
هفت صبح، فاطمه شیخ علیزاده| هر بار که از تیراندازیهای مرگبار در جشن عروسیها مینویسیم کورسوی امیدی در دلمان است که شاید این رسم غلط دیگر تکرار نشود و این آخرین باری باشد که جشن مردم به دست رسومات اشتباه خودشان به عزا تبدیل میشود اما بار دیگر در جای دیگر این آیین باز هم قربانی میگیرد و آه از نهاد برمیآورد. همین چند سال قبل بود که تیراندازی به نشانه شادی در یک جشن عروسی منجر به اصابت گلوله مرگبار شد و نوعروسی به نام مهوش را راهی خاک سرد گورستان کرد.
در میان این قصههای دردناک ماجرای قتل دو کودک که از چهار سال قبل در کشوقوس قضایی است و در دادگاه کیفری یک استان تهران در جریان رسیدگی است؛ یکی از تلخترین مواردی است که به چشمخورده.در جریان این ماجرا دو کودک خردسال با تیراندازی پدر داماد در جشن عروسی پسرش به کام مرگ فرو رفتند.
ماجرا چه بود؟
رسیدگی به این جنایت خونین از ساعت یک بامداد ۶ خرداد به دنبال تیراندازی مرگبار و مصدومیت چند نفر در یک عروسی توسط پدر ۶۱ساله دریکی از محلههای شهریار شروع شد. مجروحین به بیمارستان منتقل شدند و خیلی زود گشت کلانتری در بیمارستان حضور یافت و برابر اعلام پزشک بیمارستان ۴ نفر هدف گلوله قرار گرفته بودند، اول دختر ۹ساله از ناحیه قفسه سینه دچار جراحت شده بود که قبل از حضور در بیمارستان به کام مرگ فرو رفت.
دومین فرد زن جوان 31 ساله بود که از ناحیه دست چپ مورد اصابت گلوله قرار گرفته و سومین نفر دختر 7 ماهه از ناحیه دست چپ و چهارم پسر 6 ساله از ناحیه شکم مورد اصابت گلوله قرار گرفته بودند که پسربچه به بیمارستان بوعلی تهران انتقال داده شد که بهرغم تلاش کادر درمان او هم قربانی این ماجرا شد.
به دنبال مرگ دو کودک در این پرونده تیمی از کارآگاهان جنایی پس از بررسی موضوع اقدام به تشکیل سه اکیپ تخصصی کرده و پس از اخذ دستور قضایی از بازپرس ویژه قتل با شگردهای خاص پلیسی عامل این تیراندازی مرگبار به نام اکبر 61 ساله به همراه اسلحه شکاری با یک عدد پوکه آبی رنگ دستگیر شد.
متهم درتحقیقات جنایی به کارآگاهان گفت: پس از پایان مراسم در تالار جهت جشن پایکوبی به جلو منزلم مراجعه کردیم و من اسلحه شکاری که جواز دارد از منزل آوردم تا برای شادی تیراندازی کنم اما چون مشروب خورده بودم تعادل نداشتم و اسلحه از دستم زمین افتاد و تیر شلیک کرد که منجر به قتل دو نفر شده است.
با توجه به اینکه در اقوام ما برای هر چه باشکوهتر شدن مراسم ازدواج در شب عروسی به صورت نمایشی اقدام به تیراندازی میکنند، من هم با توجه به این موضوع و با توجه به اینکه داماد فرزند آخر من است، در عروسیاش سر از پا نمیشناختم و به خاطر ذوق و شادی این کار را کردم. به همین دلیل یک قبضه اسلحه شکاری که در شهرستان مجوز آن را در زمان کشاورز بودنم گرفته بودم را با 5 تیر آماده که در شب عروسی بعد از اتمام مراسم و بدرقه داماد به منزلشان در بدو ورود ایشان به منزل از آن استفاده کردم.»
