پشت دود یک حادثه، چوببری را پنهان نکنید
برای حفظ روند طبیعی جنگل بهعنوان سرمایه بومسازگان، نباید اجازه داد آتشسوزیها به بهانهای برای برداشت چوب تبدیل شوند
هفت صبح، هادی کیادلیری| پس از آتشسوزی الیت، برخی جریانها با شتابزدگی تلاش میکنند منشأ حادثه را به «وجود درختان شکسته و افتاده» نسبت دهند و از این اتفاق تلخ، بستری برای پیشبرد طرحهای قدیمیِ بهرهبرداری چوب از جنگلهای بکر بسازند. این در حالی است که بر اساس شواهد میدانی، مطالعات کارشناسی و تجربه چند دههای مدیریت حریق در ایران و جهان، حدود ۹۰درصد آتشسوزیهای جنگلی در کشور منشأ انسانی دارند و ناشی از بیاحتیاطی، خطای انسانی، یا فعالیتهای مخرب در حاشیه و درون جنگلها هستند. نسبتدادن این حریقها به «چوب افتاده و ...»، نه تحلیل علمی است و نه رویکردی منطبق بر واقعیتهای اکولوژیک؛ بلکه زمینهسازی برای باز کردن مسیر بهرهبرداری از جنگلهای باستانی کشور است.
سوخت اصلی آتشهای جنگلی در ایران، علفهای خشک و لایه سطحی جنگل است؛ نه تنههای افتاده. درختان شکسته و افتاده معمولا رطوبت بالاتری دارند، دیرسوزترند و بهعنوان «سوخت اولیه» عمل نمیکنند. حتی در بسیاری موارد نقش سد حرارتی دارند و از گسترش سریع شعله جلوگیری میکنند. از طرفی حذف درختان شکسته و افتاده...، چرخه بومسازگان را مختل میکند. این چوبها زیستگاه صدها گونه حشره، قارچ، پرنده و پستان دارند؛ منبع ذخیره آب، مواد غذایی و کربن در جنگل محسوب میشوند و نقشی کلیدی در تجدید حیات طبیعی بومسازگان دارند. حذف آنها جنگل را فقیرتر، خشکتر و آسیبپذیرتر میکند.
در مدیریت پایدار جنگل در کشورهایی مانند آلمان، فرانسه و ژاپن و ... سیاست اصلی حفظ چوب مُرده است نه حذف آن. باید توجه داشت که کاهش خطر حریق در جهان با پایش دقیق، آموزش جوامع محلی، مدیریت بازدیدکنندگان و تجهیز نیروهای تخصصی بهدست آمده، نه با برداشت چوب! پیامدهای این روایت انحرافی این است که وقتی مسئله بهطور غلط به «چوب شکسته و افتاده» تقلیل داده میشود، دو خطر اساسی شکل میگیرد: مسئولیت انسانیِ حریقها کمرنگ یا پنهان میشود و طبیعت متهم اصلی معرفی میشود، همچنین حامیان برداشت چوب از بحران برای مشروعیتبخشی به بهرهبرداری در جنگلهای بکر استفاده میکنند. این مسیر میتواند سرنوشت جنگلهای کهنسال ایران را بهسوی غارت و تاراج سوق دهد؛ آن هم با توجیهی غیرعلمی مانند «برداشت میکنیم تا آتش کمتر شود».
به جای دستاندازی به سرمایه طبیعی کشور با بهانه آتشسوزی، باید بر اصول علمی مدیریت حریق تمرکز کرد. تقویت مدیریت پیشگیری، ایجاد و نگهداری آتشبُرها، پایش مداوم و سامانههای هشدار، آموزش جوامع محلی و گردشگران، تجهیز نیروهای عملیاتی و هوایی و برخورد جدی با عاملان و بیاحتیاطیها مهمترین اقدامات به شمار میروند.
برای حفظ روند طبیعی جنگل بهعنوان سرمایه بومسازگان، نباید اجازه داد آتشسوزیها به بهانهای برای برداشت چوب تبدیل شوند. جنگلهای بکر، سرمایههای بیننسلیاند، نه انبار چوب. تجربه جهانی و دانش بومشناسی نشان میدهد که منشأ اصلی خطر، مدیریت انسانی است نه وجود درختان افتاده. در روزگاری که طبیعت بیش از هر زمان دیگری تحت فشار قرار دارد، ضروری است که روایتهای نادرست اصلاح شود تا هیچکس نتواند پشت دود یک حادثه، برنامههای چوببری را پنهان کند.
در پایان تاکید میکنم بهجای گامنهادن در این مسیر بنبست و نادرست، ضروری است که طرح ملی مدیریت پایدار جنگلهای کشور بر پایه اصول علمی و بومشناختی تدوین و بدون تاخیر اجرا شود تا آینده جنگلهای بکر و کهنسال ایران از مسیر حفاظت تضمین شود نه بهرهبرداری نادرست.
هادی کیادلیری / معاون آموزش و مشارکتهای سازمان حفاظت محیطزیست