جنگل در آستانه آسفالت شدن
نمایندگان مجلس بهدنبال آسفالت کردن جادهای در قلب منطقه حفاظتشده آبشار هستند
هفت صبح| نمایندگان مجلس به دنبال آسفالت جادهای در منطقه حفاظت شده آبشار هستند. اقدامی که از نگاه معاون محیط زیست طبیعی سازمان حفاظت محیط زیست اگر با درخواست مردم محلی باشد، منعی برای آن وجود ندارد، در حالی که کارشناسان تغییر شکل جاده را اقدامی خلاف قوانین محیط زیست توصیف میکنند و بر این باورند که با آسفالته شدن این جاده فضا برای زیستمندان آن ناامن خواهد شد.
عمران عباسی، نماینده مردم قائمشهر، سوادکوه، جویبار، سیمرغ و سوادکوه شمالی در ویدئویی خبر از آسفالت شدن جادهای چهل ساله میدهد که طول آن 12 کیلومتر بوده و از قلب منطقه حفاظت شده آبشار میگذرد. قرار است 20 میلیارد تومان اعتبار به فاز اول کار اختصاص یابد و برای اجرای فاز دوم، اعتبارات جدیدی تزریق شود. به گفته این نماینده مجلس، این جاده خاکی 40 سال پیش توسط مردم محلی ساخته شده و از این پس میتواند به کریدور ارتباط به مرکز و شمال کشور تبدیل شود.
چگونه برای این زیستگاه با ارزش مجوز صادر شد؟
جواد یعقوبزاده فعال محیط زیست که به آسفالته شدن این جاده معترض است، از سازمان حفاظت محیط زیست میپرسد که چگونه برای این پروژه مجوز صادر کرده است.او در گفتوگو با «هفتصبح» از سرعت فعالیتها در جاده منطقه حفاظت شده آبشار خبر میدهد و با اشاره به خفگی مردم مازندران به دلیل آلودگی هوا، شرایط امروز این استان و تجمع پسماند را ناشی از رفتارهای غلط انسان با طبیعت معرفی میکند.
یعقوبزاده بر این باور است که جنگل لفور تنها منطقه بکری است که آب چشمههای روستاهای پایین دست کشاورزان را تامین میکند و باید با برنامههای خود به حفظ این جنگل کمک کنیم نه اینکه به اسم پدافند غیر عامل دنبال آسفالت کردن جاده باشیم.او آسفالت کردن این جاده را تکهای از پازلی بزرگتر در حاکمیت و کوچاندن جمعیت به سمت شمال معرفی میکند و معتقد است که با چنین سیاستی روز به روز شرایط شمال کشور بحرانیتر میشود.
لابد مردم جاده را میخواهند!
در برابر اعتراض فعالان محیط زیست به ایجاد تغییر در شرایط جادهای که از قلب یک منطقه حفاظت شده میگذرد، حمید ظهرابی معاون محیط زیست طبیعی و تنوع زیستی سازمان حفاظت محیط زیست به «هفتصبح» میگوید: «جامعه محلی وقتی مخالف است، این جاده چه توجیهی میتواند داشته باشد؟ لابد مردم میخواهند.»
به گفته ظهرابی، درخواستی از اداره کل راه و شهرسازی مازندران به اداره کل محیط زیست این استان برای استفاده از مسیر موجود بدون تعریض و قطع درخت ارسال شده و راه و شهرسازی درخواست آسفالت جاده را مطرح کرده است. این درخواست در حال بررسی است اما نظر مخالفی هم با آن وجود نداشته است.
او میگوید: اگر متقاضی روستا باشد و بخواهد خدمتی به روستا ارائه شود، طبیعتا در راستای همراهی به خواست جامعه محلی و بدون صدمه به منطقه، با اعمال تمهیدات لازم، با حداقل سرعت و رعایت ملاحظات زیست محیطی منعی برای آسفالت جاده نمیبینیم اما اگر مردم مخالف باشند، ضرورتی به احداث جاده هم نیست.
تغییر در منطقه حفاظت شده خلاف قانون
اگرچه ظهرابی منعی برای آسفالت جاده یک منطقه حفاظت شده نمیبیند اما مجید مخدوم استاد دانشکده محیط زیست دانشگاه تهران در گفتوگو با «هفت صبح» چنین اقدامی را خلاف قانون حفاظت دانسته و چنین کاری را غیرقانونی توصیف میکند. او میگوید: در منطقه حفاظت شده فقط نگهداری وضعیت و شرایط فعلی حاکم است. وقتی مسیر آسفالت شود، منطقه وضعیت حفاظتی خود را از دست میدهد و این خودش معضلی برای بعد خواهد شد.
