پایان خوب برای آقای معاون اول؛ بعد از این چه خواهد شد؟
آخرین قاب از حضور محمد مخبر در دولت با تصاویری از دیدار او با رهبران روسیه و چین بسته شد
هفت صبح| وقتی تبوتاب سقوط هلیکوپتر رئیس جمهور تا اندازهای فروکش کرد و جایش را به زمزمههای انتخاباتی داد، برای خیلیها مسلم بود که محمد مخبر به عنوان ادامهدهنده راه دولت سیزدهم یکی از نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری خواهد بود.مخصوصا آنهایی روی این پیشبینی پافشاری میکردند که در جریان نقش بسیار پررنگ محمد مخبر در دولت رئیسی بودند؛
نقشی که البته خود مرحوم رئیسی هم تلاشی برای پنهان کردن آن نداشت و خاطرمان هست که در ماههای اول شروع به کارش وقتی اختلافهایی بین مخبر و محسن رضایی به عنوان معاون اقتصادی دولت پیش آمد، رئیسجمهور به صراحت اعلام کرد که فرمانده اقتصادی دولت، معاون اول یا همان مخبر است و به اینترتیب، رضایی از دولت فاصله گرفت.مقاومت او و شیوه متفاوتش موجب شد تا روابطش با چهره های پایداری هم چندان گرم نباشد.
او حامی عملگرایان دولت بود. طیفی شامل وزیر اقتصاد و وزیر گردشگری و وزیر ارشاد و وزیر امور خارجه و وزیر صمت. حضور پررنگ مخبر و تلاش او برای هدایت دولت به فاصله گرفتن خیلی از چهرههای اقتصادی و سیاسی دیگر از دولت هم منجر شد و بعضیها که گمان میرفت حتما در دولت رئیسی نقشهای کوچک و بزرگ داشته باشند، بیرون ماندند. با همه اینها، اما مخبر حتی به عنوان یار پوششی یا حتی مدافع کارنامه 3ساله دولت هم به انتخابات وارد نشد.
حرف و حدیثهایی شنیده میشد که او با توصیه بزرگان جبهه انقلاب به نفع قالیباف بیرون از گود انتخابات مانده است و با توفیق پیدا نکردن قالیباف، حالا میدانیم که به هر حال او، در دولت بعد جایی نخواهد داشت اما او درست در آخرین روزی که هنوز سایه رئیسجمهور منتخب روی دولت موقتش نبود، قابهای منحصر به فردی ثبت کرد آن هم با حضور در اجلاس مهم شانگهای.
حالا تصاویری از آخرین روز فقدان رئیسجمهور در ایران از مخبر منتشر شده که او را به عنوان رئیس دولت در کنار ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه و همچنین شیجیپینگ، رئیس جمهور چین و سران کشورهای دیگری نشان میدهد. مخبر از کجا به این نقطه رسید و مسیر احتمالی حرکت او در آینده چطور خواهد بود؟
از دزفول تا پاستور
محمد مخبر ۶۹ساله فرزند خانواده مهمی بود و پدرش شیخ عباس مخبر از علمای شناختهشده دزفول محسوب میشد و حتی مدتی امام جمعه این شهر بود. خودش هم کارشناسی مهندسی برق، کارشناسی ارشد مدیریت و دکترای مدیریت و برنامهریزی توسعه اقتصادی دارد.
از فعالیتهای او پیش از انقلاب ۱۳۵۷، اطلاعات زیادی در دست نیست اما روزنامه هممیهن در مقالهای نوشته است که او همراه با افرادی مانند محمد جهانآرا، علی شمخانی، محسن رضایی، محمد فروزنده و محمدباقر ذوالقدر عضو گروه منصورون بوده است؛ گروهی که در خوزستان شکل گرفته بود و در دهه ۱۳۵۰ خورشیدی علیه حکومت پهلوی فعالیت میکرد.
او بعد از آغاز به کار سپاه پاسداران در خوزستان به عنوان مسئول بهداری سپاه دزفول منصوب شد و در سالهای جنگ ایران و عراق این سِمت را برعهده داشت. محمد مخبر بعد از پایان جنگ، مدیرعامل شرکت مخابرات دزفول، معاون اجرایی شرکت مخابرات استان خوزستان و سپس مدیرعامل این شرکت شد. او دورهای هم معاونت استانداری خوزستان را بر عهده داشت؛ بعد از آن به تهران رفت و در دوره ریاست محمد فروزنده (اهل خوزستان) بر بنیاد مستضعفان، مناصب مهمی مانند معاونت حملونقل و بازرگانی این بنیاد را برعهده گرفت.
در همین دوره بود که گفته شد او نقش مهمی در خارج کردن شرکت مخابراتی ترکسل از مناقصه پروژه اپراتور دوم تلفن همراه و جایگزینکردن شرکت امتیان آفریقای جنوبی در کنسرسیوم ایرانسل داشته است. او بعدا به عنوان نایبرئیس هیاتمدیره ایرانسل منصوب شد. از دیگر مناصبی که محمد مخبر برعهده داشت، ریاست هیاتمدیره بانک سینا بود که زیر نظر بنیاد مستضعفان فعالیت میکرد.
ممکن است فکر کنید فعالیت او در پستهای مهم با روی کار آمدن دولت رئیسی شروع شد اما اینطور نبود او قبل از ورود به دولت به عنوان معاون اول ، به مدت ۱۵سال تمام، رئیس ستاد اجرایی فرمان امام بود. یکی از ثروتمندترین مجموعههای اقتصادی ایران با دهها زیر مجموعه مهم که مستقیما زیر نظر رهبری فعالیت میکند.
