
هفت صبح| سارق مسلح که به همراه اعضای باندش وارد برجهای پایتخت شده و سرقت میکرد، بعد از دستگیری راز جنایتی که مرتکب شده بود نیز فاش شد. مدتی قبل مرد جوانی سراسیمه با ماموران پلیس تماس گرفت و از سرقت مسلحانه خانهاش خبر داد و گفت: لحظاتی پیش زنگ خانهمان به صدا درآمد و از چشمی که نگاه کردم، سرایدار برج پشت در بود.
من که فکر میکردم او مثل همیشه برای رسیدگی به امور مربوط به ساختمان زنگ در آپارتمان را زده است، در را باز کردم اما در را که باز کردم چهار مرد مسلح در حالی که نقاب به چهره داشتند وارد شده و اقدام به سرقت مسلحانه کرده و متواری شدند.آنها با تهدید از من خواستند جای اموال قیمتی و دلار و طلاهایم را بگویم و من که جانم را در خطر میدیدم هیچ راهی نداشتم به جز اینکه تسلیم باشم. آنها بعد از اینکه اموالم را غارت کردند، پا به فرار گذاشتند.»
شروع تحقیقات
بهدنبال این تماس کارآگاهان اداره یکم پلیس آگاهی وارد عمل و تحقیقات برای رازگشایی از این سرقت هولناک آغاز شد.در ابتدا اظهارات مالباخته ثبت شد و از وضعیت خانه صورت جلسه تهیه شده و لیست اموال مسروقه در اختیار پلیس قرار گرفت.در ادامه تحقیقات مرد سرایدار که همراه سارقان به در آپارتمان مراجعه کرده بود، هدف تحقیق کارآگاهان قرار گرفت و در شرح ماجرا گفت: در قسمت نگهبانی بودم که دو مرد جوان در حالی وارد شدند که بستهای در دست داشتند.
آنها گفتند نیکوکار هستند و بسته هم برای کمک به نیازمندان است و برای من آوردهاند. بعد شروع به صحبت کرده و اطلاعاتی در رابطه با ساکنان برج از من گرفتند. اطلاعات کامل را که دادم، اسلحه را به طرفم گرفته و مرا مجبور کردند به مقابل خانه مرد تاجر که وضع مالی خوبی دارد و در برج سکونت داشته بروم.»
فاش شدن راز سارقان در یک تلفن
در حالی که بررسیها ادامه داشت، کارآگاهان با شکایتهای مشابه مواجه شدند. تحقیقات در این رابطه ادامه داشت تا اینکه مرد جوانی با پلیس تماس گرفت و سرنخی از سارقان در اختیار کارآگاهان مبارزه با جرایم جنایی قرار داد. مرد جوان گفت: خدمتکار هستم و در حال نظافت راه پلههای ساختمانی بودم که صدای مردی را از داخل یکی از واحدها شنیدم.
او مشغول صحبت با تلفن بود و قرار سرقت مسلحانه از برجی در شمال تهران را برای امشب گذاشت. بهدنبال این تماس، کارآگاهان پلیس وارد عمل شده و مرد جوان را بازداشت کردند. در ادامه بررسیها مشخص شد که مرد جوان به اتهام قتل در شهرستان محل زندگیاش نیز تحت تعقیب است. به دستور بازپرس شعبه اول دادسرای ویژه سرقت متهم در اختیار کارآگاهان اداره آگاهی قرار گرفت و تحقیقات برای بازداشت اعضای فراری باند ادامه دارد.
گفتوگو با متهم
رسیدگی به این سرقتها در حالی ادامه دارد که موضوع جنایت در محل وقوع آن بررسی خواهد شد. در ادامه گزارش گفتگوی متهم اصلی پرونده با خبرنگار ما را بخوانید.
از سرقتهایت بگو؟
با همدستانم از شهرستان محل زندگیام راهی تهران شدیم و با پرسه زدن در خیابانها به سراغ برجها میرفتیم. هدیهای برای سرایدار برج میبردیم و به بهانه اینکه خیر هستیم، از او اطلاعات ساکنان برج را میگرفتیم. بعد با تهدید اسلحه، سرایدار را به طبقهای که متوجه شدیم بودیم ساکنش وضع مالی خوبی دارد میبردیم و صاحبخانه، سرایدار را جلوی چشمی میدید و در را باز میکرد و ما با تهدید اسلحه سرقت را انجام میدادیم.
بعد از سرقت چه میکردید؟
به شهرمان برگشتیم و صبر میکردیم تا مدتی از سرقت بگذرد و مجدد راهی تهران میشدیم.
در پروندهات اتهام قتل هم داری؟
در یکی از مرتبههایی که بعد از سرقت راهی زادگاهم شدم با یکی از دوستانم برسر اختلافات مالی دعوایم شد و او را به قتل رساندم.
چرا چنین شیوهای برای سرقتها انتخاب میکردی؟
چون دسترسی به اموال قیمتی کسانی که در برج زندگی میکنند سخت است و باز کردن گاوصندوق اگر صاحبخانه در منزلش نباشد، تقریبا غیرممکن است.
سرایدارها همیشه به تو اعتماد میکردند؟
همیشه نه اما در مواردی هم با زبانبازی میتوانستیم آنها را خام کنیم.
بنابراین گزارش رسیدگی به این پرونده تا روشن شدن میزان دقیق سرقتها در مرحله تحقیقات ادامه خواهد داشت.






