کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۵۹۸۲۵۹
تاریخ خبر:
وقتی شهدی نیست، گل خطرناک هم وسوسه‌برانگیز می‌شود

ذهن گرسنه، راهی به‌جز ریسک ندارد

ذهن گرسنه، راهی به‌جز ریسک ندارد

رفتارهای پرریسک انسان‌ها در شرایط نابرابر و استرس‌زا، مشابه زنبورها از مکانیزم‌های روان‌شناختی و اقتصادی ریشه می‌گیرد

هفت صبح،‌ ایمان برین| شاید برای شما جالب باشد که پژوهش‌هایی که روی رفتار زنبورهای عسل انجام شده، نشان می‌دهد زمانی که منابع غذایی در کندو، کم ‌‌و به‌طور نابرابر تقسیم شده باشد، زنبورها رفتار متفاوتی از خود نشان می‌دهند. به جای اینکه به دنبال گل‌هایی بروند که مطمئنا شهد دارند، ترجیح می‌دهند به سمت گل‌هایی بروند که احتمالا هیچ شهدی نداشته باشد. این بدان معناست که مغز آنها تحت فشار کمبود منابع، تصمیم‌های تکانه‌ای و ریسک‌پذیر اتخاذ می‌کند.

 

این موضوع صرفا یک رفتار ساده در میان حشرات نیست. وقتی منابع محدود و نابرابر تقسیم شوند، موجودات زنده ترجیح می‌دهند سریع‌تر و با ریسک بیشتر اقدام کنند تا شاید بتوانند چیزی کسب کنند. دقیقا مانند همین زنبورها، ما انسان‌ها نیز زمانی که در شرایط اقتصادی نامطلوب و نابرابر قرار می‌گیریم، تحت فشار روانی مزمنی واقع می‌شویم که ذهن ما را از آرامش و تصمیم‌گیری منطقی دور می‌سازد.

 

مطالعات روانشناسی نشان داده است که استرس‌های مستمر و کمبود منابع موجب کاهش توانایی کنترل نفس یا همان خودکنترلی می‌شود. در چنین وضعیتی، ذهن انسان ترجیح می‌دهد به جای تفکر عمیق و برنامه‌ریزی بلندمدت، تصمیم‌هایی سریع، تکانه‌ای و گاه پرخطر اتخاذ کند.

 

ممکن است مشاهده کنیم فردی در امتحان تقلب می‌کند یا ناگهان دست به کار خلاف می‌زند؛ اغلب این رفتارها از نگاه ما انتخابی آگاهانه و نامطلوب به نظر می‌رسند‌ اما اگر شرایط اقتصادی و اجتماعی آن فرد را مورد بررسی قرار دهیم، درمی‌یابیم که شاید آن تصمیم تنها راهی بوده که ذهن تحت فشار او توانسته است انتخاب کند.

 

این مسئله صرفا یک مسئله اخلاقی یا رفتاری نیست، بلکه پدیده‌ای روان‌شناختی است که در بطن نابرابری‌های اقتصادی ریشه دارد. وقتی فردی در شرایط دشوار و کمبود منابع قرار می‌گیرد، چشم‌انداز آینده برای او مبهم می‌شود و احتمال می‌رود که به سمت تصمیم‌هایی برود که شاید برای دیگران غیرمعقول یا خطرناک به نظر برسد.

 

این وضعیت به وجود آمدن چرخه‌ای معیوب را تسهیل می‌کند: نابرابری اقتصادی و اجتماعی موجب می‌شود افراد چشم‌انداز بلندمدت را از دست بدهند؛ این موضوع به اتخاذ تصمیمات تکانه‌ای و پرریسک منجر می‌شود؛ این تصمیمات اغلب شکست‌ها و مشکلات بیشتری به همراه دارد و نهایتا فرد را در موقعیتی دشوارتر قرار می‌دهد.

