وقتی سفر به خطر بدل میشود
هر کیلومتر جاده پرحادثه، جانهایی از دست رفته و خاطرهای تلخ بر جای میگذارد
هفت صبح| سانحه جادهای که به قربانی شدن برخی اعضای خانواده اسماعیل سقاب اصفهانی، معاون جدیدالانتصاب امور انرژی رئیسجمهوری منجر شد، صرفنظر از حواشی سیاسی و خبری، بار دیگر موضوع امنیت جادهای را در صدر توجه قرار داد. این حادثه تلخ، یادآور آن است که هر ساله هزاران خانواده در ایران با جادههای ناایمن و زیرساختهای ناکارآمد دست و پنجه نرم میکنند و هزینهای جبرانناپذیر از جان، سلامت و سرمایههای اجتماعی میپردازند.
در فهرست قربانیان سیاسی یا خانواده آنها، میتوان همسر و یکی از فرزندان مسعود پزشکیان رئیسجمهور کنونی، حسین نیلی احمدآبادی وزیر اسبق صنایع و پدر میثم و مقداد نیلی، علیرضا نوری عضو اسبق هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی و مسعود هاشم زهی نماینده همراه او، جمال کریمی راد وزیر دادگستری دولت احمدی نژاد، محمدعلی حسین زاده نماینده سابق مراغه و عجب شیر نیز به چشم میخورد.
جادهها، قاتل خاموش ایرانیها
براساس آخرین آمار، سالانه بیش از ۲۱ هزار نفر در ایران در تصادفات جادهای جان خود را از دست میدهند. این رقم ایران را در میان کشورهایی با نرخ بالای تلفات جادهای قرار میدهد. نرخ مرگ سالیانه بر اثر تصادف در ایران حدود ۲۰ تا ۲۱ نفر در هر ۱۰۰ هزار نفر جمعیت است، در حالی که میانگین جهانی حدود ۱۸ نفر است و بسیاری از کشورهای توسعهیافته مانند ژاپن و سوئد حدود 3 نفر در هر ۱۰۰ هزار نفر را گزارش میکنند.
این تفاوت علاوه بر کیفیت خودروها، عمدتاً به طراحی جاده، فرهنگ رانندگی، ایمنی و مدیریت ترافیک برمیگردد. این نرخ در لیبی حدود 73 و در زیمبابوه 53 نفر است که کشور جادههای خونین نام دارند. در ایران، بیشترین آمار تلفات مربوط به محورهای برونشهری است و سهم خودروهای سنگین، کامیون و اتوبوس در تصادفات کشنده بالاست. اغلب جادهها فاقد روشنایی کافی، علائم هشدار دهنده استاندارد و گاردریلهای موثر هستند و سرعت بالا و انحراف توجه راننده، میتواند فاجعهای را رقم بزند. به همین دلیل، حتی رانندگان با تجربه و خانوادههایی با سابقه رانندگی ایمن، در معرض خطر قرار دارند.
جهانی که ایمنی را جدی گرفته است
نگاهی به آمار جهانی نشان میدهد کشورهایی که روی شبکه حملونقل ریلی و ایمنی جادهای سرمایهگذاری کردهاند، نرخ مرگ و میر پایینتری دارند. در اتحادیه اروپا، نرخ مرگ و میر ناشی از تصادفات حدود 8 نفر در هر ۱۰۰ هزار نفر است. ژاپن، سوئد و سوئیس نیز با ترکیبی از زیرساختهای ایمن، آموزش راننده، سیستمهای هوشمند کنترل ترافیک و خطوط ریلی گسترده، تلفات جادهای را به حداقل رساندهاند.
یکی از تفاوتهای عمده، سهم حملونقل ریلی در جابهجایی بار و مسافر است. در بسیاری از کشورهای پیشرفته، ۳۰ تا ۴۰ درصد جابهجایی بار سنگین از طریق ریل انجام میشود، در حالی که در ایران این رقم کمتر از ۶ درصد است. تجربه جهانی نشان داده که با هر ۱۰درصد افزایش سهم حملونقل ریلی، نرخ تصادفات جادهای بین ۲ تا ۴ درصد کاهش مییابد.
