همسرم را کشتم چون زیاد در غذا رب میریخت!
قتل عجیب همسران به دلایل واهی!
هفت صبح| در آخرین روزهای سال 1402 و آغاز سال 1403 با قتلهایی توسط زوجین مواجه شدیم که واقعا میتوان گفت به دلایل واهی بود. از دستپخت بد بگیر تا عصبانیت در یک لحظه!
البته که نمیتوان گفت فقط به دلیل دستپخت بد میتوان دست به قتل زد و حتما که ریشههای اختلاف از گذشته وجود داشته است اما قتلهای لحظهای به دلایل واهی در روزهای پایانی سال و آغاز 1403 هم در نوع خود عجیب بود.
در این پرونده به سراغ گزارش قتلهای عجیب زوجین به دلایل دم دستی و بیهوده میرویم.
قتل زن توسط شوهر به خاطر دستپخت بد
ساعت دو ظهر 27 اسفند سال 1402، خبر رسید مردی 36 ساله جلوی چشمان دو دختر 4 و 5 سالهاش همسرش را به قتل رسانده است. این اتفاق شب قبل از حادثه رخ داده و مرد تمام شب کنار جسد همسرش بوده است. این اتفاق در خیابان 17 شهریور مشهد رخ داده و ابتدا برادر مرد از حادثه باخبر شده و به ماموران اطلاع میدهد.
پدر خانواده به جرم قتل همسرش بازداشت شده و دو دختر او تحت نظر روانپزشکی در بهزیستی فعلا به سر میبرند. «امیر-ز» روی پیکر همسرش نشسته و پس از آن که سر او را به کف اتاق و اطراف کوبیده، با چاقو به جان او افتاده و او را به قتل رسانده است. در بازجوییهای اولیه حالتی از اختلال شخصیت در این فرد دیده شده و او مدعی است به خاطر پختن غذا با همسرش درگیر شده و او را جلوی چشم دخترانش به قتل رسانده است!
رب زیاد مصرف میکرد کشتمش!
قتل بعدی در ایام تعطیلات عید امسال رخ داد. این زوج هم یک دختر 5 ساله داشتند که شاهد قتل بوده است. مرد تبریزی که از دستپخت همسرش راضی نبود با گلوله اسلحه شاتگان زنش را به قتل میرساند اما سعی داشته این ماجرا را خودکشی جلوه دهد.
این اتفاق نیز در شب رخ داده است و مرد به ماموران خبر میدهد که همسرش خودکشی کرده است. اما کارآگاهان به نوع مرگ زن جوان مشکوک میشوند. مرد میگوید همسرش با شلیک گلوله به خودش خودکشی کرده است اما مشخص میشود مرد دروغ گفته و به قتل همسرش اعتراف میکند.
علت این اقدام هولناک مرد جوان، عدم رضایت او از نحوه آشپزی و استفاده زیاد از رب گوجه فرنگی در تهیه انواع غذاها از جمله املت بوده است. این زوج جوان دارای یک فرزند دختر 5 ساله نیز هستند.
عمه عامل قتل شوهر به دست همسرش
آبان ماه سال 1402، مرد جوانی در منطقه پاکدشت دچار حمله قلبی میشود و همسرش به اورژانس خبر میدهد. زن مدعی بوده همسرش به دلیل سکته قلبی فوت کرده است اما ماموران اورژانس علت مرگ مرد را خفگی تشخیص میدهند.
راز این مرگ مشکوک اما به دست پسر 9 ساله این زوج کشف میشود. او گفت: پدر و مادرم همیشه با هم دعوا داشتند. شب قبل از حادثه عمهام خانه ما بود. وقتی او رفت باز هم پدر و مادرم با هم دعوا و کتککاری کردند. من برادر کوچکم را به اتاق بردم تا دعوا را نبیند، چند دقیقه بعد صدا قطع شد. من از لای در میدیدیم که مادر و پدرم همدیگر را میزدند. بعد از ساکت شدن خانه در اتاق را باز کردم و دیدم پدرم روی زمین افتاده است.
با توجه به این گفتهها بود که زن دوباره تحت بازجویی قرار گرفت. او گفت: از ابتدای زندگی خواهرشوهرم در زندگی ما دخالت میکرد و همیشه من و شوهرم به خاطر او با هم درگیر میشدیم. وقتی به خانه ما میآمد یا شوهرم جایی او را میدید با من دعوا میکرد. شوهرم به خاطر خواهرش خیلی من را کتک زد.
