بیمسماترین اسم | مرور همه جنجالهای ساکت الهامی
ساکت الهامی یک جنجال دیگر را رقم زد تا یک بار دیگر نشان دهد که نامش هیچ ارتباطی با اخلاقیاتش ندارد
هفت صبح | برخلاف نامش، اصلا اهل سکوت و آرامش نیست. او جزو معدود مربیان ایرانی است که از نظر فنی چیزی در چنته دارند اما اگر تغییر رویه ندهد، 50 سال بعد، فوتبال ایران او را با داد و فریاد، گریه، شلوغبازی، ادعاهای عجیب و غریب، کریخوانیهای سخیف، اعتراض به داور، مشت و لگد، بیاحترامی، توهین، درگیری، بددهانی و فحاشیهای 18+ به یاد خواهد آورد. امروز جنجالهای پرشمار این مربی را مرور میکنیم به این امید که مهمترینهای آنها در این مطلب جا بگیرد!
11 آذر 1395؛ درگیری فیزیکی با محمد خرمگاه
در دقایق پایانی بازی استقلال و صبای قم، میان دو بازیکن از دو تیم یعنی یعقوب کریمی و مسعود حقجو درگیری رخ داد و این درگیری به نیمکت دو تیم هم رسید! ناگهان ساکت الهامی و محمد خرمگاه، مربیان صبا و استقلال به هم نزدیک شدند و با وجود دخالت اطرافیان، الهامی مشتی به سمت صورت خرمگاه پرتاب کرد! ساکت حتی بعد از پایان درگیری هم کوتاه نیامد و با عصبانیت درحال رفتن به سمت نیمکت استقلال بود که اطرافیانش جلوی او را گرفتند. در نهایت هر دو مربی توسط داور اخراج شدند اما الهامی که در حال گریه هم بود، قبول نمیکرد که زمین را ترک کند! این اتفاق نشان میدهد که رفتارهایش خیلی هم تازگی ندارد و از زمان دستیاری هم همین اخلاق امروزی خود را داشت.
13 شهریور 1399؛ اخراج در روز قهرمانی
الهامی فقط به دلیل باخت یا نگرفتن نتیجه دلخواه عصبانی و از خود بیخود و اخراج نمیشود! او در فینال جامحذفی سال 99 سرمربی تراکتور بود. تیم او در نیمه اول 3 گل به استقلال زده بود اما در همان دقایق ابتدایی نیمه دوم که استقلال حمله میکرد، الهامی با اعتراضاتش بازی را از جریان انداخت و آنقدر به کارش ادامه داد تا اخراج شد. او در حال خروج از زمین مسئول برگزاری بازی را هم هل داد! او چند روز بعد مصاحبهای کرد و از موعود بنیادیفر داور فینال عذرخواهی کرد و مدعی شد که دیگر ساکت الهامی عصبانی را نخواهیم دید! چند روز بعد هم کمیته انضباطی او را به مدت 6 ماه محروم کرد و همین باعث شد تراکتور قید او را برای ادامه کار بزند!
11 آبان 1400؛ درگیری با داور و اخراج
در هفته سوم لیگ بیست و یکم، نساجی با هدایت ساکت الهامی، مهمان گلگهر سیرجان بود. در دقایق ابتدایی بازی، الهامی روی یک صحنه مدعی خطای پنالتی برای تیمش بود اما موعود بنیادیفر که الهامی خاطره فینال جام حذفی را از او در ذهن داشت، اعتقادی به پنالتی نداشت و به دلیل اعتراضات الهامی به او کارت زرد داد. گفته میشود در همین صحنه، الهامی رو به دستیارش فریاد زده: «برو تو سینه داور! مگه نمیبینی نیمکت اونا چیکار میکنه؟» اعتراضات تهدیدآمیز آقای سرمربی ادامه پیدا کرد تا سرانجام بنیادیفر او را از بازی اخراج کرد. الهامی بعد از اخراج رو به سکوها با مدیران باشگاهش هم به بدترین شکل ممکن پرخاش و داد و بیداد کرد و اطرافیانش به سختی موفق به آرام کردن او و فرستادنش به روی سکوها شدند!
7 اردیبهشت 1401؛ لگد به محمد نوازی!
الهامی دو سال بعد از قهرمانی با تراکتور در جام حذفی، با نساجی هم به فینال جام حذفی رسید اما این بار قبل از شروع بازی جنجال درست کرد. پیش از شروع بازی، دو تیم برسر حضور در رختکن اصلی ورزشگاه آزادی به مشکل خوردند و اعضای دو باشگاه به شکل دستهجمعی در تونل ورزشگاه با هم درگیر شدند و در جریان این درگیری، الهامی لگدی به محمد نوازی مربی آلومینیوم اراک و دستیار مهدی رحمتی زد. عجیب اینکه با وجود فیلم این ماجرا، او همه چیز را تکذیب میکرد. الهامی در جریان این جنجال به اعضای باشگاه آلومینیوم گفته بود: «اگر در توالت هم لباس عوض کنیم شما را میبریم!» او از فصل قبل هم علیه مهدی رحمتی که در آن مقطع سرمربی شهرخودرو بود، حرفهایی زده بود.