متهم ادامه داد:«شب عروسی با تعداد زیادی مهمان که دعوت کرده بودم خیلی خوب پیش میرفت. چون مشروبات الکلی خورده بودم گذشت زمان را حس نمیکردم، اعمالی را که انجام میدادم متوجه نمیشدم تا این که بعد از مدتی که مراسم به اتمام رسید و من چون از قبل آمادگی داشتم و در کل روز به تیراندازی فکر کرده بودم، سریع خودم را به در ورودی ساختمان عروس و داماد رساندم و به محض پیاده شدن عروس و داماد از ماشین عروس و رفتن به داخل ساختمان شروع به تیراندازی کردم.
در این فاصله کوتاه که نمیدانم چطور گذشته بود، تعداد 5 تیر شلیک کرده بودم که از آن تعداد دو تیر به دو کودک 6 و 9 ساله اصابت کرد که باعث مرگ آنها شد. زمانی به خودم آمدم که توسط مامورین کلانتری دستگیر شدم و شاهد گریه و شیون عروس و داماد و مهمانها بودم.»
متهم در آخر گفت:«در بیخیالترین حالت ممکن باعث قتل دو نفر و به هم خوردن مراسم ازدواج پسرم و تبدیل شدن آن به عزا شدم. خاطره انگیزترین شب عروس و داماد تبدیل به کابوس شبانه و بازداشت شدن داماد و پدرش در بازداشتگاه شد. کاش بمیرم و به خانه بر نگردم. من جوابگوی پدر و مادرهایی که فرزندانشان را آورده بودند که در مراسم عروسی شادی کنند و لذت ببرند ولی با کار احمقانه من به زیر خاک رفتند، نیستم.»با تکمیل تحقیقات متهم برای دفاع از خود راهی دادگاه کیفری یک استان تهران شد.
در دادگاه
در این جلسه پدر دختر کشته شده خردسال به نام دریا در حالی که اشک میریخت، گفت: من از خون دخترم گذشت نمیکنم و تقاضای قصاص دارم. مادر رهام نیز که خود از ناحیه پا آسیب دیده بود گفت: من برای پسرم تقاضای قصاص دارم و از طرف خودم دیه میخواهم.
وقتی نوبت دفاع به متهم رسید گفت: شب عروسی پسرم بود و چون ما اهل لرستان هستیم به خاطر رسم قدیمی و برای نشان دادن خوشحالیام دست به شلیک زدم اما نمیدانم چطور شد وقتی اسلحه را پایین آوردم ناخواسته چند تیر از آن شلیک کرد و با دو کودک برخورد کرد. قبول دارم مشروب خورده و مست بودم ولی هرگز قصد آسیب زدن به کسی را نداشتم.
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و وی را به خاطر قتل شبه عمد به پرداخت دیه و 3 سال زندان محکوم کردند.با اعتراض اولیای دم به حکم صادره پرونده در دیوان عالی کشور تحت رسیدگی قرار گرفت و حکم قتل شبه عمد مرد میانسال شکسته شد.با شکسته شدن حکم قتل شبه عمد این مرد، پرونده به شعبه هم عرض فرستاده شد تا مرد میانسال این بار در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران از خود دفاع کند.
متهم در دفاع از خود گفت:«من مست بودم و وقتی اسلحه به دست زمین خوردم بیاختیار گلولهها شلیک شد.»
متهم بار دیگر همان دفاعیات قبلی را اظهار داشت و این بار نیز قضات دادگاه با تشخیص قتل شبه عمد به پرداخت دیه و تحمل چهار سال حبس محکوم کردند که این بار رای صادر شده به تائید قضات دیوانعالی کشور رسید.اما بار دیگر خانواده با توجه به اینکه دیه خانم مسلمان نصف مرد است از دادگاه تقاضا کردند که بقیه دیه دخترشان از صندوق بیتالمال به آنها پرداخت شود که این بار این تقاضا در دادگاه مورد بررسی قرار گرفته و رای نهایی صادر خواهد شد.






