کلاسیک ببینیم| دیوانهبازی در دانشگاه
درباره فیلم «چرندیات» به کارگردانی نورمن زد مکلئود.
روزنامه هفت صبح، سینا بحیرایی| یک: دانشگاه همیشه یکی از بسترهای مورد علاقه کمدینها در تاریخ سینما بوده است. فضای جدی و سطح بالای آن که معمولا با ورود یک یا چند شخصیت خرابکار و متضاد آشفته میشود، دستمایه جذابی است که فیلمسازان و طنزپردازان زیادی به سراغش رفتهاند.
«دانشجوی سال اول» از هارولد لوید (1925) و «کالج» از باستر کیتن (1927) شاید از اولین فیلمهای کمدی تاریخ سینما باشند که دانشگاه را بهعنوان محل اصلی فیلمهای خود در نظر گرفتهاند. برادران مارکس هم در «چرندیات»، فیلم سال 1932 خود که اتفاقا یکی از معروفترین آثارشان هم هست به سراغ دانشگاه رفتند.
دو: فیلم روایتگر ماجرای پروفسور کوئینسی آدامز (گروچو مارکس) است که بهعنوان رئیس دانشگاه هاکسلی انتخاب میشود. قاعدتا هیچ نشانی از عقلانیت در وجود او نمیتوان پیدا کرد! پروفسور با اصرار پسرش فرانک (زیپو مارکس) متقاعد میشود که باید تیم فوتبال دانشگاه را تقویت کند.
حال باید بهدنبال وارد کردن دو فوتبالیست حرفهای به تیم دانشگاه باشد. به شکلی اتفاقی باورالی و پینکی (چیکو و هارپو مارکس) بهجای دو فوتبالیست حرفهای وارد تیم میشوند و ماجرا به شکلی غیرقابل پیشبینی جلو میرود.
سه: دوباره با همان دیوانهبازیهای جنونآمیز برادران مارکس طرف هستیم. بخش زیادی از کمدیهای فیلم وام گرفته از نمایشهای کمدی هستند که برادران مارکس در دهه 1920 روی صحنه میبردند. اصولا در مورد برادران مارکس، هواداران سینما به چند دسته تقسیم میشوند.
طرفداران سینما «شبی در اپرا» را بهترین فیلم آنها میدانند. خودشان «سوپ اردک» را فیلم مورد علاقهشان در نظر میگرفتند. این وسط یکسری هوادار جدیتر سینما و منتقد سینمایی معتقدند «چرندیات» بهترین فیلم آنهاست.
چهار: شاید دلیل اینکه «چرندیات» را فیلمبینهای حرفهایتر بیشتر دوست دارند، وحدت داستانی و ساختار چفتوبستدارتر آن است. در مقایسه با «سوپ اردک» بهعنوان مثال که ملغمهای بیسروته از صحنههای کمدی کوبنده است، «چرندیات» داستان سرراست مشخصی دارد و دستکم موفق میشود یک قصه را آغاز کند و به پایان مشخصی برساند.
نورمن زد مکلئود کارگردان هم برادران مارکس را کاملا به حال خود رها نکرده است؛ شوخیها و دیوانهبازیهای آنها حسابشده و فکرشده به نظر میرسد و نوعی خودداری و کنترل در آنها دیده میشود. چند صحنه رقص و آواز تماشایی هم در فیلم وجود دارد که باعث میشود آن را در گونه فیلمهای موزیکال هم قرار دهیم. به این ترتیب، با یک موزیکال-کمدی منسجم طرف هستیم که سازمانیافتگی بسیار خوبی دارد.
پنج: دنی رید از وبسایت پریکُد در یادداشتی خواندنی به اهمیت چیکو مارکس در بین برادران مارکس اشاره میکند. او معتقد است چیکو جایی حد وسط گروچو و هارپو است. بخش عمدهای از قدرت طنز گروچو در طنزهای کلامی و لهجه خاصی است که به خود میدهد. از سوی دیگر هارپو شخصیتی لال است و تنها با پانتومیم کمدی خاص خود را ارائه میدهد.
اما چیکو حد وسط آنهاست. هم لهجه خاص خودش را دارد و هم در طنزهای بیکلام بسیار پرقدرت ظاهر میشود. بر خلاف گروچو و هارپو که بعضی صحنهها را با استرس بازی میکنند، چیکو در تمام صحنهها بازی راحت و یکدستی دارد. جالب این است که در بین برادران مارکس (صرفنظر از زیپو که در حاشیه است) چیکو از همه قدرنادیدهتر است. معمولا گروچو یا هارپو بیشتر از همه دیده میشوند و محبوبتر هستند.
شش: همچون صحنه معروف آینه در «سوپ اردک»، در «چرندیات» هم با یک صحنه سوررئال فوقالعاده طرف هستیم. زمانی که چیکو غرق در نوازندگی پیانو است، گروچو به دوربین نزدیک میشود و به مخاطبان میگوید که این نوازندگی فعلا ادامه دارد و اگر دوست دارند میتوانند به سالن انتظار بروند و نفسی تازه کنند!
دوباره برادران مارکس با یک ایده نبوغآمیز دیوار چهارم را میشکنند و قصهگویی در سینما را وارد مرزهای تازهای میکنند. مسلما گروچو مارکس فکرش را هم نمیکرد این ترفند هنرمندانه با گذر زمان به چنین محبوبیتی برسد.
هفت: در یکی از صحنههای فیلم گروچو مارکس و تلما تاد مشغول قایقرانی هستند. در این صحنه اتفاق جالبی رخ میدهد. تلما بهصورت اتفاقی در آب میافتد، آن هم در حالیکه شنا بلد نیست! گروچو مارکس که از این موضوع خبر ندارد، فکر میکند این هم بخشی از فیلم است و همچنان به بازی خود ادامه میدهد. در نهایت این عوامل فیلم هستند که هراسان از پشت صحنه ظاهر میشوند و تلما تاد را نجات میدهند.
هشت: فیلم مربوط به دوران پیش از تصویب نظامنامه تولید تصاویر متحرک است که کد هیز هم نامیده میشود و باعث ایجاد سانسورهای فراوان در فیلمهای هالیوودی شد. همین کد هیز باعث شد چند دقیقه از فیلم حذف شود. متاسفانه این صحنهها از بین رفتند و فیلم به همین صورت جرح و تعدیلشده باقی ماند. «چرندیات» در بین 100 فیلم کمدی منتخب تاریخ از سوی انستیتوی فیلم آمریکا، جایگاه شصتوپنجم را دارد.