اگرچه مخدوم حق جامعه محلی برای داشتن جاده را به رسمیت میشناسد اما تلاش نماینده مجلس برای آسفالت کردن یک جاده را در راستای خواست مردم محلی نمیداند و معتقد است که با آسفالت شدن جاده، سرعت ماشینها بیشتر میشود. او یادآور میشود: باید به زعمای سازمان محیط زیست گفت آسفالت کردن تغییر وضعیت است. این تغییر وضعیت ارزیابی اثرات زیست محیطی (EIA) یا سیستم اطلاعات اجرایی (EIS) میخواهد. مطمئنم که اینها را ندارند.
غیر ضروریترین جاده ممکن
در شرایطی بیعملی سازمان حفاظت محیط زیست در حفاظت از مناطق تحت مدیریتش، سهیل اولادزاد فعال محیط زیست و از اهالی سوادکوه جاده خاکی منطقه حفاظت شده آبشار را غیر ضروریترین جاده ممکن در منطقه دانسته و درخواست آسفالت آن را خواسته جامعه محلی نمیداند.
او در گفتوگو با «هفت صبح» دلیل آسفالته شدن این جاده را احتمال ریزش در جاده بعد از زیرآب به سمت شیرگاه اعلام میکند و هدف اصلی نمایندگان از طرح مسئله پدافند غیرعامل در آن ناحیه را دسترسی راحتتر آنها از تهران به روستاهای زادگاهشان میداند.به گفته اولادزاد تا قبل از ساخت سد لفور، 17 تا 18 پارچه آبادی در منطقه وجود داشته اما همه این آبادیها در مخزن سد لفور فرو میروند.
دو روستای بورخانی و نخچال با جمعیتی معادل کمتر از 100 خانوار باقی میمانند اما منطقهای که قرار است جادهاش آسفالت شود، بیشتر گردشگرپذیر بوده و سکونتگاه افراد نیست. ضمن آنکه مسیر دسترسی به این منطقه از قبل هم وجود داشته است. آسفالته شدن جاده خاکی منطقه حفاظت شده آبشار فقط میتواند دسترسی به دو پارچه آبادی باقی مانده از کوچ بزرگ ساخت سد لفور را سریعتر کند.
البته اولادزاد صحبتهای خود را با طرح این پرسش که چرا باید برای دسترسی سریعتر به دو روستا این همه هزینه کنیم ادامه میدهد و یادآوری میکند که سه منطقه حفاظت شده و دو ناحیه شکار ممنوع واقع در همان محدوده توسط سازمان محیط زیست به خوبی اداره نمیشود و کل این پنج منطقه با سه پاسگاه محیطبانی که فقط در اداره شیرگاه یک محیطبان دارد، میچرخد.
اخیرا هم یک مامور در اداره لفور برای حفاظت از منطقه گماشته شده است. سازمان محیط زیست در این مناطق خودرو ندارد و هیچ کار خاصی انجام نمیدهد و اگر جادهای که به اشتباه توسط دو فرد محلی ساخته شده، آسفالت شود، بحث شکار راحتتر خواهد شد. هماکنون هم شکارهای زیادی در منطقه انجام میشود و محیط زیست قادر به مقابله با آن نیست.
او نسبت به عواقب آسفالت شدن جاده در یک منطقه حفاظت شده هشدار میدهد و تاکید میکند: حرمت امامزاده به متولی آن است. وقتی متولی امامزاده (منطقه حفاظت شده) حرمتش را نگه نمیدارد، نمیتوان از نماینده مجلس یا فرماندار انتظار خاصی داشت.
40 سال قبل هم در شرایطی که 18 پارچه آبادی پشت سد لفور زندگی میکردند، جاده خاکی منطقه حفاظت شده آبشار وجود داشته، ولی آسفالت نشده است. در دولت دوازدهم در حالی که سد لفور بخش زیادی از ساکنان منطقه را کوچانده، چه فعل و انفعالاتی رخ داده که سازمان حفاظت محیط زیست هیچ مخالفتی با افزایش دسترسی به قلب یکی از مناطق حفاظت شدهاش ندارد؟