یک چسب زخم سیاسی! | درباره اتفاقی که دیروز در مجلس رخ داد
خسته شدیم از خطبای آتشین سخن و جوانان یاغی ...
هفت صبح| تایید کابینه و گذر 4 یا 5 وزیر که به نظر میرسید زیر آتش اعضای پایداری رد صلاحیت بشوند خبر خوشحال کننده ای است. این که کابینه ای تشکیل شود که جا برای همه گرایشها داشته باشد. راستش در علم سیاست در سطح جهان شاید چنین شیوه ای مذموم قلمداد شود و بگویند مگر شرکت سهامیاست کابینه ؟ اصلا چرا گروهی که آرای اکثریت را در دست دارد و برنامههای خاص حامیان خود را دنبال میکند باید بخشی از کابینه را به طرف مقابل پیشکش کند؟
اما این ایده به ظاهر استاندارد در فضای سیاسی ایران جواب نمیدهد. در جامعه ای زخم خورده و پاره پاره که از سال 87 تاکنون روی دست ما باقی مانده بیشتر از خاک برداری و طناب کشی نیازمند چسب زخم بودیم. نیازمند پل زدن و پانسمان کردن و ترمیم کردن. خسته شدیم از خطبای آتشین سخن و جوانان یاغی . مختصات جامعه ایرانی و تنوع ایدههای گوناگون راه زندگی را برای تمامیت خواهی با هر توجیهی بسته بود .
کابینه آیتالله رئیسی این گسترش نیروها را در طیفهای مختلف اصولگرایان البته در یک گستره محدود معنا کرده بود. کیست که نارضایتی گروههای رادیکال اصولگرا را از حضور مخبر و ضرغامی و خاندوزی و علی آبادی و اسماعیلی و حتی امیر عبداللهیان را در وزارتخانههای مختلف ویا حتی مخالفت با حضور خانم سکینه پاد را لمس نکرده باشد.
حالا پزشکیان یا از سر اجبار و یا از سر ریزبینی و ایده شخصی خود کابینه ای را چیده که درآن از اصلاح طلب تا اصولگرا در کنار هم قرار گرفته اند. کمیپیر هستند اما این تنوع نگاه شاید حساسیتها را از بین ببرد. شاید کمیآرامش به این سرزمین هدیه شود. ما بیشتر از هرچیزی به آرامش احتیاج داریم. باور کنید.