21 اردیبهشت؛ آن شایعه شرمآور
دو هفته بعد از قهرمانی در جام حذفی، شایعهای زشت و شرمآور فوتبال ایران را تحت تاثیر قرار داد. اگر اهل تعقیب فوتبال ایران باشید، حتما میدانید از چه چیزی حرف میزنیم، فقط کافی است بخشی از بیانیه باشگاه نساجی بعد از اخراج ساکت الهامی را بخوانید: «مشارالیه پس از دیدار مقابل مس و شکست در این مسابقه، در رختکن اقدام به رفتاری نمودهاند که هرگز در تاریخ باشگاه سابقه نداشته است. مسائلی که ذکر مجدد آنها مایه وهن باشگاه بزرگ نساجی و هواداران بینظیر آن است.» این اتفاق به قدری زشت بود که باشگاه نساجی نتوانست به صراحت از جزئیات آن پرده بردارد. هرچند خود الهامی و بازیکنی که در متن این شایعه قرار داشت، بارها این ماجرا را تکذیب کردند اما کمتر کسی این تکذیبها را باور کرد.
6 مرداد 1401؛ آبروریزی در خارج از مرزها
جنجالهای ساکت الهامی فقط به داخل مرزهای کشورمان محدود نمیشود و به عرصه بینالمللی هم کشیده شده است! او در اردوی پیشفصل تیمش یعنی هوادار در ترکیه، با حمید مطهری سرمربی وقت نساجی درگیر شد! اصل ماجرا به پزشک تیم هوادار که پیش از این با ساکت الهامی در نساجی همکاری میکرد، ربط پیدا میکرد. پزشک پیشین تیم نساجی پس از اینکه با این تیم به توافق مالی نرسید به هوادار رفت. یکی از اعضای نساجی هم در هتل با او برای بازگشت به این تیم مذاکره میکند که ساکت الهامی سرمربی هوادار متوجه ماجرا میشود و با حمید مطهری درگیری لفظی پیدا میکند و این درگیری به زد و خورد هم کشیده میشود. یک روز بعد هم باشگاه نساجی از الهامی و یکی از همکارانش شکایت میکند.
2 اسفند 1401؛ جنجال 4 تا پیرزن!
در مرحله یکهشتم نهایی جام حذفی، هوادار میزبان مس رفسنجان بود و تیم رفسنجانی در ضربات پنالتی پیروز شد. ساکت الهامی که در جریان بازی به خاطر اعتراض به داوری اخراج شده بود، بعد از پیروزی تیمش، از روی سکوها و رو به خبرنگاران گفت: «من با 4 تا پیرزن هم به اینها نمیبازم.» یک هفته بعد، دو تیم در چارچوب لیگبرتر مقابل هم قرار گرفتند و ساکت الهامی این بار نه با 4 تا پیرزن، که با همان تیم هفته گذشته خود، در خانه مغلوب مس رفسنجان شد! نکته جالب، شادی گل جنجالی مهرداد رضایی بود که بعد از گل، به شکل پیرزنی که عصا در دست دارد راه رفت تا پاسخ کریخوانی عجیب ساکت الهامی را بدهد. این دو بعدا در مس رفسنجان با هم همکاری کردند!
2 بهمن 1403؛ فحاشی به خانواده همکار!
دقایقی بعد از سوت پایان بازی فولاد و نساجی در اهواز، یک ویدئوی کوتاه مثل بمب در فضای مجازی سر و صدا کرد. در این ویدئو، جناب الهامی دیده میشد که بعد از پایان بازی وارد زمین شده و به یحیی ناسزاهایی باورنکردنی میدهد؛ آن هم مقابل میکروفونها و دوربینها و گوشیهای روشن خبرنگاران و افراد حاضر در زمین!
الهامی در نشست خبری هم گفت: «آقای گلمحمدی از پشت نقاب قشنگی که زدی بیرون بیا! بگذار همه این زشتی را ببینند! نگذار حرفهایی بزنم که همه انگشت به دهان بمانند.» الهامی یک روز بعد از این اتفاقات استعفا کرد و مدعی شد که از حرفهایش پشیمان است. او از یحیی گلمحمدی عذرخواهی هم کرد هرچند فعلا از سوی کمیته اخلاق از هرگونه فعالیت فوتبالی منع و محروم شده است.