استعمار مالی نو در لباس دیجیتال
صندوق بینالمللی پول با گسترش تتر و رمزارزهای باثبات، در پی بازتولید سلطه دلاری در عصر بلاکچین و محدودسازی آزادی مالی جهانی است
هفت صبح، ناصر غریبنژاد| رمزارز تتر به ابزاری کلیدی برای مبادلات تجاری در سایه چالشهای ژئوپولیتیکی تبدیل شده است. وجود ثبات ارزش تتر باعث شده حالا در نظام مالی نوین نقش موثری ایفا کند. هرچند اخیرا اکونومیست تلاش کرده در گزارشهای متناقضی رقابت را به نفع سایر بازارهای رغیب نشان دهد.
گزارشی تازه درباره رمزارز تتر، پرده از واقعیتی جدید برداشته است و رمزارزی که ثبات را به دنیای بلاکچین آورده است، حالا به ابزاری محبوب برای تجارت، دولتهای تحریمشده و شبکههای مالی کشورهای مختلف تبدیل شده است. تتر نهتنها نظم مالی جهانی را به چالش کشیده، بلکه مرز میان پول و طلا و... را محو کرده است.
واقعیت بازار جهانی نشان میدهد در عصر دیجیتال، تجارت درگیر مسیرهای بروکراسی سرمایه نیست. البته اکونومیست در گزارش خود با عنوان «تتر؛ پول رویایی پولشویان» مینویسد که «رمزارز تتر، که در دنیای پرنوسان رمزارزها عرضه شد، اکنون به ابزاری محبوب برای شبکههای مالی پنهان، قاچاقچیان و دلالان داراییهای مشکوک تبدیل شده است.»
البته پیشتر این رسانه به نقش مهم تتر در بازار جهانی و تجارت بدون هزینه دلالی پرداخته بود و این تحول، نشانهای از بازی پشت پرده و بازتاب آن در رسانه دارد. اما شکی نیست نظام مالی جهانی با چالشی تازه روبهرو شده است؛ چالشی که از جنس فساد سنتی پنهان شده در معاملات پولی و حسابهای بانکی ناشناس نبود و حالا با معاملات شفاف از جنس رمزارز با سرعت، فناوری و بیمرزی روبهرو شده و معادلات آنها به هم ریخته است.
تتر، که در سالهای نخست وعده داده بود هر واحدش دقیقاً معادل یک دلار آمریکا پشتیبانی میشود، امروز با بیش از 180میلیارد دلار گردش روزانه یکی از پرکاربردترین رمزارزهای جهان است. این محبوبیت دلیلش مشهود است. همان ویژگیهایی که آن را برای کاربران عادی جذاب کرده بود؛ سرعت تراکنش بالا، کارمزد پایین و دسترسی بدون واسطه. همان ویژگیها نیز آن را به ابزار ایدهآل تجارت بدل کرده است. اکونومیست در گزارش خود به شواهدی اشاره میکند که نشان میدهد بخش قابلتوجهی از تراکنشهای تتر در صرافیهایی انجام میشود که در کشورهای مختلف قرار دارند؛ از سنگاپور تا جزایر کارائیب، جایی که قانونگذاری مالی متفاوت است و شاید تجارت با ابزارهای سنتی ناکارا بود.
تنوع نسخههای تتر در مناطق مختلف جهان
تتر در قالبهای مختلفی عرضه میشود که هرکدام با توجه به زیرساختهای بلاکچینی و نیازهای منطقهای طراحی شدهاند:
آسیا: نسخه TRC10 مبتنی بر بلاکچین ترون، با بیش از ۶۰ میلیارد دلار عرضه، بیش از نیمی از حجم جهانی USDT را در اختیار دارد. کارمزد پایین و سرعت بالا، آن را به گزینهای محبوب برای انتقالهای فردبهفرد در چین، هند و جنوب شرق آسیا تبدیل کرده است. همچنین نسخه CNHT با پشتوانه یوآن فراساحلی، در دیفای یوآنی کاربرد دارد.
آمریکای شمالی
نسخه ERC10 مبتنی بر اتریوم و نسخه سولانا برای پرداختهای سریع رایجاند. تتر همچنین در حال راهاندازی نسخه جدیدی به نام USAT است که با قوانین مالی آمریکا سازگار خواهد بود.
