ترجمه در عصر اینفلوئنسرها
این مترجم نقش شبکههای اجتماعی، بلاگرها و اقتصاد تبلیغ را در سرنوشت کتابهای ترجمهشده بررسی میکند
هفت صبح| بازار ترجمه در ایران پر از نامها و کتابهایی است که دیده نمیشوند. علی باغشاهی، مترجم آثار ادبی و روانشناختی، معتقد است مسیر موفقیت کتاب ترجمه شده از کیفیت متن فراتر میرود و به شبکهای از انتخاب، زمانبندی و معرفی حرفهای وابسته است.
علی باغشاهی از جمله مترجمانی است که طی سالهای اخیر نامش با ادبیات داستانی و کتابهای حوزه روانشناسی پیوند خورده است. او دانشآموخته دانشگاه تهران است و دورههای تخصصی تکمیلی خود را در دانشگاه سالامانکای اسپانیا گذرانده؛ مسیری دانشگاهی که بعدها به تجربه تدریس و ترجمه حرفهای انجامیده است. باغشاهی تاکنون بیش از 10 عنوان کتاب از زبانهای اسپانیایی و انگلیسی ترجمه کرده و همکاری با ناشران معتبری چون آیاس، ذهنآویز و دانژه بخشی از کارنامه اوست. گفتوگوی پیش رو نگاهی دقیقتر به وضعیت ترجمه در ایران دارد؛ بازاری پرظرفیت که مسیر موفقیت در آن به عوامل متعددی گره خورده است.
باغشاهی در ابتدای گفتوگو به وضعیت کلی بازار ترجمه اشاره میکند و میگوید: «بازار ترجمه در ایران پتانسیل بالایی دارد اما موفقیت در آن تقریبا همیشه به دیدهشدن اثر وابسته است.» از نگاه او، تبلیغات مؤثر مهمترین عامل در فروش کتاب به شمار میآید و همین مسئله معادلات بازار نشر را پیچیده کرده است. او توضیح میدهد که همه ناشران به بودجه کافی برای تبلیغات حرفهای دسترسی ندارند و این نابرابری، شانس دیدهشدن کتابها را بهشدت تحت تأثیر قرار میدهد.
به گفته این مترجم، نقش شبکههای اجتماعی در سالهای اخیر تعیینکننده شده است: «حضور بلاگرها، اینفلوئنسرهای کتاب و کانالهای تخصصی تلگرام و اینستاگرام آنقدر پررنگ شده که گاهی معرفی یک کتاب از سوی چند نفر اثرگذار، تیراژ فروش را چند برابر میکند.» باغشاهی یادآور میشود که چنین تبلیغاتی هزینهبر است و بسیاری از ناشران کوچک و متوسط یا مترجمان مستقل توان پرداخت آن را ندارند. نتیجه آن است که آثار ارزشمند بسیاری، با وجود کیفیت محتوایی، در سکوت منتشر میشوند.
در بخش دیگری از گفتوگو، موضوع انتخاب کتاب برای ترجمه مطرح میشود؛ جایی که باغشاهی از معیارهای حرفهای سخن میگوید. به باور او، مترجمان باتجربه هنگام انتخاب یک اثر، مجموعهای از مؤلفهها را در کنار هم بررسی میکنند. او میگوید: «کتاب ایدهآل برای ترجمه اثری است که از نظر ادبی و محتوایی ارزشمند باشد، توجه منتقدان جدی را جلب کرده باشد و تحلیلهای جهانی نشان دهد نویسندهاش در مسیر رشد قرار دارد.» کسب جوایز معتبر یا قرار گرفتن در فهرست نامزدها نیز از عواملی است که انتخاب نهایی را منطقیتر میکند.
باغشاهی تأکید میکند که ترجمه نوعی سرمایهگذاری بلندمدت است: «هر کتابی که مترجم انتخاب میکند، بخشی از اعتبار حرفهای او را میسازد یا تخریب میکند.» به همین دلیل، فرآیند انتخاب کتاب گاهی ماهها زمان میبرد و نیازمند تحلیل دقیق بازار جهانی، نقدهای تخصصی و مسیر حرفهای نویسنده است.
