یارانه سوخت در انحصار خودرو دود میشود
مصرف ۲ تا ۳ برابر استاندارد جهانی در خودروهای ایرانی دوباره بحث رقابت، واردات و آزادی انتخاب مردم را به خط اول سیاستگذاری بازگرداند
هفت صبح| چند دهه است که علاوه بر میلیونها ایرانی، کارشناسان مستقل و حتی برخی نمایندگان مجلس هشدار میدهند که خودروهای ایرانی بیش از حد بنزین میبلعند. اما پاسخ رسمی، چیزی بین انکار و سکوت بود. اما به نظر میرسد حالا ورق برگشته است؛ چرا که رئیسجمهور هم صریحا میگوید مصرف سوخت خودروهای داخلی بالاست.
همین اعتراف، هرچند دیرهنگام، یک نقطه روشن در بحث انرژی کشور است. چون وقتی بالاترین مقام اجرایی از «پرمصرف بودن» حرف میزند، یعنی مشکل دیگر قابل جارو زدن زیر فرش نیست. سالهاست مصرف سوخت واقعی بسیاری از خودروهای داخلی به ۱۰ تا ۱۲ لیتر در ۱۰۰ کیلومتر میرسد. عددی که دو تا سه برابر استاندارد روز دنیاست.
در اروپا مصرف متوسط خودروهای جدید حدود ۵ تا ۶ لیتر است و در ژاپن حتی کمتر. شهروند ایرانی برای هر صد کیلومتر رانندگی، تقریبا دو برابر یک راننده اروپایی سوخت میسوزاند، آن هم در کشوری که بنزین یارانهای خودش یک مناقشه روزانه است و تنها «برنده» این وضعیت، خودروسازانی هستند که بدون پاسخگویی، مونتاژ و فروش موتورهای قدیمی و ناکارآمد را ادامه میدهند.
به زبان ساده، وقتی شما مجبورید خودرویی بخرید که در بهترین حالت ۸ لیتر و در واقعیت ۱۲ لیتر مصرف میکند، یعنی هزینه بنزین، آلودگی هوا، استهلاک و یارانه پنهان همه از جیب مردم میرود، اما امتیازش نصیب تولیدکنندهای میشود که نه رقابتی میبیند و نه تهدیدی. در شرایط طبیعی بازار، کدام مصرفکننده حاضر است برای یک خودروی چهار سیلندر با مصرف ۱۲ لیتر پول بدهد؟ این پرسش در کشورهایی با بازار آزاد حتی مطرح هم نمیشود.
زیرا مشتری حق انتخاب دارد و بازار، هر تولیدکننده ناکارآمدی را با جسارت کنار میزند. رئیسجمهور پزشکیان چند راهحل برای مهار مصرف سوخت مطرح کرده است. از نوسازی پلتفرمها گرفته تا ارتقای فناوری ساخت موتور. اینها ایدههای خوبی هستند، اما یک نکته کلیدی را نمیتوان انکار کرد. تحول صنعت خودرو بدون رقابت واقعی ممکن نیست. آنقدری که آزادسازی بازار و امکان انتخاب آزاد، میتواند قاطعتری فشار را بر خودروسازان بیاورد، هیچ دستور اداری و کمیتهای توان انجامش را ندارد.
اگر شهروند ایرانی بتواند خودروهای روز دنیا یعنی کممصرف، استاندارد، ایمن و مقرونبهصرفه را آزادانه بخرد، صنعت داخلی ناگزیر از تحول میشود. اما اگر همچنان مانند امروز بازار در اختیار یک حلقه محدود باقی بماند، موتورهای پرمصرف نیز با بیاعتنایی به هشدار رئیسجمهور، به حیاتشان ادامه میدهند.
سالهاست در ایران یارانه سوخت مثل یک سایه بزرگ روی همه چیز افتاده است. گاهی بحث یارانه آنقدر داغ میشود که اصل موضوع دیده نمیشود. مردم فکر میکنند یارانه بنزین «برای آنها»ست، در حالی که در واقع بخش زیادی از این یارانه به خاطر ناکارآمدی خودروهای داخلی دود میشود و از اگزوز بیرون میرود. یعنی یارانهای که قرار بود مردم را حمایت کند، تبدیل شده به سپری برای ادامه تولید موتورهای قدیم.
موضوع سوخت و خودرو دو مسئله جدا نیستند. اینها مثل یک دوقلوی بهم چسبیدهاند که یکی را بدون اصلاح دیگری نمیتوان درمان کرد. اگر سیاستگذار فقط به مصرف سوخت بپردازد، اما بازار خودرو همچنان انحصاری و بسته باشد، هیچ برنامه بهینهسازی به نتیجه نمیرسد. اگر فقط درباره واردات و کیفیت خودرو صحبت کنیم اما ساختار مصرف سوخت را سامان ندهیم، باز هم تلاشها نیمهکاره خواهد بود.
راهحل واقعی یک ترکیب همزمان استکه شامل سه بخش بازار آزاد، رقابت واقعی و فناوری نو است. الان که رئیسجمهور درباره مصرف سوخت حرف زده، زمان آن فرا رسیده که به اصل مشکل برسیم یعنی کیفیت موتور، سطح استانداردها و آزادی انتخاب مردم. درست است که همه اینها سالها عقب افتاده است، اما هر اصلاح بزرگی از یک نقطه شروع میشود و امروز که دولت از تامین بودجه ارزی واردات بنزین ناتوان شده، همان نقطه عطف تاریخی است.
فضای رسانهای کشور پر شده از بحث درباره قیمت بنزین، کارت سوخت، قاچاق و مصرف عجیب. اما آنچه نیاز داریم یک نگاه شفافتر است. تا وقتی مصرف سوخت خودروهای ایرانی اینقدر بالاست، هر تغییری در سیاست انرژی مثل ریختن آب در آبکش خواهد بود. بنزین ارزان، گرانی بنزین، سهمیهبندی، هیچکدام بدون اصلاح صنعت خودرو نتیجه پایداری ندارد. این بار که موضوع سوخت دوباره داغ شده، میشود امیدوار بود تصمیمگیرندگان به رابطه عمیق این دو مسئله نگاه کنند.
صنعت خودرو باید، هم رقابتی شود و هم بهروز. مردم ایران مستحق خودروهای کممصرف و ایمن هستند. و البته اقتصاد ایران هم مستحق سیاستهایی که منابع ملی را هدر ندهد. این فرصت تازهای است که موضوع سوخت را درست بفهمیم و موضوع خودرو را بالاخره جدی بگیریم. شاید این بار، نقطه شروع، یک مسیر تازه باشد.