بلندمرتبهها
درباره دو روحانی متنفذ که این روزها نامشان را بیشتر از قبل میشنویم
هفت صبح| پایان مراسم تشییع و تدفین رئیسجمهور به منزله سوت آغاز رقابتهای انتخاباتی بود. هرچند که برخی قبل از تدفین هم این رقابت را شروع کرده بودند. در حالی که فعالان سیاسی منتظر دوگانههایی مثل قالیباف – لاریجانی یا جلیلی – ظریف بودند؛ ناگهان نام دو روحانی ساکن قم که از قضا هیچ یک سابقه دولتی هم ندارند به عنوان پیشنهادی از سوی برخی طیفهای سیاسی مطرح شد: آیتالله علیرضا اعرافی و آیتالله سید محمد مهدی میرباقری. آنها چه کسانی هستند و آیا ممکن است رئیسجمهور بعدی ایران باشند؟
علیرضا اعرافی
علیرضا اعرافی متولد سال ۱۳۳۸ در میبد یزد است و حالا ۶۶ سال سن دارد.
اعرافی از ۱۱ سالگی به حوزه علمیه قم رفت و اغلب استادان او از بدنه سنتی حوزه بودند: آیات فاضل لنکرانی، میرزا جواد تبریزی و وحید خراسانی. او البته شاگرد بدنه انقلابی حوزه هم بوده است. تفسیر را از آیتالله مشکینی آموخته، مدت کوتاهی در درس شهید مرتضی مطهری بوده، شاگرد سید مرتضی و سید کاظم حائری بوده که هر دو از علمای انقلابی محسوب میشوند و در نهایت مدتی هم در درس آیتالله عبدالله جوادی آملی حاضر شده است.
اعرافی در سال ۱۳۷۱ نخستین سمت خود را کسب میکند و به جای پدرش که از نزدیکان امام خمینی بود امام جمعه میبد میشود.
ده سال بعد او مسئول پروژه بینالمللی شدن حوزه علمیه قم میشود. ابتدا از طریق مرکز جهانی علوم اسلامی و سپس از طریق جامعة المصطفی. او این پروژه را از سال ۱۳۸۱ تا ۱۳۹۷ انجام میدهد.
در این بین سه حکم دیگر از رهبری میگیرد: در سال ۱۳۹۰ عضویت در شورای عالی انقلاب فرهنگی، در سال ۱۳۹۳ حکم امامت جمعه قم و در سال ۱۳۹۵ حکم مدیریت حوزه علمیه قم و مدیریت حوزههای علمیه سراسر کشور.
در سال ۱۳۹۴ در نخستین انتخاباتی که در عمرش شرکت کرد وارد مجلس خبرگان نشد ولی در سال ۱۳۹۸ به عنوان یکی از فقهای شورای نگهبان منصوب شد و در سال ۱۴۰۰ در انتخابات میاندورهای وارد خبرگان شد و حالا هم برای دومین بار به این سمت منصوب شده و به نایب رئیسی دوم این مجلس هم رسیده است.
اما آیا او میتواند رئیسجمهور آینده باشد؟ اول بگوییم که آن طور که سایتهای خبری اعلام کردند آیتالله اعرافی در پاسخ به سوالی که یکی از افراد مرتبط با او، از طریق پیامک از او پرسیده، کاندیداتوری در انتخابات را رد کرده است. با این حال فارغ از این مسئله، باید در نظر داشت که اعرافی هیچ سابقه اجرایی در دولت ندارد و این یک نقطه ضعف برای اوست. در عین حال نداشتن سابقه اجرایی و عدم حضور در دعواهای سیاسی باعث میشود که مردم شناخت اندکی از او داشته باشند و به همین سبب احتمال رایآوری او خیلی ضعیف میشود. البته ممکن است کسی بگوید این مسائل از زاویهای هم مثبت است و آن هم این است که پرونده او در افکار عمومی سفید است ولی به هر حال رئیسجمهور و ریاست قوه مجریه از نظر خیل عظیمی از رای دهندگان نیاز به تواناییهای اجرایی دارد. از نظر سیاسی هم اعرافی اصولگرا است ولی آن قدری که بدنه حزباللهی میخواهد پرشور نیست و از این جهت هم شانس او کم است. بنابراین فعلا میتوان مطرح شدن نام او را یک آرزو از طرف بدنه اصولگرای معتدل – اصلاحی معتدل سیاسی ارزیابی کرد. آرزویی که شاید البته برای منصب ریاست جمهوری هم ابراز نشده است.
سید مهدی میرباقری
او متولد سال ۱۳۴۰ در قم است.
او نیز مانند اعرافی در درس مراجع سنتی و انقلابی قم حضور داشته اما فرقش با اعرافی در این است که شاگرد دو چهره بسیار محافظهکار هم بوده است: آیات محمد تقی مصباح یزدی و سید منیرالدین هاشمی. این دومی موسس نهادی است به نام فرهنگستان علوم انسانی در قم که میرباقری در حال حاضر رئیس آن است.
ایدههای منیرالدین هاشمی و مهدی میرباقری در یک کلام این است که ما برای رسیدن به هدف خودمان یعنی آن حکومت اسلامی نیاز به تجدیدنظر در علوم مدرن و غربی داریم. مثلا این بخش از سخنان میرباقری از یک سخنرانی در سال ۱۳۹۱ در مورد تحصیل کردن زنان را بخوانید:
«یکی از مسائل اساسی که در طرح شکست خورده خاورمیانه بزرگ غرب وجود داشت، برنامه ریزی تغییر در قشر بانوان بود. یکی از این برنامهها طرح با سواد شدن زنان خاورمیانه تحت یک تعریف خاص بود؛ تحصیل به مفهوم غربی آن که همراه با بیبندوباری است، مصداق کسب علم و دانشی که مدنظر اسلام است نمیباشد.»
میرباقری از سال ۱۳۹۴ به عنوان نماینده خبرگان از البرز و از سال ۱۴۰۲ به عنوان نماینده خبرگان از سمنان وارد این مجلس شد.
او چطور؟ آیا او میتواند رئیسجمهور شود؟ میرباقری هم در یک بیانیه رسمی این دعوتها را رد کرده است ولی آنچه در مورد عدم سابقه اجرایی اعرافی گفتیم در مورد میرباقری هم صدق میکند با این تفاوت که اعرافی دست کم تجربه مدیریت حوزه و مراودات بینالمللی، حتی ملاقات با پاپ، را دارد ولی میرباقری نه. با این حال او از نظر سیاسی پرشورتر است و از این رو دعوتها از او نیز بیشتر از سوی حامیان جبهه پایداری مطرح شده بود. با این همه به نظر میرسد دعوت از میرباقری برای انتخابات هم بیشتر برای مطرح کردن نام او و تلاشی بود برای گشودن باب گفتوگو در مورد او در جهت اهدافی دیگر باشد تا یک دعوت واقعی برای انتخابات.