روزنامه هفت صبح، سارا غضنفری| در سالی که گذشت تکلیف یک سری از پروندههایی که جنجال زیادی بر پا کرده بود مشخص نشد. پروندههایی که با خشم و خشونت بسیار همراه بود و به دلیل واکنشهای زیاد در فضای مجازی و رسانهای شاید این تصور به وجود آمد که باید بیشتر در موردشان اطلاعرسانی میشد یا مشخص میشد بالاخره روند پرونده به کدام مرحله رسیده است. از جمله پروندههایی که در ماههای پایانی سال جنجال بسیاری برپا کرد داستان قتل دختر فجیع دختر ۱۷ ساله اهوازی به دست همسرش(پسرعمویش و برادرش) بود که با واکنشهای زیادی مواجه شد. در این گزارش به سراغ پروندههای جنجالی و جنایی رفتهایم که تکلیفشان در سال قبل مشخص نشده است.
یک: سرنوشت پرونده بابک خرمدین و ایران مادر خانواده
میگویند پرونده عجیب قتل بابک، آرزو و فرامرز(داماد خانواده) خرمدینها در سکوت عجیبی به سر میبرد. بعد از فوت اکبر خرمدین به دلیل ایست قلبی در زندان، تکلیف ایران یکی دیگر از متهمان این پرونده مشخص نیست و او همچنان در زندان به سر میبرد و زمان تشکیل دادگاهش اعلام نشده است. حتی معلوم نیست خانواده فرامرز داماد خانواده و پسرخواهر اکبر خرمدین برای او نیز رضایت دادهاند یا خیر؟ اکبر خرمدین که به اتهام قتل و مثله کردن اجساد پسر، دختر و دامادش در زندان رجاییشهر بود و در آذرماه ۱۴۰۰ بهدلیل بیماری سرطان بارها از زندان به بیمارستان انتقال یافته و تحت درمان قرار گرفته بود در نهایت بهدلیل ایست قلبی در زندان رجاییشهر جانش را از دست داد.
اما سرنوشت ایران، همسر او چه شد؟ اکبر خرمدین مردی ۸۱ساله بود که ۲۶ اردیبهشتماه مرتکب یکی از هولناکترین جنایتهای سالهای اخیر پایتخت شد. او پسرش بابک خرمدین را که مستندساز و مدرس سینما بود با همدستی همسرش در خانهشان در شهرک اکباتان به قتل رساند، جسد وی را مثله و بعضی از قطعات آن را در سطل زباله رها کرد که با پیدا شدن بخشهایی از جسد بابک، خیلی زود رازش فاش شد و پلیس او و همسرش را دستگیر کرد.
در تحقیق از پدر و مادر بابک خرمدین اسرار دو جنایت دیگر نیز برملا و مشخص شد که این زوج سالها قبل دخترشان آرزو و شوهر سابق او به نام فرامرز را نیز به قتل رسانده و جسدشان را مثله و در نقاط مختلف شهر رها کرده بودند. این در حالی بود که آرزو و فرامرز از سالها قبل به شکل عجیبی ناپدید شده بودند و هیچکس از سرنوشت آنها اطلاعی نداشت. اعتراف اکبر خرمدین و همسرش به این جنایات موجب شد تا افکار عمومی تا مدتها تحتتأثیر این پرونده قرار گرفته و همه پیگیر سرنوشت آن شوند.اکبر خرمدین و همسرش اقرار کردند که فرامرز (خواهرزاده اکبر خرمدین) را در سال ۹۰ و آرزو را در سال ۹۷ به قتل رسانده بودند و پس از این اعترافات هر دو با دستور قاضی محمدجواد شفیعی، بازپرس پرونده بازداشت و روانه زندان رجاییشهر شدند.
درحالیکه پرونده اکبر به اتهام مباشرت در سه فقره قتل عمدی و همسرش به اتهام معاونت در سه فقره قتل عمدی در حال رسیدگی در دادسرا بود، اواخر شهریورماه خواهر و برادران فرامرز (داماد خرمدینها) بهعنوان تعدادی از اولیای دم در دادسرای جنایی تهران حاضر شدند و اکبر خرمدین را که داییشان بود بخشیدند. هرچند که آنها از قصاص داییشان گذشت کردند اما هنوز مادر فرامرز نظرش را اعلام نکرده بود.
او بهدلیل اینکه سالخورده و بیمار است بر اساس نظریه پزشکی قانونی مهجور شناخته شده و نمیتوانست درباره مجازات قاتل پسرش تصمیمگیری کند. درباره معاون قاتل که همسرش بوده پرونده در جریان است و پس از تکمیل تحقیقات به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده خواهد شد و با توجه به رضایت اولیای دم در پرونده، برای او به اتهام معاونت در قتل عمد از شش ماه حبس تا پنج سال زندان در نظر گرفته خواهد شد. ایران همچنان در زندان به سر میبرد و از حال او خبری نیست.
دو: پرونده بهلول و قتل شیما ۱۵ ساله
اوایل تابستان ۹۸ دختر ۱۵ سالهای به نام شیما صباگردی مقدم از خانهاش در منطقه نارمک تهران خارج شد و دیگر به خانه بازنگشت و همین کافی بود تا خانواده شیما صباگردی مقدم با حضور در اداره پلیس برای پیدا شدن دخترشان درخواست کمک کنند.
