خوان کارلوس؛ مشهور، با کلی نتیجه متناقض
کارنامه سرمربی جدید پرسپولیس سرشار از نمرات خوب و بد است
هفت صبح| 20 سال تجربه کار در فوتبال اروپا. عمده دوران شهرت و اعتبار خوان کارلوس در این دوره رقم خورد. جایی که او از دهکده کوچکی در شمال والنسیا، مربیگری را آغاز کرد و پنج سال در آنجا دورههای مختلف را پشت سر گذاشت تا سپس به منطقه خودمختار کاستیون برود.
33 سالگی جایی بود که به عنوان مربی پای به آکادمی ویارئال گذاشت و تا مقام مربی تیم پایه، مدیر آکادمی و سرمربی تیم (ب) نیز پیش رفت. او البته تا سال 2011 در سطوح پایین حضور داشت اما همین تجربه سالها کار در آکادمی ویارئال، مدیران باشگاه را متقاعد کرد تا به او تیم بدهند. خوان کارلوس در 7 سالی که عضو خانواده آکادمی و تیم (ب) ویارئال بود، یک صعود ارزشمند به سگوندا دیویژن (دسته یک اسپانیا) را ثبت کرد؛ سال 2008 و زمانی که جای خوان کارلوس اولیوا را گرفت و این صعود چشمگیر را رقم زد.
رنسانس گاریدو، ویارئال خانه آرزوها
«فوتبال همه زندگی من است، شادی و رضایت زیادی به من داده، از لحظات سخت آن نیز بسیار آموختهام.» بعد از ممارست فراوان و ورود به فوتبال به عنوان یک چهره ناشناخته، شانس ناگهان در خانه گاریدو را میزند. این همان روزی است که او مدتها انتظارش را میکشید و حالا شکست 2برصفر خانگی، زمینه این جابهجایی بزرگ را فراهم میکند. کمتر کسی او را میشناخت اما در آن نیم فصل، نتایج خوبی را با تیم زردپوش ویارئال به دست آورد. شانس سرمربیگری در تیمی که رابرت پیرس، سانتی کازورلا، برونو سوریانو، جوزپه روسی، دیگو گودین و... تجربه منحصربهفردی برای یک سرمربی 40 ساله محسوب میشد. او در فصل نخست تیمش را بر جایگاه هفتمی قرار داد و سهمیه لیگ اروپا را به دست آورد تا پیشنهاد تمدید قرارداد را بگیرد.
فصل دوم یک دوره بینظیر برای ویارئال محسوب میشود. خرید سیسینیو، هافبک برزیلی و هدایت بازیکنانی نظیر مارکوس سنا، کیکو و گونزالو رودریگز با نتایج باورنکردنی لالیگا و لیگ اروپا همراه بود. آنها بالاتر از سویا و اتلتیکو مادرید در رتبه چهارم قرار گرفتند تا سهمیه لیگ قهرمانان اروپا را کسب کنند و در لیگ اروپا نیز با حذف بایرلورکوزن و ناپولی به نیمهنهایی رسیدند و آنجا به تیم قهرمان، پورتو، باختند و حذف شدند.
افول ناگهانی، آغاز برکناری سریالی
فصل سوم با نتایج عجیب و غریبی همراه بود. آنها در پیشفصل بردهای مهمی را کسب کردند اما لالیگا برایشان با باخت پنج گله به بارسلونا، سه گله به رئال مادرید و اتلتیکو مادرید آغاز شد تا آنها به سرعت در منطقه سقوط قرار بگیرند و روزهای تاریک خوان کارلوس گاریدو آغاز شود. آنها در لیگ قهرمانان اروپا نیز شش باخت سنگین و تلخ به ناپولی، بایرن مونیخ و منچسترسیتی داشتند تا مدیران باشگاه ویارئال، او را اخراج کنند.
چند ماه بعد، پیشنهاد کلوب بروژ، او را به ژوپیر لیگ بلژیک بُرد. آنها تا فصل پایان 2012-13 نتایج خوبی کسب کردند و برای فصل جدید هم هدایت خود را به این سرمربی اسپانیایی سپردند. فصل بعدی هم او سرمربی کلوب بروژ بود و نتایج خوبی کسب کرد و بازیکنانی نظیر مونیر و باکا را به تیم اصلی آورد اما ناگهان بعد از 7 بازی از سمت خود اخراج شد.
اخراج از کلوب بروژ هم پایان کار او نبود. این بار تیم آشفته رئال بتیس هدایت خود را به گاریدو سپرد تا از سقوط نجات پیدا کند اما نتیجه چیزی جز 5 باخت در 10 بازی نبود. بنابراین بتیس هم او را اخراج کرد و گابریل کالدرون، سرمربی پیشین پرسپولیس را به عنوان سرمربی برگزید.
جدایی از اروپا، ورود به خاورمیانه
پیشنهاد بزرگترین تیم فوتبال آفریقا (الاهلی مصر) گاریدو را به خاورمیانه آورد. او در یک فصل و نیم با این تیم موفق شد سوپرجام مصر و جام کنفدراسیون آفریقا (تورنمنت درجه دوم) را کسب کند. با این حال شکست خانگی در فصل بعدی، او را به سمت در خروجی بُرد.
تیم بعدی، الاتفاق عربستان بود که نتایج قابل قبولی را در دوره 7 ماهه سرمربیگری گاریدو به دست نیاورد تا طرفین برای ادامه همکاری تمایلی نداشته باشند. تیم بعدی راجا کازابلانکا مراکش بود؛ جایی که بازهم چیزی جز اخراج برای گاریدو نداشت. امضای قرارداد با العین، تیمی که بعد از جام باشگاههای جهان سرمربی خود را تغییر داده بود، گاریدو را به فوتبال امارات بُرد. او در 17 بازی 9 بار بازنده شد و قهرمانی امارات را به شباب الاهلی داد و حتی نتوانست سهمیه مستقیم آسیا را کسب کند. جالب اینکه تیم او در لیگ قهرمانان برابر الدحیل، الهلال و استقلال شکست خورد تا از صعود به مرحله حذفی لیگ قهرمانان هم ناکام بماند.
او از نوامبر 2019 تا ژوئن 2023 هدایت پنج تیم در تونس، مراکش، مصر و الجزایر را برعهده گرفت و چند ماه هم به کاستیون والنسیا رفت تا این تیم را به سطح بالاتر بیاورد اما با قعرنشینی از سمت خود برکنار شد.
باتجربه و سرشناس، شکستخورده و اخراجی
گاریدو خود را یک سرمربی تمرینمحور میداند؛ فردی که از بازیکنانش میخواهد با فداکاری و فکر بیشتر، تمرینات را سپری کنند و البته همانطور که قرار است برای یک بازی رسمی به میدان بروند، در جلسات تمرینی حاضر شوند. او خود را نه یک سرمربی تهاجمی و نه یک سرمربی تدافعی میداند بلکه از نظر تاکتیکی «تعادل» تیم برای او کلیدی است. داشتن تعادل مناسب هنگام حمله یا دفاع به تیمهای او اجازه میدهد تا در برتری دائمی باشند.