اسم مخبر را اولینبار وقتی برای مردم عادی که خبرها را دنبال میکردند پررنگ شد که خبر رسید بنیاد برکت از زیر مجموعههای مهم ستاد اجرایی فرمان امام که از قضا خود مخبر هم مبدع راهاندازی آن بود، پروژه ساخت واکسن ایرانی کرونا را شروع کرده است.
پروژه ساخت واکسن «کوو ایران برکت» در ادامه به پروژهای مهم و حیثیتی و البته جنجالی و خبرساز تبدیل شد. در نهایت از این واکسن رونمایی شد و دختر محمد مخبر به عنوان اولین فردی معرفی شد که این واکسن را تزریق میکند اما جنجالهای اصلی حول محور این واکسن وقتی بالا گرفت که وعدههای تامین واکسن مورد نیاز داخل از سوی برکت چنان که باید تحقق پیدا نکرد اما این موضوع پی گرفته نشد و سبد واکسن ایرانیها با اسپوتنیک روسی، سینوفارم چینی، آسترازنکای انگلیسی- سوئدی و البته برکت تنظیم شد. کمی بعد از تمام این ماجراها قرار بود مخبر وارد مرحله جدیدی از حیات سیاسیاش بشود.
مرد پشت پرده
محمد مخبر رقابت برای تصدی پست معاون اول ریاست جمهوری را از نامهای شناختهشدهتری مانند سعید جلیلی برد و در روز ۱۷مردادماه، 5روز بعد از تنفیذ ابراهیم رئیسی، به این سِمت منصوب شد.او در همان چند ماه اول تلاش کرد میخ قدرت را محکم بکوبد و رقبا را از تصمیمگیریهای اقتصادی حذف کند. خبرسازترین آنها محسن رضایی، رقیب ابراهیم رئیسی در انتخابات بود که مدعی نظریهها و راهکارهای اقتصادی برای بهبود اوضاع بود.
رئیس جمهور جدید آقای رضایی را به معاونت اقتصادی دولت منصوب کرد اما دیری نگذشت که این معاونت از ترکیب کمیسیون اقتصادی کنار گذاشته شد و عملا از عرصه تصمیمگیری حذف شد. در ماههای آینده چهرههای دیگری از حلقه دانشگاه امام صادق از دولت دور ماندند و گروهی که بعدتر به عنوان تثبیتیها برای افکار عمومی شناخته شدند، چنانکه باید و شاید موفق به اجرای برنامههای خود در دولت رئیسی نشدند. اقدامات دیگری از جمله حذف دلار ۴۲۰۰تومانی هم از دیگر کارهایی بود که حتی در بین طرفداران رئیسی مخالفان جدی داشت اما با حمایت و پشتیبانی مخبر اجرا شد.
نقش او در دولت آنقدر پررنگ بود که هنوز یک سال از آغاز کار دولت ابراهیم رئیسی نگذشته، رقابتهای سیاسی و از آن مهمتر وخیمتر شدن وضعیت اقتصادی با وجود وعدههای انتخاباتی، صدای اصولگرایان ناراضی را درآورد. آنها از ابراهیم رئیسی میخواستند دایره اختیارات محمد مخبر را محدود کند و بعضی حتی خواهان برکناری او بودند.
جواد کریمیقدوسی، نماینده مجلس یازدهم و از اعضای جبهه پایداری، تیرماه ۱۴۰۱ در صفحه خود در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «جناب مخبر از توانایی لازم برای این جایگاه برخوردار نیست» و هشدار داد که «ماندن ایشان برای یکساعت هم ضرر است.»
پیش از آن محمد مهاجری، فعال رسانهای در توصیف محمد مخبر و نقش پشت پرده او در دولت رئیسی، در روزنامه اعتماد نوشته بود: «او با تیزهوشی سیاسی، به ندرت وارد گود میشود و به گونهای عمل میکند که ناکارآمدیهای دولت رئیسی به حساب او منظور نمیشود. درست مثل کسی که وارد دریا میشود اما خیس نمیشود.»
اما این انتقادها، راه به جایی نبرد. محمد مخبر در شهریور ۱۴۰۱ با حکم رهبری به عضویت مجمع تشخیص مصلحت نظام هم درآمد و ابراهیم رئیسی هم انتقادها از او را نشنیده گرفت. دیماه همان سال عکسهای محمد مخبر منتشر شد که در رویدادی کمسابقه در جلسه سران سهقوه شرکت کرده بود. بسیاری انتشار تصاویر او در این جلسه را به عنوان پیامی به منتقدانش ارزیابی کردند.از آن زمان هم معاون اول رئیسی بدون آن که نامش چندان خبرساز شود، در همین سِمت باقی ماند و هفتههای بعد از فقدان رئیسی را هم به عنوان سرپرست دولت تجربه کرد.
بعد از این چه خواهد شد؟
پیشبینی اینکه محمد مخبر بعد از روی کار آمدن دولت جدید به چه سِمتی خواهد رفت، سخت است؛ اما آنچه میتوان تا اندازه زیادی دربارهاش مطمئن بود، این است که اگر جلیلی رئیسجمهور شود (در زمان نوشتهشدن این گزارش ما هنوز از نتیجه انتخابات خبر نداریم) با توجه به اختلافات عمیقی که بین نزدیکان او و محمد مخبر وجود داشته و محدودیتهایی که او در دولت سیزدهم برای آنها ایجاد کرده، بسیار بعید است که جایی در دولت داشته باشد. اگر پزشکیان رئیسجمهور منتخب باشد هم طبیعتا همینطور خواهد بود. بنابراین احتمال حضور در سمتهای مدیریتی انتصابی مهم یعنی سازمانها و نهادهای به ویژه اقتصادی، جایی شبیه به ستاد اجرایی فرمان امام یا اصلا خود این ستاد پررنگتر خواهد بود.