اروپا
نسخه یورویی EURT در کنار USDT-ERC10 مورد استفاده قرار میگیرد. قوانین MiCA اتحادیه اروپا، نسخههای یورویی را ترجیح میدهند و ترون نیز در حال رشد برای حوالههای ارزان است.
آمریکای لاتین
نسخه TRC20 و MXN₮ (پزوپگ) برای پوشش تورم و واریز مستقیم در بانکهای محلی استفاده میشوند. ترون در این منطقه نیز بهدلیل کارمزد پایین، محبوبیت بالایی دارد.
آفریقا و خاورمیانه
نسخه USDT مبتنی بر بلاکچین ترون (TRC10) بهدلیل کارمزد پایین و سرعت بالا، گزینهای محبوب برای کیفپولهای موبایلی و انتقالهای فردبهفرد است. همچنین، نسخه USDT در شبکه TON که با پیامرسان تلگرام یکپارچه شده، امکان دسترسی آسان به خدمات مالی را در مناطق کمبرخوردار فراهم میسازد. در کنار اینها، رمزارز RZUSD مبتنی بر استاندارد BEP10 نیز در برخی پلتفرمهای دیفای و حوالههای منطقهای مورد استفاده قرار میگیرد. سرمایهگذاری تتر در پروژههایی مانند Kotani Pay نشاندهنده تلاش برای ایجاد رمپهای محلی و اتصال کاربران آفریقایی به اقتصاد دیجیتال جهانی است.
اروپای شرقی و روسیه
نسخههای TRC10 و BEP10 برای دور زدن تحریمها و تراکنشهای فردبهفرد استفاده میشوند. بیش از ۲۷ درصد حجم کریپتو در این منطقه به USDT اختصاص دارد.
ترکیب ثبات دلار با فناوری بلاکچین
در دهه گذشته، رمزارزها بهویژه بیتکوین، اغلب بهعنوان دشمن سیستم مالی سنتی شناخته میشدند. اما تتر، پلی میان این دو دنیا شد: رمزارزی که ثبات دلار را با فناوری بلاکچین ترکیب میکند. با تضعیف نقش بانکها در انتقال بینالمللی پول و افزایش محدودیتهای ناشی از تحریمها، بسیاری از بازیگران غیررسمی اقتصاد جهانی به سمت تتر روی آوردند. این رمزارز، بهدلیل ماهیت متمرکز خود، هم به دولتها و هم به تجار اجازه میدهد از آن بهره ببرند.
دولتهای تحریمشده از آن برای دور زدن محدودیتهای دلاری استفاده میکنند و شبکههای تجارت برای انتقال سریع پولهای غیرقانونی. اکونومیست در ادامه گزارش خود به جنبه دیگری اشاره میکند که کمتر مورد توجه قرار گرفته است: شکاف میان نظارت شرکت تتر و واقعیت بازار. شرکت صادرکننده تتر میگوید که پشتوانه مالی تمام توکنها بهصورت کامل و نقدی در حسابهای بانکی معتبر نگهداری میشود.
اما اکونومیست مدعی شده، از جمله بررسیهای سازمانهایی چون والاستریت ژورنال، نشان دادهاند که بخشی از این پشتوانه در اوراق قرضه شرکتی و داراییهای پرریسک نگهداری میشود. به بیان دیگر، تتر نه آنچنان «پایدار» است که عنوان استیبلکوین وعده میدهد و نه آنچنان شفاف که بتواند اعتماد عمومی را جلب کند. اما عملکرد تتر تاکنون برخلاف این ادعا بوده است. نکته دیگر آن است که برخلاف بیتکوین که تراکنشهای آن روی بلاکچین عمومی قابلردیابی است، تتر اغلب در صرافیهای متمرکز منتقل میشود. همین امر باعث میشود جریان پول بهراحتی در هم تنیده شود و تشخیص منشأ یا مقصد آن تقریباً ممکن باشد.
تغییر زیستبوم پول کثیف
کارشناسان نقلقولشده در گزارش اکونومیست تاکید میکنند که رمزارزهای باثبات مانند تتر اکنون در مرکز یک انقلاب خاموش قرار دارند؛ انقلابی که میتواند نظام مالی بینالمللی را از درون دگرگون کند. در بسیاری از کشورها، بهویژه در آسیای جنوبشرقی، آمریکای لاتین و خاورمیانه، تتر عملاً جایگزین دلار نقدی شده است. مردم در مناطقی که تورم بالا یا نظام بانکی بیاعتماد دارند، از تتر بهعنوان ذخیره ارزش استفاده میکنند. در همان مسیر، این رمزارز در معاملات تجاری نقش ایفا میکنند.
