اشکهایی که طلا شدند | گفتگو با ریحانه مبینی قهرمان پرش طول آسیا و دانشجوی دندانپزشکی
ریحانه میگوید برای ادامه ورزش حرفهای به درآمد دندانپزشکی بهعنوان پشتوانه نیاز دارد
هفت صبح| ریحانه مبینی آرانی، متولد ۳۰ آبان ۱۳۷۹ در شهرستان آران و بیدگل، عضو تیم ملی دوومیدانی زنان ایران و رکورددار بیرقیب پرش طول کشور در سه رده سنی نوجوانان، جوانان و بزرگسالان است؛ ورزشکاری که با ترکیبی از استعداد، سختکوشی و پشتکار، موفق شده دیوارهای محدودیت را بشکند و بارها بر سکوهای بینالمللی بدرخشد.
او قهرمان آسیا در مسابقات 2025 کرهجنوبی شد و اولین مدال طلای زنان در این رشته را بهدست آورد اما آنچه داستان ریحانه مبینی را از دیگر قهرمانها متفاوت میکند، تلاش همزمان و موفق او برای حضور در یکی از دشوارترین رشتههای دانشگاهی در ایران یعنی دندانپزشکی است. راهی که بسیاری آن را مانع ورزش حرفهای میدانند اما او با پشتکار مثالزدنیاش نشان داد هم میتوان درس خواند و هم قهرمان بود.
خانم مبینی، لطفا کمی درباره خانوادهتان و نقش آنها در مسیر ورزشیتان بگویید.
من خواهر ندارم، دو تا برادر دارم. برادرم ورزشکار است و باهم تمرین میکنیم. یکی از دلایل موفقیتم این بود که با برادرم تمرین میکردم. چون از نظر جسمی قویتر از من بود، همیشه یک حریف تمرینی خوب و جدی داشتم و این موضوع خیلی به پیشرفتم کمک کرد.
آیا در مسیر ورزش حرفهای، با مخالفتهایی هم روبهرو شدید؟
بله! خیلیها میگفتند ورزش باعث میشود نتوانی درس بخوانی. در این مسیری که بودم خیلی چیزها شنیدم. مثلا زمان کنکور گفتند ورزش را کنار بگذار چون مانع قبولی میشود. وقتی دندانپزشکی قبول شدم، گفتند خیلی رشته سختی است و نمیتوانی هر دو را ادامه بدهی. حتی وقتی برای مشورت پیش چند دکتر رفتم، گفتند فقط باید درس بخوانی. این حرفها برایم تبدیل به انگیزه شد تا بیشتر تلاش کنم و به آنها ثابت کنم که میتوانم در هر دو زمینه موفق باشم.
در لحظات سخت و ناامیدی معمولا به چه کسی رجوع میکردید؟
اولین کسی که سراغش میرفتم، آقای بادپی مربیام بود. ایشان انسان خیلی امیدوار و مثبتی هستند و هیچ وقت خسته نمیشوند. در برابر سختیها همیشه ایستادگی کردهاند. ایشان خیلی به من دلداری میدادند و باعث میشدند ادامه بدهم.
بزرگترین آرزوی ورزشیتان چیست؟
رویای من المپیک است؛ آن هم نه فقط حضور در آن، بلکه میخواهم بتوانم اتفاق خوبی رقم بزنم. هدف اولم رسیدن به فینال است و هدف مهمترم رفتن روی سکوی المپیک.
با توجه به شرایط اقتصادی ورزش در ایران، چقدر به آینده شغلیتان بهعنوان دندانپزشک فکر میکنید؟
اگر طرح دندانپزشکی را نروم، با توجه به اینکه ورزش درآمد خاصی ندارد، دچار چالش خواهم شد. هزینههای ورزش ما زیاد است. هدفم این بود که به شکل محدود در دندانپزشکی کار کنم و درآمدش را صرف ورزشم کنم. میخواستم کار و درسم پشتوانه ورزشم باشند. البته واقعیت این است که در طرح حقوق زیادی نمیدهند. اگر بتوانم در مطب شخصی یا کلینیک کار کنم، درآمد بیشتری خواهم داشت و بهتر میتوانم برای ورزش هزینه کنم.
پس دندانپزشکی شغل اصلی آینده شما خواهد بود؟
بله! واقعیت این است که شغل اصلیام در آینده دندانپزشکی خواهد بود. اما اگر در ورزش فرد بااستعدادی ببینم، خیلی دوست دارم تجربه و علمی را که به دست آوردهام به او منتقل کنم.
مسیر ورزش حرفهای برای شما سخت بوده؟
خیلی زیاد. قبل از بازیهای آسیایی خیلی گریه کردم. مسیر ورزش حرفهای خیلی سخت است. من فقط تمرین میکردم و زمانهای آزادی که داشتم را به دانشگاه میرفتم و درس میخواندم. برای تمرین و مسابقه مسیرهای طولانی را میرفتم و بلافاصله بعد از مسابقه برمیگشتم. رژیمهای سختی داشتیم و حتی نمیتوانستم یک بستنی یا فستفود بخورم. این فشارها گاهی باعث میشد با کوچکترین اتفاقی بغضم بترکد و گریه کنم. بارها به خاطر سختیها در تنهایی گریه کردهام.
اگر کسی بخواهد وارد ورزش حرفهای شود، چه توصیهای به او دارید؟
میگویم لطفاً رشته درستی انتخاب کن و ببین استعدادت در چه ورزشی است. بعضی ورزشکاران مسیر اشتباهی را انتخاب کردند و حتی با تمرین زیاد هم موفق نشدند چون استعداد کافی نداشتند. ورزش خیلی به استعداد بدنی بستگی دارد. تمرین مهم است، اما استعداد مهمتر است. اگر کسی بخواهد ورزش حرفهای را شروع کند باید با یک مربی خوب مشورت کند و وارد رشتهای شود که با استعدادش هماهنگ باشد.
در پایان، از میان موفقیتهایی که تاکنون کسب کردهاید، کدامها برایتان از همه شیرینتر بودهاند؟
سه موفقیت برایم خیلی دلپذیر بود: روزی که نتیجه کنکور آمد و فهمیدم در رشته دندانپزشکی دانشگاه اصفهان قبول شدم؛ روزی که بعد از ۴۵ سال رکورد پرش طول ایران را ارتقا دادم؛ و سومی وقتی بود که طلای آسیا را گرفتم. این سه اتفاق شیرینترین لحظات زندگیام بودند و واقعا نمیتوانم بگویم کدامشان بهتر بودهاند.