شب قبل از حادثه هم دوباره خواهرشوهرم به خانه ما آمد. او حرفهایی زد و بین ما دعوا شد. فردای آن روز دوباره من و شوهرم به خاطر خواهرشوهرم با هم دعوا کردیم. شوهرم کتکم زد و مرا به زمین کوبید. او روی پهلویم نشست؛ اما من خودم را از زیر او بیرون کشیدم و دستم را روی دهانش گذاشتم که فحش ندهد. بعد هلش دادم. یکدفعه دیدم شوهرم نفس نمیکشد.متهم در ادامه گفت: اول فکر کردم شوهرم سکته کرده است. به اورژانس زنگ زدم؛ وقتی آنها آمدند، گفتند شوهرم فوت کرده است.خانواده مقتول برای این زن درخواست قصاص دادهاند.
قتل شوهر چون بچه نمیخواست
بهمن ماه امسال بود که ماموران در تهران در جریان مرگ مشکوک یک مرد 42 ساله قرار گرفتند. در صحنه مرگ مشکوک، همسر او گفت: شوهرش با ماهیتابه به سر خودش کوبیده و جانش را از دست داده است. این در حالی بود که ماموران آثار خراشیدگی را که ناشی از رفتار تدافعی بود، در بدن مرد کشته شده دیدند.
همچنین شواهد نشان میداد حداقل چند ساعت از زمان مرگ این مرد گذشته و همسرش دیر موضوع را به پلیس خبر داده است.در نهایت کارآگاهان جنایی تحقیق در این خصوص را برعهده گرفتند. زن ۴۳ ساله به آنها گفت: شوهر ۴۲ سالهام مشکل اعصاب و روان داشت و تحت درمان بود. امروز هم آنقدر با ماهیتابه به سر خودش زد که فوت شد. این زن ادامه داد: ما بچه دار نمیشدیم و همین موضوعی بود که گاهی در موردش دچار پیچیدگیهایی بودیم.این ادعاها در حالی مطرح شد که علاوه بر آثار دفاع و خراشیدگی در دست مقتول، ترقوه او نیز شکسته، در لب و شکم او کبودی دیده میشد که حکایت از خفگی داشت.
همچنین کارشناسان پزشکی قانونی اعلام کردند حدود ۱۲ ساعت از مرگ این مرد گذشته است. سوال این بود که چرا زن با ساعتها تاخیر خودکشی همسرش را اعلام کرده است. در ادامه تحقیقات همسایهها مورد پرس و جو قرار گرفتند و گفتند: مرد فوت شده آدم آرامیبود اما با همسرش درگیری داشتند و صدای درگیریشان را هم چند بار در هفته میشنیدیم.در ادامه بررسی جنایی زن میانسال دچار ضد و نقیض گویی شد و در نهایت به قتل همسر خود اعتراف کرد.
او گفت: ما سر بچه دار نشدن اختلافات دائمی و دعوا داشتیم. شب قبل هم دعوایمان شد. شوهرم عصبانی شد، به آشپزخانه رفت، ماهیتابه برداشت و به سر خودش کوبید، طوری که دسته ماهیتابه شکست، خودش هم روی زمین افتاد. من از این عصبانی شدم که چرا نتوانستم شوهرم را آرام کنم، چون او داد و بیداد میکرد. در نهایت شال خودش را دور دهانش پیچیدم اما همچنان سر و صدا میکرد.
برای همین جوراب را در دهانش فرو کردم. دو دقیقه صبر کردم و او ساکت شد. من هم رهایش کردم و رفتم خوابیدم. فکر نمیکردم شوهرم مرده باشد. وقتی بیدار شدم و فهمیدم فوت شده است، صحنه سازی کردم و با پلیس تماس گرفتم و گفتم همسرم خودکشی کرده است.
چای سرد بود آتشش زدم!
سال 1400 بود که خبر آمد زنی به دست همسرش به آتش کشیده شده است اما علت قتل خیلی عجیب بود. این زن به بیمارستان به دلیل شدت سوختگی منتقل شده و قبل از مرگ به پرستاران میگوید شوهرش روی او بنزین ریخته و آتشش زده است! و در بیمارستان جان میسپارد.
مرد که ابتدا مدعی بود زنش خودسوزی کرده است، در بازجوییهای تکمیلی به قتل اعتراف کرد و گفت: من و همسرم سالها قبل با هم ازدواج کردیم. از همان ابتدا با هم اختلاف داشتیم و درگیر بودیم اما او باردار شد و ما تصمیم گرفتیم به این زندگی ادامه بدهیم.
وقتی دخترمان به دنیا آمد، هرچند انتظار داشتیم زندگیمان تغییر کند و بهتر شود، اما اینطور نشد و درگیریهای ما ادامه داشت.متهم ادامه داد: من و همسرم بارها درگیر شده بودیم اما در آخر همه چیز با آشتی تمام میشد. تا اینکه روز حادثه همسرم برایم چای آورد. چای سرد بود و من عصبانی شدم و گفتم عوضش کند.
سر همین موضوع با زنم جروبحث کردیم. وقتی او جوابم را داد، بیشتر عصبانی شدم و اینطور بود که روی او بنزین ریختم. البته قصدم کشتن او نبود. تا فندک را زدم گر گرفت!