اقتصاد جهانی، که پیشتر بر شبکههایی از حسابهای بانکی در بهشتهای مالیاتی متکی بود، حالا به شبکههای دیجیتال بیمرز متصل شده است؛ شبکههایی که نه دیوار دارند و نه مرکز. این پدیده «تغییر زیستبوم پول » است؛ تغییری که در آن مسیرهای سنتی - مثل شرکتهای صوری یا بانکهای کوچک در جزایر دورافتاده - جای خود را به بلاکچینهایی دادهاند که میلیاردها دلار در ثانیه جابهجا میکنند.
تجار امروزی دیگر نیازی به انتقال فیزیکی پول یا حتی حساب بانکی ندارند. تنها با چند کلیک میتوانند داراییهای خود را به تتر تبدیل کرده و آن را به هر نقطهای از جهان بفرستند. این همان رویایی است که سالها پیش برای نظام مالی غیرممکن به نظر میرسید. گسترش پولهای دیجیتال، حاکمیت پولی دولتها را نیز تغییر داده، وقتی میلیاردها دلار از گردش رسمی اقتصاد خارج و در قالب توکنها مبادله میشود، سیاستگذاران پولی عملاً بخشی از ابزار کنترل تورم، نقدینگی و تراز پرداختها را از دست میدهند. اگر تتر بهطور گسترده در کشورهای در حال توسعه جایگزین ارز ملی شود، دولتها در مواجهه با بحرانهای مالی دیگر نمیتوانند سیاستهای پولی موثر اعمال کنند.
این همان اقدامی است که اکونومیست از آن بهعنوان «دلاریزاسیون پنهان دیجیتال» یاد میکند؛ فرآیندی که اقتصاد کشورها را بیآنکه خود بدانند، به نظام مالی آمریکا گره میزند. با این حال، گزارش اکونومیست جنبه دیگری از ماجرا را میبیند. برخی تحلیلگران معتقدند که ظهور تتر و رمزارزهای مشابه، پاسخی طبیعی به نیاز واقعی بازار است. نظام بانکی سنتی در بسیاری از نقاط جهان، پرهزینه، کند و تبعیضآمیز است. رمزارزها توانستهاند میلیونها نفر را به نظام مالی جهانی متصل کنند. در این نگاه، تتر نشانهای از شکست ساختارهای مالی موجود است. با این حال، حتی این تحلیلگران نیز اذعان دارند که بدون نظارت و شفافیت، چنین ابزارهایی میتوانند به سلاحی موثر در تجارت تبدیل شوند.
بازپسگیری کد؛ مقاومت در برابر نظم متمرکز رمزارزی
در برابر این تلاشها، مقاومتهایی نیز شکل گرفتهاند. تتر با وجود حذف از برخی صرافیهای اروپایی، همچنان با بیش از 180میلیارد دلار در گردش، نقش پررنگی در اقتصاد دیجیتال ایفا میکند. اما رهایی واقعی، نیازمند بازتعریف قواعد بازی است قواعدی که بهجای تمرکزگرایی، بر آزادی مالی، شفافیت و عدالت دیجیتال بنا شده باشند.
در جهانی که پول مانند اطلاعات حرکت میکند، صندوق بینالمللی پول نمیتواند با نسخههای قدیمی کنترل، مسیر رمزارزها را مهار کند. اما تا زمانی که قوانین جهانی به نفع قدرتهای مالی تثبیتشده نوشته شوند، رمزارزها نیز در معرض خطر بازتولید همان الگوهای استعماری خواهند بود که روزی با دلار آغاز شدند.
مسیر آینده رمزارزها، اگر قرار است از تکرار تاریخ رهایی یابد، باید از دل یک نظم پسااستعماری زاده شود، نظمی که در آن قدرت نه بر پایه انباشت سرمایه، بلکه بر اساس مشارکت واقعی و استفاده در شبکه توزیع میشود.
در چنین الگویی، رأیگیری در پروتکلهای استیبلکوین نه بهدست نهادهای متمرکز یا دارندگان بزرگ توکن، بلکه بهدست کاربران فعال و جوامع محلی شکل میگیرد؛ وارونهسازی کامل مدل سلطهگرانهای که صندوق بینالمللی پول در دهههای گذشته با دلار پیاده کرده است.
