش به نام «آقا معلم» فوتبال ایران می‌شناسند و واقعیت این است که او همین روحیه را بعد از سال‌ها حضور در سطح اول فوتبال کماکان حفظ کرده است.

جلالی

این مربی باسابقه و  شناخته‌شده فوتبال ایران، در گفت‌وگویی صریح و مفصل از تجربه‌‌ حضورش به‌عنوان تکنیکال دایرکتور فدراسیون، چالش‌های ساختاری فوتبال کشور، نقش رسانه‌ها، مشکلات تیم‌های ملی‌ و آینده فوتبال پایه صحبت کرد. جلالی صادقانه و بی‌پرده، فوتبال را از خرافات تا فساد، از امیدهای سوخته تا پروژه‌های ناتمام، از رسانه‌های زرد تا استعدادهای رهاشده به نقد می‌کشد.

 

آغاز کار با فدراسیون

آذرماه 1402 بود که خواستند من به عنوان تکنیکال دایرکتور در فدراسیون فوتبال کار کنم. من هم رفتم تحقیق کردم. تکنیکال دایرکتور قبلا فقط یک اسم بود و من دوست داشتم بدانم هویتش چیست. در اولین اقدام از خود فدراسیون پرسیدم و سپس متون فیفا را مطالعه کردم. برهمین اساس چارتی را نوشتم و آوردم در جلسه‌ای با حضور مسئولان فدراسیون گفتم که از نظر فیفا تکنیکال دایرکتور این است و چنین اختیاراتی دارد.

 

آنجا هم اختیارات و شرح وظایف را پذیرفتند و کارم را شروع کردم. بعد از شروع کار به مرور به سراغ بخش‌هایی که طبق چارت در دستور کار و زیرمجموعه کاری تکنیکال دایرکتور بود، رفتیم که با مقاومت افراد و مقامات اجرایی فدراسیون مواجه شدیم. کار به اینجا رسید که گفتند اصلا چنین چیزی در اساسنامه فدراسیون فوتبال نداریم. جالب است که خودشان تکنیکال دایرکتور آوردند آن ‌هم در حالی‌که در اساسنامه نیست. 

 

تکنیکال دایرکتور در فوتبال جهان

سال قبل فیفا در مالزی، سمیناری برگزار کرد در خصوص تکنیکال دایرکتور و وظایف او‌ و درواقع به دیدگاه من در این رابطه صحه گذاشت. آنجا گفته شد که تمام امورات فنی فوتبال یک کشور زیرمجموعه تکنیکال دایرکتور است. فیفا با این مضمون اعلام کرد که تکنیکال دایرکتور درواقع دبیرکل فنی فوتبال هر کشور است. من هم اینطوری فکر می‌کردم اما وقتی آمدیم دیدیم که از نظر نظام تشکیلاتی اصلا چنین پستی در فدراسیون فوتبال ایران وجود ندارد.


تجربه کار در فدراسیون

کار در فدراسیون در این مدت تجربه بسیار جدیدی بود. من ۴۴ سال کار مربیگری کرده بودم. وقتی فدراسیون به من پیشنهاد داد، گفتم در این بخش کار خودم را کرده‌ام، حالا می‌خواهم در حوزه‌ای دیگر اثرات بهتری بگذارم. اما در این ۱۵-۱۶ ماه به تجربیاتی رسیدم که در هیچ‌کدام از آن سال‌ها نرسیده بودم. الان می‌توانم بگویم فوتبال ما با این‌همه ظرفیت، چرا اینجاست؟ بعضی چیزها هست که نمی‌خواهم آنها را بگویم تا فضا متشنج نشود. در هر صورت، تجربیات بسیار باارزشی بود.


شرایط تیم‌های ملی 

من قبلا هم ‌در برنامه‌هایی که داشتم گفته‌ام؛ تجربه من می‌گوید مسیری که فوتبال در آن است، مسیر درستی نیست. من به شخصه اصلا به آینده امیدوار نیستم. در رده بزرگسالان گروهی داریم - بازیکنان و کادر فنی-  که این گروه، در این فضا بار فوتبال را تا اینجا خیلی خوب جلو آورده‌اند. ولی من نمی‌دانم در همین فضا، با اولین باخت چه بر‌سرشان می‌آید. و این چیزی است که باید نسبت به آن نگران باشیم. می‌گویند این تیم ملی محبوبیت ندارد؟ بله اما دلیل دارد.

 

این تیم ملی و این کادر فنی، به‌واسطه‌‌ یک‌سری مسائل اجتماعی و سیاسی که داشتیم، با شرایط خاصی روبه‌رو شدند. برخی مسئولان خوب عمل نکردند و اینها را از مردم جدا کردند. می‌شد این فضا را خیلی بهتر مدیریت کرد. از نظر فنی، این گروه باید چه کاری می‌کرد؟ کارش را خوب جلو آورده. تیم باهم متحد است. یکی می‌رود و یکی می‌آید. یک تیم باید چه کار کند؟ ما از آینده ناامید و نگرانیم.