 

فهمیدن این مکانیزم به ما یاری می‌رساند تا به جای قضاوت‌های سطحی و سریع، نگاه انسانی‌تر و عمیق‌تری به مسائل داشته باشیم. این نگاه به ویژه برای سیاست‌گذاران و مدیران اجتماعی اهمیت فراوان دارد؛ زیرا کمک می‌کند سیاست‌هایی را طراحی کنند که به جای سرزنش افراد، به ریشه مشکلات اقتصادی و اجتماعی بپردازد.

 

برخی از این سیاست‌ها عبارت‌اند از: ایجاد فرصت‌های شغلی بهتر، افزایش دسترسی به آموزش و خدمات بهداشت روان، کاهش شکاف درآمدی و توزیع عادلانه‌تر منابع. این اقدامات می‌توانند فشار روانی بر افراد را کاهش دهند و ظرفیت تصمیم‌گیری منطقی و آینده‌نگرانه را در آنها افزایش دهند.

 

برگردیم به مثال زنبورها؛ آنها وقتی با کمبود و نابرابری منابع مواجه می‌شوند، مجبور می‌شوند که ریسک کنند و به دنبال گل‌هایی بروند که احتمالا شهد ندارند. ما نیز وقتی در شرایط دشوار اقتصادی و اجتماعی قرار می‌گیریم، رفتارهایی مشابه از خود بروز می‌دهیم. این رفتارها صرفا نشانه تنبلی یا بی‌فکری نیست، بلکه واکنش طبیعی ذهن ما در مواجهه با فشار و استرس است.

 

این دیدگاه می‌تواند بسیاری از رفتارهای به ظاهر نامعقول یا پرخطر افراد را توضیح دهد؛ از کسانی که در خیابان دست به دزدی یا خلاف می‌زنند گرفته تا افرادی که در محیط کار یا تحصیل تقلب می‌کنند. همه این افراد در شرایطی قرار دارند که مغزشان تحت فشار است و تصمیم‌های فوری و تکانه‌ای اتخاذ می‌کند.

 

بنابراین، دفعه بعد که دیدید کسی رفتارهای پرریسک یا نامطلوب از خود نشان داد، بهتر است نخست شرایط زندگی و فشارهای روانی او را در نظر بگیرید، نه اینکه صرفا به قضاوت و سرزنش بپردازید. این نگرش می‌تواند باعث شود همدلی بیشتری نسبت به دیگران داشته باشیم و راه‌حل‌های مؤثرتر و انسانی‌تری برای حل مشکلات اجتماعی بیابیم.

 

اگر ما به عنوان جامعه و سیاست‌گذار این موضوع را جدی بگیریم، می‌توانیم به جای تمرکز صرف بر مجازات و تنبیه، برنامه‌هایی را طراحی کنیم که شرایط زندگی افراد را بهبود ببخشد. این به معنای ایجاد عدالت اقتصادی، کاهش شکاف‌های طبقاتی و تقویت آموزش و حمایت‌های روانی است. این اقدامات به ذهن انسان امکان می‌دهد تا از فشار و استرس مزمن رهایی یابد و تصمیم‌هایی منطقی‌تر و عاقلانه‌تر اتخاذ کند.

 

پس، وقتی بدانیم که رفتارهای ریسک‌پذیر و تکانه‌ای نه صرفا انتخاب آزاد بلکه محصول فشار و کمبود منابع است، می‌توانیم به هم یاری رسانیم تا زندگی بهتر و جامعه‌ای عادلانه‌تر بسازیم. شاید بهتر باشد از زنبورها بیاموزیم؛ آنها در شرایط سخت ریسک می‌کنند‌ اما ما می‌توانیم شرایط را به گونه‌ای فراهم آوریم که مجبور به اتخاذ چنین تصمیماتی نشویم.


 

برای پیگیری اخباراقتصادیاینجا کلیک کنید.
کدخبر: ۵۹۸۲۵۹
تاریخ خبر:
ارسال نظر