شبکه ریلی، راه نجات یا سرمایهگذاری فراموششده
سهم پایین حمل و نقل ریلی به ضعف مدیریت و کمبود ناوگان محدود نمیشود و به سیاستگذاری پراکنده و اولویتهای مالی نادرست نیز مربوط است. بخش قابل توجهی از بودجه زیرساختهای حمل و نقل در دهههای اخیر به پروژههایی اختصاص یافته که بازدهی مستقیم در ایمنی یا توسعه حملونقل عمومی ندارند.
صدها فرودگاه کوچک و متروکه در سراسر کشور نمونهای از سرمایهگذاریهای با بازده محدود هستند. اگر حتی نیمی از این بودجه صرف توسعه خطوط ریلی، نوسازی ناوگان و ایمنسازی جادهها میشد، شاید امروز تعداد قربانیان چنین سانحههایی به نصف کاهش یافته بود. یک واگن بار میتواند جایگزین چندین کامیون شود و فشار جادهها را به شدت کاهش دهد. در کنار آن، ایمنی بالای مسیرهای ریلی، احتمال تصادف مرگبار را کاهش میدهد و جان هزاران نفر را نجات میدهد.
فاجعهای که چشمها را به جادهها باز کرد
سانحه اخیر در محور شریفآباد – ایوانکی تنها یک نمونه تلخ از هزاران حادثه مشابه است. این اتفاق، فارغ از سمت اجتماعی قربانیان، یادآور آن است که بسیاری از جادههای کشور آماده تردد همزمان خودروهای سبک و سنگین نیستند. تصادفات جادهای ایران علاوه بر این که جان انسانها را میگیرد، هزینههای اقتصادی، درمانی و اجتماعی بالایی بر جای میگذارد. از کارافتادگی، از دست رفتن نیروی کار، هزینههای بیمارستان و حتی اضطراب و رنج روانی خانوادهها، همه بخشی از ابعاد این فاجعه است که کمتر دیده میشود.
وقتی بودجهها در مسیر درست قرار گیرد
راهکارهایی که از تلفات جادهای میکاهد، ترکیبی از توسعه ریلی، ایمنسازی جادهها و فرهنگسازی است. ایمنسازی شامل بازسازی مسیرهای حادثهخیز، نصب علائم هشداردهنده و روشنایی کافی، خطکشی دقیق و گاردریل استاندارد و مهمتر از همه، عریض سازی جاده و ایجاد جادههای موازی به منظور تفکیک مسیر خودروهای سبک و سنگین است. قوانین رانندگی باید به شکل جدی اجرا شود و معاینه فنی خودروها به صورت مستمر کنترل گردد.
در کنار آن، توسعه شبکه ریلی برای مسافر و بار میتواند فشار خودروهای سنگین را کاهش دهد. ایجاد خطوط ریلی بینشهری، نوسازی ناوگان و تشویق بخش خصوصی برای مشارکت و بهرهگیری از ریل، مهمترین گامها هستند. آمار نشان میدهد که حتی سرمایهگذاری محدود در توسعه ریلی و ایمنسازی جادهها، بازده اقتصادی و اجتماعی قابل توجه دارد. کاهش تصادفات، کاهش فشار بر بیمارستانها، حفظ نیروی کار و کاهش هزینههای اقتصادی، همه مزایایی است که توجیهکننده بازنگری در سیاستگذاری بودجهای حوزه حمل و نقل است.
فرهنگ رانندگی؛ حلقه مفقوده
فرهنگ رانندگی نیز سهم مهمی دارد. سرعت غیرمجاز، عدم رعایت فاصله، استفاده نادرست از تلفن همراه و کمتوجهی به قوانین، همواره از عوامل تصادفات هستند. آموزش مستمر رانندگان، تبلیغات عمومی و سیستمهای هوشمند کنترل سرعت، نرخ مرگ و میر را کاهش میدهد. تجربه کشورهای موفق نشان داده است که فرهنگسازی همراه با زیرساخت ایمن، موثرترین ترکیب است.
در اغلب این کشورها، سیستم جرایم متناسب با سطح درآمد افراد تعریف میشود و با مجازاتهای مکمل مانند آموزش مجدد مقررات رانندگی و گاه زندان برای رانندگیهای مخاطره آمیز، تخلفات بخش ثروتمند جامعه نیز کنترل میشود. سانحه اخیر تلخ و دردناک است، اما اگر تجربهای برای اصلاح مسیر سیاستگذاریها باشد، میتواند نقطه عطفی باشد برای جادهها و حمل و نقل ایران.