 

دلایل زیادی وجود دارد و این دلایل خارج از اختیار این گروه است. الان یک بازیکن ۳۶ ساله از بقیه بهتر است. هر کسی مربی باشد، می‌خواهد تیمش بهتر باشد. چرا برای آینده نگرانیم؟ به خاطر موضوعات دیگر. باید جایگزین‌ها را تربیت می‌کردیم. باید برنامه می‌داشتیم. همه‌‌ دنیا دارند. این گروه، تیم ما را تا جام جهانی می‌تواند جلو ببرد؛ نگرانی ما برای بعد از جام‌جهانی است. 

 

آشغال‌ها زیر فرش

فرض کنید خانه‌ای دارید که هر روز جارویش می‌کنید اما تمام آشغال‌ها و کثیفی را می‌گذارید زیر فرش! حساب کنید 20 سال است که این اتفاق می‌افتد. فکر می‌کنید خانه تمیز شده ولی این خانه تبدیل به باتلاقی از زباله شده است. اینکه ما توی رسانه‌های‌مان برنامه‌های زرد داشته باشیم که به حاشیه بپردازد، نوعی نیاز جامعه است.


اما اینکه تمام برنامه‌ها براین اساس باشد، فاجعه است. هیچ چیز متفاوتی نمی‌بینید. هیچ نکته امیدوار‌کننده یا اشاعه محبتی نیست. کیست که اشاعه دوست داشتن کند؟ می‌توان یک‌جور بهتر این فوتبال را دید. متاسفانه امروز هرچه می‌بینیم اشاعه نفرت است. تغذیه نفرت است. بنابراین به نظر من شرایط در حال حاضر فاجعه است. سال‌هاست این روند آغاز شده و نمی‌دانم تا کجا می‌خواهد پیش رود.

 

کار کردن با بازیکنان بزرگ

اگر بخواهم از میان تمام بازیکنان بزرگی که با آنها کار کرده‌ام یک نفر را انتخاب کنم، فقط علی دایی را انتخاب می‌کنم.

 

10هزار میلیارد تومان

الان بخواهیم آسیب‌شناسی کنیم، گردش مالی فوتبال بسیار بالاست و متولیانش کاملا این فضا را ول کردند. این فضا ول شده و در اختیار خودش است. مثلا در کل این کشور بالغ بر 4 میلیون بچه در مدارس فوتبال و  آکادمی‌ها هستند. هرکدام از این بچه‌ها اگر حداقل برای یک سال رقمی دو میلیون تومان هزینه کنند، چیزی در حدود 10 هزار میلیارد تومان گردش مالی است. این فضا رها شده است. در این فضای پر از پول آدم‌های فرصت‌طلبی هم هستند . هیچ بگیر و ببندی نیست و هرکس هرکاری بخواهد می‌تواند بکند.


سیستم ورزش هم خودش را وارد این جریان کرده است. برای مثال وزارت ورزش استادیوم دارد می‌گوید هرکسی بیشتر پول بدهد می‌دهم به او. هرکسی بگیرد باید سه برابر این پول را دربیاورد. این فضا رها شده و وجود چنین مشکلات و چالش‌ها در آن طبیعی است. همه ما که مربی، بازیکن، رسانه‌، هوادار‌ ‌یا باشگاه‌دار هستیم، یک ظرفیت به‌حساب می‌آییم. اگر برای بارانی که از آسمان می‌آید راه طراحی کنید باعث آبادانی می‌شود وگر‌نه سیل خواهد شد و ویرانی می‌آورد. اکنون ظرفیت‌ها ول هستند و باعث ویرانی شده است.

 

تراکتور 12 سال پیش

مجید جلالی در سال 92 هدایت یکی از پرستاره‌ترین تراکتورهای لیگ‌برتر را به‌عهده داشت. اما تراکتور برای رسیدن به قهرمانی باید 12 سال دیگر صبر می‌کرد و امسال عاقبت به این مهم رسید. جلالی در این ‌رابطه می‌گوید: «همان سال در تراکتور برنامه‌ریزی داشتیم. برنامه دو یا سه ساله داشتیم که قهرمان لیگ‌برتر شویم. همان سال اول هفته شانزدهم، هفدهم در صدر جدول بودیم و در جام حذفی تا نیمه نهایی آمدیم. اما یک اتفاقاتی افتاد و مسائلی پیش آمد که کاملا از دست من خارج بود. سال‌های بعدهم تراکتور به دلیل همان عوامل بالا می‌آمد و اما قهرمان نمی‌شد. یک‌سری موارد هست که اگر آن ‌را باز کنید کمکی به فوتبال نشده و بیشتر فضا متشنج می‌شود. 

