کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۶۳۴۷۱۱
تاریخ خبر:
درباره نسلی تازه بر صفحه‌ نمایش که با زبانی صریح و مردمی تاج اجرا را از مجریان قدیمی ربودند

رسانه در مشت کمدین‌ها | امیرحسین قیاسی و ابوطالب حسینی و حامد آهنگی

رسانه در مشت کمدین‌ها | امیرحسین قیاسی و ابوطالب حسینی و حامد آهنگی

‌آینده اجرای رسانه‌ای ایران در گرو شناخت مرز باریک میان شوخی، نقد اجتماعی و احترام به اخلاق حرفه‌ای خواهد بود

هفت صبح| مدتی است که پلتفرم‌های تصویری و فضای مجازی ایران، صحنه یک دگرگونی عمیق در ساختار برنامه‌سازی و اجرا شده‌اند. در این میان، مجریان کلاسیک تلویزیونی با شمایل اتوکشیده و کلام رسمی خارج از میدان مانده‌اند و کمدین‌هایی که از دل استندآپ‌ کمدی و خنداننده‌شو بیرون آمده‌اند، سکان هدایت افکار عمومی را به دست گرفته‌اند. این موج جدید، تنها یک تغییر ذائقه‌ ساده نیست؛ نشانه‌ای از تسلیم رسانه‌های سنتی در برابر زبان صریح، نقّاد و همگام با نیاز روز جامعه است.

 

در این پهنه‌ نوین، نام‌هایی چون امیرحسین قیاسی و ابوطالب حسینی، بیش از هر چهره دیگری می‌درخشند. آنها از چارچوب‌های سخت و محتوای کنترل‌شده‌ صداوسیما عبور کرده‌اند و با شیوه‌ای نو، فاتحان قلمرو طنز رسانه‌ای لقب گرفته‌اند. راز این موفقیت خیره‌کننده چیست که مجریان کارکشته یک دهه‌‌ قبل را به حاشیه رانده و آنها را وادار به تقلید از فرمت‌های نوین می‌کند؟


  قدرتِ «طنز کلامی» و زبانِ «نیاز روز»

موفقیت این نسل جدید، ریشه در تسلط بی‌چون‌وچرای آنها بر دو مقوله‌ کلیدی دارد: زبان طنز هوشمندانه و زبان نیاز روز جامعه. کمدی این افراد، غالباً متکی بر «طنز کلامی» است؛ نوعی شوخ‌طبعی که موقعیت‌های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و حتی رسانه‌ای را هجو می‌کند، واژه‌ها را در مرزهای جدیدی به بازی می‌گیرد و به سرعت به ترند تبدیل می‌شود. قیاسی بر مرز میان گفت‌وگوی طنز و نمایش ایستاده و با نوسانی سنجیده میان استنداپ و آیتم‌های شوخ‌طبعانه حرکت می‌کند. 

 

این فرمت هوشمندانه، به او اجازه می‌دهد تا متن‌محوریِ قوی استنداپ را حفظ کند و در عین حال، با پرداختن اجمالی به موضوعات عمومی و بدل‌سازی خبرها به ماده طنز، نقش یک «مجری-کارشناس» را ایفا کند. او به جای تکیه بر ادا و اطوار، از «کلمات» و «نقدِ روایت‌ها» برای جذب مخاطب استفاده می‌کند. در مقابل، حسینی مسیر کلاسیک‌تری را در پیش گرفته و با اتکا به استنداپ‌های صحنه‌ای، طنزی شخصی و موقعیت‌محور ارائه می‌دهد. هرچند سبک او در تولید کلیپ‌های وایرال در شبکه‌های اجتماعی موفقیت بی‌نظیری داشته‌ اما جوهره مشترک با قیاسی، «همگام شدن با جامعه» و دوری از کلیشه‌های مرسوم است.