در نهایت مشخص شد در پارکینگ بیهقی پیرمردی به نام بهلول او را به خانهاش برده و حبس کرده و ماهها بعد با تلاش پدرخوانده شیما بالاخره بهلول دستگیر شد و به قتل شیما اعتراف کرد. او گفت جسد را در حیاط خانه صاحبخانهاش دفن کرده که باقیمانده جسد شیما نیز پیدا شد.
اما ماجرا به همین جا ختم نشد. خانواده واقعی شیما که در مشهد حاضر بودند در ابتدا اعلام کردند که قصاص میخواهند اما در دی ماه ۱۴۰۰ خبری رسید که خانواده او شامل پدر و مادر و برادرش با گرفتن یک میلیارد تومان رضایت دادهاند!
اگرچه هنوز صحت این ماجرا تایید نشده، بهلول همچنان در زندان به سر میبرد و دادگاه او نیز تشکیل نشده است. اما مادر واقعی شیما به هفت صبح گفته بود با کلک از ما رضایت گرفتهاند و باز هم سرنوشت این پرونده، قاتل آن و رسیدگی به پرونده مقتول همچنان در هالهای از ابهام است.
سه: پرونده قتل کارمند امامزاده صالح
خردادماه ۱۴۰۰ مهندس طاهری، معاون عمرانی امامزاده صالح در حالی که از خانهاش حوالی شریعتی خارج میشد تا به سر کار برود به ضرب گلوله یک مرد کشته شد. این مرد که خود را با لباس مبدل به شکل نابینایان درآورده بود بعد از قتل متواری میشود. بعد از گذشت چندی این فرد توسط ماموران دستگیر میشود. اما علت اصلی قتل در هالهای از ابهام است و این فرد مشکلات شخصی را علت قتل مرحوم طاهری بیان کرد. با گذشت ماهها از وقوع این قتل هنوز علت واقعی آن مشخص نشده و زمان دادگاه قاتل نیز اعلام نشده است.
چهار: اسرار خانه وحشت در ابهام
یکی از جنجالیترین پروندههای سال ۱۴۰۰ داستان خانه وحشت در خیابان کمیل است که هنوز این داستان در هالهای از ابهام باقی مانده است. آذرماه امسال بود که ماموران به خانهای در خیابان کمیل ریختند دو دختر زندانی در خانه را نجات دادند و یک جسد پیچیده در کیسههای متعدد زباله را کشف کردند. ماجرای خانه وحشت منسوب به سعید است؛ پسر جوانی که دختران فراری یا کسانی که دنبال سرپناه بودند به خانهاش کشانده و با همدستی خواهرش در آنجا زندانی میکرد.
حالا مشخص شده جسد کشف شده نیز مربوط به یکی از این دختران است که سعید نمیپذیرد او را کشته اما دختران و خواهرش میگویند او قاتل است. البته زنان و دختران دیگری نیز در این خانه محبوس بودهاند که موفق به فرار شدند. هنوز جزئیات زیادی از این خانه وحشت، داستان مرموزش وجود دارد و سعید متهم اصلی به همراه خواهرش در بازداشت به سر میبرد. او سابقه قتل دختری دیگر را نیز در سالهای پیش داشته که موفق میشود از اولیای دم رضایت بگیرد و دیه پرداخت کند.
اما ماجراهای مرموز این خانه نیز همچنان در هالهای از ابهام است. متهم اصلی نیز همچنان حاضر نیست واقعیت را بگوید. در حال حاضر دو دختری که از خانه او نجات داده شدهاند در خانه امن به سر میبرند تا مشخص شود قبل از آنها چند دختر آنجا ممکن است زندانی شده بوده باشند! این پرونده نیز هنوز وضعیتاش چندان مشخص نیست با این که بازتابهای زیادی در فضای عمومی جامعه داشت.
پنج: ماجرای قتل فجیع دختر اهوازی
ماجرای قتل مونا حیدری دختر ۱۷ ساله اهل اهواز به دست همسرش(پسرعمویش با همدستی برادرش) از ماجراهایی بود که در بهمن ماه ۱۴۰۰ جنجال خبری بسیاری داشت و حتی یکی از سایتهای خبری به دلیل انتشار عکس قتل او توقیف شد! اما سرنوشت این پرونده به یک باره در یک سکوت رسانهای عجیب فرو رفت و حتی مسئولین قضایی، انتظامی نیز دیگر خبری از این ماجرا منتشر نکردند.
مونا دختری که از خانه همسرش فرار کرده و به ترکیه رفته بود و در آنجا به گفته پدرش اسیر باند آدمربایان و افراد سودجو میشود. پدرش با کمک عمویش او را به ایران بازمیگردانند و از شوهرش نیز قول میگیرند تا سرخود دست به اقدامی نزند. اما انگار ظهر روزی که مونا از خانه پدرش خارج میشود توسط شوهرش و برادر شوهرش که پسرعموهایش نیز بودند ربوده شده و به طرز فجیعی به قتل میرسد.
البته که بعد از این ماجرا هر دو نفر دستگیر شدند و حتی اعلام شد پدر مونا برای قاتلان دخترش درخواست قصاص دارد اما تاکنون دیگر خبری از سرنوشت این پرونده وجود ندارد. حتی اعلام شد فردی اهل سوریه اقدام به اغفال و آزار او کرده و قرار بر بازداشت او نیز است که همچنان باز هم خبری از این داستان نیست. از مونا فرزندی دو ساله برجای مانده و به جرات یکی از تلخترین حوادث سالی بود که گذشت. باید دید سرنوشت این پرونده به کجا خواهد رسید.