مسئله کپیرایت، بخش مهم دیگری از این گفتوگو را تشکیل میدهد. باغشاهی در این باره میگوید: «ایران عضو کنوانسیون کپیرایت نیست و همین موضوع باعث میشود یک کتاب پرفروش خارجی همزمان با چند ترجمه به بازار بیاید.» او توضیح میدهد که در چنین شرایطی بازار بهسرعت اشباع و فروش میان نسخههای مختلف تقسیم میشود؛ موضوعی که بهویژه به اثری که زودتر منتشر شده، آسیب میزند.
با این حال، او به جنبه دیگری نیز اشاره میکند و معتقد است نبود الزام قانونی برای پرداخت حق تألیف، هزینه تولید کتاب را بهشدت کاهش داده است: «اگر قرار بود ناشران ایرانی برای هر عنوان چندده یا چندصد هزار دلار به ناشران خارجی پرداخت کنند، بخش بزرگی از کتابهای ترجمهشده اساسا امکان انتشار پیدا نمیکردند.» از منظر باغشاهی، همین مسئله به تداوم صنعت نشر ترجمه در ایران کمک کرده، هرچند چالشهای خاص خود را نیز به همراه داشته است.
وقتی بحث به سلیقه مخاطب ایرانی میرسد، باغشاهی با نگاهی واقعبینانه سخن میگوید. او توضیح میدهد: «رمانها، بهویژه در ژانرهای جنایی، عاشقانه، فانتزی و علمی-تخیلی، همچنان فروش بهتری دارند.» او اضافه میکند که کتابهای روانشناسی، خودیاری و موفقیت سهم قابلتوجهی از بازار را در اختیار گرفتهاند و خاطرات و زیستنامهها نیز در سالهای اخیر توجه بسیاری از خوانندگان را جلب کردهاند.
از نظر این مترجم، فروش موفق یک کتاب ترجمهشده نتیجه همزمان چند عامل است: «انتخاب درست اثر، کیفیت ترجمه، زمانبندی مناسب انتشار، توان مالی و ارتباطی ناشر، تجربه تیم نشر و البته شانس دیدهشدن در رسانهها و شبکههای اجتماعی.» او تأکید میکند که نبود هر یک از این عناصر میتواند مسیر موفقیت را دشوارتر کند.
باغشاهی در جمعبندی به اقتصاد نشر اشاره میکند و میگوید: «اقتصاد ترجمه و نشر در ایران دشوار اما شدنی است.» به باور او، شناخت درست از بازار و مخاطب، همراه با صبر و استمرار، میتواند مسیر حرفهای مترجمان و ناشران را هموارتر کند و نتیجه این تلاش اغلب در یک بازه کوتاهمدت قابل مشاهده نیست.
«بندر پنهان»؛ تریلری از دل ذهن و تاریخ
در شبهای تابستان، روح مردی در ساحل پرسه میزند؛ به کلیسا یا ویرانهها سر میکشد و بیقرار در جستوجوی پاهای گمشدهاش است، شاید راهی برای عبور به جهان دیگر بیابد و آرامشی شبیه آنچه سرنوشت مردگان وعده میدهد نصیبش شود.رمان «بندر پنهان» نوشته ماریا اورونیا، نویسنده و روانشناس جنایی اسپانیایی، با ترجمه علی باغشاهی و از سوی انتشارات آیاس منتشر شده است. این اثر برای نخستین بار بهصورت مستقیم از زبان اسپانیایی به فارسی برگردانده شده و در زمره تریلرهای روانشناختی جنایی شاخص بازار کتاب ایران قرار میگیرد.
علی باغشاهی درباره این کتاب میگوید:
«بندر پنهان فقط یک رمان جنایی نیست، سفری است به تاریکترین گوشههای ذهن انسان؛ جایی که مرز میان قربانی و مجرم، حقیقت و دروغ و عقل و جنون محو میشود.»این رمان با روایت موازی در دو خط زمانی، کاوش عمیق در تروماها و ترسهای درونی، تعلیق روانی تدریجی و پیچشهای پایانی غافلگیرکننده، تجربهای متفاوت برای خواننده میسازد.
الهام از رویدادهای واقعی مانند جنگ داخلی اسپانیا و فضای دیکتاتوری فرانکو، همراه با دانش روانشناسی جنایی و پزشکی قانونی، به اثر بُعدی تاریخی و مستند بخشیده است.«بندر پنهان» با امتیاز ۴.۰۲ از ۵ در سایت Goodreads و استقبال مخاطبان، اکنون در قالب ۴۷۰ صفحه در کتابفروشیهای سراسر کشور و فروشگاههای آنلاین در دسترس علاقهمندان قرار دارد.