 

 این همان نقطه‌ای است که تفاوت این دو با دیگر کمدین-مجری‌ها آشکار می‌شود. برای مثال، حامد آهنگی نیز یک کمدین-مجری محبوب است‌ اما جنس طنز او عمدتاً بر «اکت» (کنش‌های فیزیکی)، تقلید صدا‌ و کمدیِ موقعیت‌های از پیش تعیین شده استوار است. در دوره‌ای که مخاطب ایرانی به دنبال طنز سریع، نقّادانه و کلامی است که «حرف دل» او را بزند، کمدیِ متکی بر اکت، گرچه همچنان سرگرم‌کننده است‌ اما در رقابت با تسلط کلامی قیاسی و ابوطالب، در جذب حداکثری مخاطب و تبدیل شدن به یک پدیده‌ رسانه‌ای ماندگار، توفیق کمتری دارد. در حقیقت، مجریانی موفق هستند که زبان و نیاز مخاطب فضای مجازی در سال ۱۴۰۴ را می‌شناسند.

 

مجریان سنتی در گرداب  تقلید و شکستِ «بازی رسانه‌ای»

درخشش ستارگان نسل جدید، سایه‌‌ سنگینی بر‌سر مجریان قدیمی‌تر انداخته است؛ کسانی که دهه‌ها با اتکا به دکورهای رنگارنگ تلویزیونی، اجرای استاندارد و خطوط قرمز مشخص، به سادگی به شهرت می‌رسیدند. امروز این مجریان یا مجبور به انزوا شده‌اند یا سعی دارند با تقلید از فرمت‌های جدید، خود را به قطار این موج برسانند. نمونه بارز این تلاش، علی ضیا است.

 

ضیا که خود از مجریان مطرح و پرمخاطب صداوسیما بود، با ورود به پلتفرم‌های مجازی و تولید برنامه‌‌ گفت‌وگومحور، چاره‌ای جز تغییر جنس اجرای خود ندید. او و امثال او به خوبی دریافته‌اند که مخاطبِ جدید، مجری را در نقش «بازجو» یا «معلّم اخلاق» نمی‌خواهد؛ او یک «دوست شوخ‌طبع» می‌طلبد که مرزهای اجرا را جابه‌جا کند. این دگردیسی گاهی به قیمت ناکامی‌های سنگین رقم می‌خورد. یکی از مصداق‌های جذاب این روزها، «دعوای طنزگونه» و بازی رسانه‌ای بود که میان ابوطالب حسینی و امیرحسین قیاسی شکل گرفت.

 

این یک بازی هوشمندانه و مدیریت‌شده بود که توانست بازار محتوای طنز را داغ‌تر کند. در این میانه، علی ضیا نیز سعی کرد خودش را به این بازی رسانه‌ای بچسباند؛ اما دقیقاً به دلیل جنس متفاوت اجرایش که هنوز رگه‌هایی از جدیت تلویزیونی در آن دیده می‌شد، نتوانست در این بازی حل شود و ناخواسته «سوخت» و نتیجه آن بر ضد خودش عمل کرد. حتی رصد مصاحبه‌های اخیر او در برنامه «با ضیا» نشان می‌دهد که او گاهی در انتخاب سوالات یا نحوه‌‌ پرداخت به موضوع، از شوخی‌های ساختارشکنانه قیاسی گرته‌برداری می‌کند؛ تلاشی که نشان‌دهنده‌ درک متأخر از شکست فرمول‌های سنتی است.

 

نبرد طنز هوشمندانه با نقد سنتی: پیروزی قیاسی بر ایرج طهماسب

میدان این نبرد نسل‌ها، تنها به مجریان هم‌سن‌وسال ختم نشد. حتی چهره قدیمی و قابل احترامی مثل ایرج طهماسب، خالق ماندگارترین شخصیت‌های عروسکی تاریخ معاصر ایران، نیز به دلیل نقد صریحش، به میدان بازی طنز این دو جوان پرانرژی کشیده شد.

