سوسکهای سایبورگ در راهند

پژوهشگران اوزاکا با کلاهخودهای کوچک حشرات را بدون جراحی و آسیب به ماموریت میفرستند
هفت صبح، محمد حاجیمومنی| حتما انتظارش را نداشتید روزی برسد که تیتر صفحه آخر یک روزنامه را با این جمله بخوانید: « سوسکهای سایبورگ در راهند». بله، اگر امروز صبح هنوز در دنیای دیروز زندگی میکردید، همین یک خبر کافی بود تا بیدارتان کند و شما را وسط عصر شگفتانگیز پیوند زیستشناسی و فناوری بیندازد.
دانشمندان دانشگاه اوزاکا، بیسروصدا اما با دستاوردی پرسروصدا، مرزهای علم را یک گام دیگر جابهجا کردهاند. آنها موفق شدهاند سوسکها این موجودات سرسخت و شگفتانگیز را به موجوداتی نیمهماشینی یا همان سایبورگ بدل کنند اما نه با جراحیهای هولناک و سیمکشی داخلی، با کلاهخودهایی کوچک و یک ترفند نوری بسیار هوشمندانه.
سوسک با کلاه، بینیاز از تیغ جراحی
ماجرا از این قرار است که تیم پژوهشی به رهبری دکتر کیسکه موریشیما، به جای آنکه سراغ دستکاری مغز سوسکها یا تحریک الکتریکی عضلاتشان بروند، روشهایی که هم برای جانور آسیبزا هستند و هم در درازمدت کارایی خود را از دست میدهند، تصمیم گرفتند مسیر انسانیتری را امتحان کنند. موریشیما میگوید: «به جای آنکه کنترل مغز سوسک را بهدست بگیریم، فقط از حواس خودش برای هدایتش بهره میبریم. این روش، پایدارتر و ایمنتر است و به جانور هم آسیب نمیزند.»
کلید کار کلاهخودهای کوچکی است که مثل یک عینک یا ماسک ویژه روی سر سوسک نصب میشود؛ کلاهخودی که به چراغهای کوچک فرابنفش مجهز است. این چراغها به کولهپشتی بیسیمی متصلاند که به سوسک وصل میشود. کولهپشتی مجهز به حسگرهایی است که توقف سوسک را شناسایی میکند و به محض ایستادن، چراغ فرابنفش را روشن میکند.
همین یک ترفند ساده، رفتار مشهور بسیاری از حشرات را فعال میکند: نفرت و فرار از نور فرابنفش یا همان فتواکس منفی. سوسک، به صورت کاملاً طبیعی، از این نور میگریزد. کافیست نور را به چشم چپ یا راستش بتابانند تا جانور به همان سمت حرکت کند. این شیوه نه از جانور قهرمان میسازد، نه او را عذاب میدهد، فقط با حواس خودش، مسیری که دانشمندان میخواهند را طی میکند، بیدرد، بیخون، بیخطر.
هزار توی آزمایش، سوسکهای باهوش
داستان وقتی جذابتر میشود که میفهمیم این فناوری هم مؤثر است هم پایدار و قابل تکرار. پژوهشگران اوزاکا، سوسکهای مجهز به این کلاهخودها را بیش از ۱۵۰ بار وارد مسیرهای پرپیچ و خم شبیه هزارتو کردند. نتیجه حیرتانگیز بود: ۹۴ درصد این سوسکهای سایبورگ موفق شدند راه خروج را پیدا کنند، در حالی که تنها ۲۴ درصد سوسکهای معمولی (بدون کلاه و هدایت) از پس این چالش برآمدند. کافیست فیلم حرکت این سوسکهای کلاهدار را ببینید تا باورتان شود مرز خیال و واقعیت کجاست.
وداع با شوک الکتریکی، سلام به هوش رفتاری
تا همین چند سال پیش، اگر کسی میخواست کنترل رفتار یک حشره را بهدست بگیرد، چارهای جز تحریک عصبی یا عضلانی با جریان الکتریکی نداشت. اما این روش هم جانور را اذیت میکرد، هم خودش به سرعت منسوخ میشد؛ چون جانور بعد از مدتی به آن شوکها عادت میکرد و دیگر واکنش نشان نمیداد. اما راهحل امروز، دیگر بر پایه اجبار و دخالت نیست، بر اساس هوش رفتاری و احترام به طبیعت موجود زنده بنا شده است.
سایبورگهای ریز اما کارآمد
سوسک سایبورگ شاید فعلا فقط یک تجربه علمی باشد اما افقهایی که پیش روی ما باز میکند، خیالانگیز است. سوسکهایی که از ویرانههای زلزله برای شناسایی مصدومان عبور میکنند، یا ماموران ریزنقش در ماموریتهای شناسایی و امداد، دیگر فقط در فیلمهای علمی-تخیلی وجود ندارند. همه اینها اما یادآور یک نکته مهماند: وقتی علم به مرزهای شگفتی میرسد، با وجدان انسانی باید همراه باشد. کاری کنیم که حتی سایبورگها هم از مسیر طبیعت خود دور نشوند؛ احترام به حیات، حتی اگر سرسخت و کوچک و سوسکوار باشد.