در این چشمانداز، اتحادهای منطقهای از آمریکای لاتین تا آفریقا و جنوب آسیا میتوانند جنبشهایی برای بلاکچینهای غیرمتعهد ایجاد کنند؛ شبکههایی که نه در والاستریت، بلکه در بازارهای محلی، نه با پشتوانه اوراق خزانه آمریکا، بلکه با نیازهای واقعی مردم شکل میگیرند. حسابرسی این شبکهها نیز باید از انحصار شرکتهای حسابرسی وابسته به واشنگتن خارج شود و بهدست سازمانهای خودگردان غیرمتمرکز (DAO) و نهادهای متنباز جهانی سپرده شود؛ شفافیتی که نه از بالا تحمیل، بلکه از پایین مطالبه میشود.
اشتباه بنیادین بسیاری از پروژههای رمزارزی این بود که وعده آزادی دادند، اما قدرت را بازتوزیع نکردند. صندوق بینالمللی پول با ابزارهای دیجیتال خود، به ما یادآوری میکند که اگر نوآوری با عدالت همراه نباشد، تنها شکل تازهای از امپراتوری خواهد بود امپراتوریای که اینبار نه با توپ و تفنگ، بلکه با کد و قرارداد هوشمند سلطه میورزد.
امروز که عرضه تتر از 180 میلیارد توکن فراتر رفته، پرسش اصلی دیگر این نیست که آیا نظم مالی پیشین در حال فروپاشی است یا نه؛ بلکه این است که چه کسانی و با چه ارزشهایی، ویرانههای آن را بازسازی خواهند کرد. آیا این بازسازی بر پایه اعتماد به مردم و کد خواهد بود، یا بار دیگر به نفع نهادهایی که در گذشته با دلار، و امروز با استیبلکوینهای مهندسیشده، سلطه خود را بازتولید میکنند؟
بهقول ساتوشی ناکاموتو، بنیانگذار بیتکوین: «مشکل اصلی ارزهای سنتی این است که برای کار کردن، نیاز به اعتماد دارند.» اکنون زمان آن رسیده که این اعتماد را از نهادهای متمرکز پس بگیریم و آن را در دل کدهایی بگذاریم که شفاف، غیرقابل دستکاری و در خدمت همگاناند نه در خدمت استعمارگران دیجیتال.
صندوق بینالمللی پول؛ از دلار تا رمزارز، بازتولید استعمار مالی
صندوق بینالمللی پول که در کنفرانس برتون وودز ۱۹۴۴ با هدف تثبیت نظم مالی جهانی شکل گرفت، همواره نقش مجری سیاستهای پولی غرب را ایفا کرده است. امروز، این نهاد با تمرکز بر رمزارزها بهویژه تتر در تلاش است تا نظم جدیدی را بر پایه کنترل و تمرکزگرایی بنا کند؛ نظمی که با ذات غیرمتمرکز بلاکچین در تضاد است. در گزارشهای رسمی صندوق و جلسات گروه ۲۰، تتر بهعنوان تهدیدی برای «ثبات کلاناقتصادی» معرفی شده و پیشنهادهایی برای نظارت مرحلهای، حسابرسی ذخایر و هماهنگی فرامرزی ارائه شدهاند. هدف اصلی این اقدامات، وابسته نگهداشتن استیبلکوینها به داراییهای دلاری و بازگرداندن تقاضا به بازارهای بدهی غربی است.
استعمار پولی ۲.۰؛ رمزارزها در خدمت نظم شمال جهانی
در کشورهای جنوب جهانی، تتر به ابزاری برای پوشش تورم، انتقال ارزی کمهزینه، و فرار از نظامهای بانکی ناکارآمد تبدیل شده است. اما صندوق با اعمال فشار بر دولتها، ممنوعیتهای قانونی و شروط وامهای کلان، در حال محدودسازی این آزادی مالی است. نمونههایی مانند عقبنشینی جمهوری آفریقای مرکزی از پذیرش بیتکوین یا محدودیتهای اعمالشده بر آرژانتین و نیجریه، نشاندهنده تلاش برای بازگرداندن کنترل به دست نهادهای غربی هستند. این روند، اصطلاح «کریپتو-استعمار» را در محافل دانشگاهی و رسانهای رایج کرده است؛ جایی که نوآوریهای بلاکچینی بهجای توانمندسازی، به ابزار استخراج داده و نقدینگی برای شمال جهانی تبدیل میشوند.