 

از قهرمانی تا چالش‌ها

مجید جلالی زمانی در فوتبال ایران یک اسم مهم به‌شمار می‌آمد. او به‌عنوان یک مربی جوان و نوگرا مطرح و توانست پاس را به مقام قهرمانی برساند. سپس بیش از یک دهه در اوج بود و در تیم‌های مختلفی مربیگری کرد. هرچند این ‌روزها او که زمانی محبوب رسانه‌ها بود با نسل تازه این طیف دچار چالش‌هایی بوده است. خودش در این رابطه می‌گوید:  «همیشه حتی در وحدت هم که بودم، در زمین خاکی سعی می‌کردم تمریناتم نوگرایانه باشد.


من در همان زمین خاکی تمرینات با وزنه را هم گذاشتم. یادم هست جلسه‌ای بود که آقای آبشناسان برگزار کرد، مربیان قدیمی مسخره می‌کردند، می‌گفتند فوتبال چه کار دارد با دمبل و هالتر؟ وقتی هم به لیگ برتر آمدم، فضای فوتبال ما، فضای سنتی بود. واقعیت این است که فوتبال مثل جامعه سنتی بود و ایده‌های نوگرایانه با مقاومت روبه‌رو می‌شد. آن طیف مخالف برای مانع‌تراشی سعی‌شان را می‌کردند. از یک جاهایی با تهمت‌های ناروا و بی‌پایه وارد می‌شدند. تقریبا تمامی اقشاری که از طریق سنتی کار را پیش می‌بردند، می‌خواستند ریشه این نوگرایی را بزنند.

 

علیه فوتبال

شاهدیم که محبوبیت فوتبال روز به روز کمتر می‌شود. امروز درجه اعتماد جامعه نسبت به فوتبال و آدم‌های فوتبالی و هرکسی که در خانواده فوتبال است، به شدت پایین آمده است. تا الان که افشاگری‌ها  به حل مشکل فساد فوتبال هیچ کمکی نکرده و انگار حل هم نمی‌شود. فضا دائم بدتر می‌شود.


رسانه‌ها مدتی درباره خرافات می گویند اما خرافات اشاعه پیدا کرده است. اصل خرافات است که باید ریشه‌یابی شود. این موضوع ریشه‌های فرهنگی و اجتماعی دارد. اما ‌ کسانی که در فوتبال صاحب مقام شدند را به خرافات نسبت می‌دهند که خودش باعث اشاعه خرافات می‌شود. به زبان بی‌زبانی  به همه می‌گویید اگر می‌خواهید قهرمان شوید بروید سراغ این کارها.

 

هواداران با پرچم عجیب در جشن تراکتور

زمانی که در تراکتور بودم هم این مسائل وجود داشت. طیف‌های متفاوتی آنجا هستند. اکثرشان عاشق تیم هستند. با تحولات تیم حال‌شان خوب یا بد می‌شود. ولی یک طیف کوچکی هستند اهداف خودشان را دنبال می‌کنند. البته در هر استادیومی در سراسر جهان یکسری یک اهداف غیرفوتبالی دارند.


مهم این ‌است که فضای اجتماعی یا رسانه‌ای ما طوری است که متاسفانه نفرت‌پراکنی مخاطب دارد. فوتبال که همه‌ش نفرت و پلشتی و پلیدی نیست. خیلی جنبه‌های مثبت هم دارد که متاسفانه مخاطب ندارد اما جنبه‌های منفی و نفرت‌پراکنی کنی  تا دلتان بخواهد مخاطب دارد... یک عده‌ای متاسفانه از نفرت تغذیه می‌کنند. شاید خودشان ندانند اما دارند به پایه‌های اجتماع لطمه می‌زنند. در فضایی که دیده شدن اصل است این موضوع می‌تواند خطرناک باشد.

 

ارتباط بازیکنان با مردم

اگر بخواهیم از این شرایط خارج شویم همه باید مسئولیت‌ چنین ناهنجاری‌هایی را بپذیریم. شما با یک واقعیت مواجه هستید. مثالی می‌زنم؛ کسی نیستم که بخواهم رهنمود بدهم‌ اما به عنوان یک آدم با تجربه در فوتبال‌ و به‌عنوان برادری بزرگ‌تر، از رسانه‌ها می‌خواهم که خیلی مراقب باشند. وای به روزی که کار غلط نتیجه بدهد. وای به آن روزی که افراد غلط را به واسطه منافع‌شان بالا ببرید و افراد درست را‌ چون نفعی ندارند، نابود کنید.

