قتل به خاطر نگاه کردن به داخل ماشین

متهم بعد از طی روال قانونی پرونده، به زودی پای میز محاکمه خواهد رفت
هفت صبح| اواسط سال قبل گزارش درگیری مرگبار مقابل یک سفره خانه در فشم در دستور کار ماموران پلیس آگاهی و همچنین تیم جنایی قرار گرفت.در جریان درگیری جوانی به نام کاوه مورد اصابت ضربه چاقو قرار گرفت و راهی بیمارستان شد.
اقدامات درمانی برای نجات جان کاوه خیلی سریع آغاز شد اما شدت جراحت به حدی زیاد بود که کاوه به کام مرگ فرو رفت و به این ترتیب رسیدگی به موضوع وارد فاز جنایی شد. بازپرس جنایی با حضور بالای سر جسد در سردخانه بیمارستان تحقیقات را آغاز کرد و بعد از بررسی های ابتدایی تیم تشخیص هویت جسد با دستور بازپرس برای انجام معاینات و آزمایش های لازم راهی سردخانه پزشکی قانونی شد.
اولین تحقیقات
ماموران پلیس آگاهی در گام نخست از تحقیقات خود سراغ خانواده کاوه رفتند. برادر مقتول به ماموران گفت:«خانه ما در نزدیکی محل وقوع جنایت قرار دارد. روز حادثه در خانه نشسته بودم که ناگهان صدای فریادهای برادرم را شنیدم.با تعجب سر جایم ایستادم و از پنجره به حیاط زل زده بودم تا ببینم ماجرا از چه قرار است.
همان موقع دیدم که کاوه وارد حیاط خانهمان شد و در حالی که سر و رویش خونین بود به شدت آشفته و خشمگین به نظر میرسید.او با شتاب در حالی که نفس نفس میزد سراغ ماشینش که در حیاط پارک شده بود رفت و یک چاقو برداشت و بعد بیرون دوید. من با دیدن او اینقدر وحشت کرده و ترسیده بودم که دنبالش دویدم. دیدم چاقو به دست به سمت یک خودروی پژو 207 رفت که سر خیابان ایستاده بود.
برادرم با چاقویی که در دست داشت روی کاپوت خودرو ضربه محکمی زد اما همان موقع راننده گاز داد و از آن محل دور شد. همان جا بود که برادرم غرق در خون روی زمین افتاد و دیگر توان بلند شدن نداشت. ما خیلی سریع با اورژانس تماس گرفته و امدادگران فورا کاوه را به بیمارستان رساندند اما اقدامات درمانی بیفایده بود و مرگ برادرم رقم خورد.»
در ادامه تحقیقات تعدادی از دوستان کاوه که شاهد عینی ماجرا بودند؛ راننده پژو 207 را عامل وارد کردن ضربه مرگبار معرفی کردند. به این ترتیب با ردیابی و پیگیریهای انجام شده راننده جوان شناسایی شده و در عملیات غافلگیرانه پلیس دستگیر شد.
اعتراف به قتل
متهم بعد از رویارویی با ماموران جنایت لب به اعتراف گشود و در مورد جنایت گفت:«روز حادثه من به همراه دختر مورد علاقهام در ماشین مقابل سفره خانه نشسته بودیم و در حال صحبت بودیم که یک پسر جوان صورتش را به شیشه چباند و یک لحظه به ما زل زد.وقتی چشمم به چشمش افتاد سریع رفت.ابتدا به این حرکت اهمیتی ندادم اما چند دقیقهای بیشتر نگذشته بود که این بار یک مرد جوان دیگر آمد و دقیقا همان حرکت را تکرار کرد.
این بار کمی عصبانی شدم اما باز هم جلوی خودم را گرفتم واز ماشین پیاده نشدم تا اینکه بار سوم سر و کله کاوه پیدا شد و او هم مثل دو دوست دیگرش دقیقا همان کار را تکرار کرد.او صورتش را به شیشه ماشین چسباند و داخل خودرو را نگاه کرد.اینجا بود که دیگر کفرم بالا آمد و با عصبانیت از ماشین پیاده شدم.یکی از دوستان کاوه سعی کرد من را آرام کند و معذرت خواهی کرد و از من خواست در ماشینم بنشینم.
همین که میخواستم دوباره پشت فرمان بنشینم کاوه به سمتم حمله کرد و درگیر شدیم.در جریان درگیری چاقویی را که در ماشین داشتم بیرون آورده و یک ضربه به او زدم اما بعد اینقدر ترسیدم که پا به فرار گذاشتم.» متهم در ادامه گفت:«بعد سراسیمه به خانه رفتم و موضوع را برای پدرم تعریف کردم.خیلی ترسیده بودم و پدرم هم مضطرب و پریشان شد.
گفت بیا با ماشین من دوباره به آن محل برویم و احوال آن جوان را جویا شویم اما وقتی دوباره به محل درگیری مرگبار برگشتیم متوجه شدیم که کاوه فوت کرده است.دنیا روی سرم خراب شد و به حدی ترسیدم که در خانه مخفی شدم.» با اعتراف صریح متهم و طی روال قانونی و صدور کیفرخواست پرونده برای رسیدگی به شعبه سوم دادگاه کیفری یک استان تهران ارجاع شد و متهم به زودی پای میز محاکمه رفته و از خود دفاع خواهد کرد.