 

طهماسب‌ که از مجریان قدیمی‌تر و ساختاریافته‌تر به شمار می‌آید، در استوری اینستاگرام خود از برنامه قیاسی انتقاد کرد و آن را یک مدل احمقانه و تقلیدی آمریکایی دانست که به «تخریب شخصیت» می‌پردازد و نگاهی «بازجویانه» دارد. او عملاً با این نقد، خود را در معرض هجمه هواداران و البته پاسخ هوشمندانه قیاسی قرار داد. قیاسی توانست با یک طنز هوشمندانه و با لحنی توام با احترام اما شوخ‌طبعانه به این انتقاد پاسخ دهد و با استفاده از همان زبان رسانه‌ای که به تسخیر درآورده، به طرز دراماتیکی پیروز این جدال باشد.

 

او با شوخی و لحن خاص خود، به گونه‌ای از طهماسب یاد کرد که هم احترام مخاطب قدیمی او حفظ شد و همچنین ثابت کرد که زبان جدید کمدی، قابلیت تبدیل جدی‌ترین نقدها را به بازی و محتوای سرگرم‌کننده دارد. این رویداد نشان داد که حتی نقد از طرف یک چهره اسطوره‌ای، اگر با ادبیات رسمی و سنتی صورت گیرد، در مقابل طنز هوشمندانه و به‌روز، به راحتی زمین می‌خورد.

 

  آسیب‌شناسی مرزهای نازک:  خطر ابتذال و هتک حرمت

با این حال، این موج خروشان و موفقیت‌آمیز، روی یک «مرز نازک» در حرکت است که نیازمند آسیب‌شناسی جدی است. طنز کلامی هوشمندانه که این روزها خریدار دارد، به سرعت می‌تواند تبدیل به کمدی سخیف و شوخی‌های جنسی شود. آزادی بی‌حدومرزی که فضای مجازی در اختیار این کمدین‌ها قرار داده، مانند یک شمشیر دولبه عمل می‌کند. 

 

  خطر کمدی سخیف: از آنجا که این طنز، مرزهای محافظه‌کارانه تلویزیون را شکسته، وسوسه عبور از خطوط قرمز اخلاقی و ورود به شوخی‌های جنسیتی یا محتوای مبتذل با هدف جذب سریع مخاطب، همواره وجود دارد. این مسیر، عمر هنری کمدین‌ها را کوتاه کرده و آنها را از دایرۀ «طنز سازنده» خارج می‌کند. 

 

  خطر هتک حرمت و نقد تند: نقد تند و شوخی‌های شخصی با چهره‌های مطرح‌ که بخش مهمی از جذابیت کار قیاسی است، به سرعت می‌تواند از مرز نقد اجتماعی به «هتک حرمت» شخصی و تخریب چهره‌ها تبدیل شود. مجریان این موج باید دائماً مراقب باشند که طنزشان به «تیشه»‌ای برای تخریب تبدیل نشود؛ چرا‌که جامعه به همان سرعتی که آنها را بالا می‌برد، با کوچک‌ترین خطایی می‌تواند آنها را پس بزند.

 

امیرحسین قیاسی و ابوطالب حسینی تنها دو کمدین ساده نیستند؛ آنها نمایندگان یک رسانه‌‌ نوظهور و زبانی تازه هستند که نشان می‌دهد دیگر نمی‌توان با قواعد دهه‌های قبل با مخاطب ارتباط گرفت. رسانه‌هایی که از این زبان و نیاز روز عقب بمانند، مخاطب خود را از دست می‌دهند و در نهایت در برابر موج طنز کلامی هوشمندانه، ناچار به عقب‌نشینی یا شکست در بازی رسانه‌ای خواهند شد. اما بقای این پادشاهان طنز، در گرو توانایی آنها در حفظ تعادل بر این مرز نازک است: در اوج شوخ‌طبعی و ساختارشکنی، همواره متعهد به اخلاق و هوشمندی باقی بمانند.

 

سایر اخبارفرهنگیرا از اینجا دنبال کنید.
کدخبر: ۶۳۴۷۱۱
تاریخ خبر:
ارسال نظر