 

در اینجا به رسانه‌ها و اهالی رسانه می‌گویم، در این مسیر که حرکت می‌کنید، پیامدهایش را هم باید بپذیرید. بچه‌های کوچک و نوجوانانی که من در سفرهایم به شهرهای مختلف ایران می‌بینم،  چیزی از تحولات پشت‌پرده نمی‌دانند‌ اما نوشته‌ها و برنامه‌ها را می‌بینند و از آن‌ها تأثیر می‌گیرند. فکر می‌کنم همه باید مسئولیت خودمان را بپذیریم. من توقع زیادی ندارم. ۶۸ سالم هست و خیلی زود این سال‌ها تمام می‌شود. فکر می‌کنم اگر به اجتماع و جوان‌ها علاقه‌مندیم، باید سراغ خودمان بیاییم. همه‌مان مسئولیت داریم و رسانه‌ها هم باید این کار را انجام دهند.

 

ورود زنان به ورزشگاه

 « فدراسیون برای ورود زنان  با موانعی روبه‌روست. واقعیت این است که در این کشور، زمانی یک‌سری مقررات افراطی حاکم شد، بعدها فهمیدند درست نیست و به نفع جامعه نیست‌ اما نمی‌توانستند آنها را بردارند. چه عیبی دارد که خانواده‌ها به ورزشگاه بروند. ما به ورزشگاه می‌رفتیم و مشکلی نبود. خیلی‌ها خانوادگی می‌آمدند. اگر این تقسیم‌بندی نبود فضای استادیوم‌ها بهتر می‌شد. حتی امروز که می‌گویند فضا خراب است اگر ورود خانوادگی آزاد باشد شرایط خیلی بهتر خواهد شد.


فوتبال زنان ایران یک ظرفیت بی‌نظیر است. در زمینه بانوان، یک فضای بسیار بکر وجود دارد. اگر برنامه‌ریزی درست باشد، شاید در نهایت تا سه سال آینده در تمام بخش‌ها سرآمد باشید. علاقه‌مندی، ظرفیت و استعداد بسیار زیاد هست. بازی‌های تیم فوتسال زنان را در قهرمانی آسیا دیدم، خیلی راحت می‌توانستیم قهرمان شویم. تازه این تیم موانع و مشکلاتی داشته و پشتوانه‌سازی هم نشده است. اگر این اقدامات انجام شود، در آسیا بی‌رقیب خواهیم بود. همین زنان فوتسال با وجود تمام این کمبودها، سهمیه جام جهانی گرفته‌اند. کمبودهایی هست  که من از نزدیک لمس می‌کردم. 

 

فوتبال پایه 

در این کشور انبوهی از بچه‌های بااستعداد داریم. از بین این انبوه استعداد، به صورت اتفاقی، هر 10 سال سه‌چهار نفر بازیکن خوب و ستاره درمی‌آیند. اگر برای این انبوه استعداد متد پیشرفته داشته باشیم و برنامه‌ریزی اصولی کنیم، سالی ده‌ها نفر مثل طارمی و آزمون خواهیم داشت. امروز اما متاسفانه فوتبال در مسیر پیشرفت نیست. البته آوردن فوتبال به این مسیر کار سختی نیست. یک گروه متعهد نسبت به پیشرفت و از خود گذشته که کت را در بیاورند و بروند وسط را می‌خواهد. در شروع باید با خیلی‌ها در بیفتید. 
 

شاید یک سال اول سخت باشد اما اگر در مسیر پیشرفت بیفتید می‌فهمید فوتبال ایران کجاست؟ در حال ‌حاضر هربخش فوتبال از طریق روش‌های اداری و اجرایی پیش می‌رود و  اصول فنی دخالتی ندارد. ببینید چقدر نیروی انسانی در فوتبال ایران فعال هستند.
 

 ما مسابقات کارگری،‌ نیروهای مسلح‌، شهرداری، لیگ‌ها و حرفه‌ای آماتور و... را داریم  اما وقتی می‌روید نزدیک می‌بینید امکانات هست، بودجه هم صرف می‌شود اما هیچ هویت و خروجی فنی ندارد. باید تمام اینها در یک مدار قرار بگیرند. اول باید خود فدراسیون قبول داشته باشد آن‌ وقت ظرف سه سال می‌توانید به یک قدرت تبدیل شوید. در دنیای امروز،  فوتبال بالاترین درجه قدرت نرم را دارد. 

 

همکاری با فدراسیون

آن‌طوری که الان با فدراسیون کار می‌کردم اگر بروم خانه بنشینم خیلی بهتر است. خیلی اذیت می‌شدم و به‌شدت آزار می‌دیدم. احساس بدی بود که مشکلات را می‌دیدم و هیچ کاری نمی‌توانستم بکنم. می‌توانستم بگویم چکار داری؟ بایست و حقوقت را بگیر اما خب من چنین آدمی نیستم.

 

 

 

تازه‌ترین تحولاتورزشیرا اینجا بخوانید.
کدخبر: ۵۹۵۷۴۶
تاریخ خبر:
ارسال نظر