از دهک اولیها چه توقعی داریم؟
روزنامه هفت صبح، سیامک رحمانی | یکی از نمایندگان مجلس خبر داده که اولین حقوق این دوره واریز شده و مبلغ قابل توجهی بوده. نماینده رفسنجان گفته، برای هر نماینده ۱۱میلیون بهعنوان حقوق، ۲۰۰میلیون بهعنوان هزینه مسکن و ۲۰میلیون برای سایر هزینهها اختصاص داده شده است. یعنی ۲۳۱میلیون تومان یک قلم. این اعداد احتمالا برای مردمی که با مشکلات فزاینده اقتصادی مواجهند، کسانی که در ماههای اخیر بهدلیل کرونا بیکار شدهاند یا آنها که ماههاست حقوق اندک خود را نگرفتهاند، معنای متفاوتی دارد. حتی اکثریت جامعه که اینروزها با درآمد خود به سختی میتوانند تا آخر ماه دوام بیاورند.
براساس آماری که در سال ۹۸ منتشر شد، کسانی که متوسط حقوق ۱۱میلیون تومان در ماه دارند، جزو دهک اول جامعه محسوب میشوند. به این ترتیب، حتی اگر کمکهزینه مسکن و آن ۲۰میلیون تومان اعطایی برای سایر هزینهها را در نظر نگیریم، هر نماینده مجلس با حقوقی که دریافت میکند، عضو بالاترین دهک جامعه است. قصد ندارم اینجا از تعابیر پوپولیستی استفاده کنم. بیانصاف نیستم؛ این حقوق و مزایا تازگی ندارد و در سالها و دورههای گذشته هم برقرار بوده. در دورههایی حتی برای افزایش درآمد مجلسیان و بودجه مجلس هم طرح و مباحثی در بهارستان مطرح شده که همیشه با انتقادات عمومی مواجه شده و همیشه هم رای مثبت نمایندگان تصویب شده.
راستش را بخواهید الان هم میدانم که گفتن و نوشتن از امتیازات مسئولان و مقایسه آن با نرم عموم جامعه، پاشیدن نمک بر زخم است. نه کسی بابت آن شرمنده خواهد شد و نه کسی قصد تغییر این وضعیت را دارد. اینها فقط یادآوری ایدهها و ارزشهایی است که روزی قرار بود نظام جامعه را دگرگون کند و ما را به اینجا رسانده که حالا هستیم.از آن آرمانها هم اگر امروز فقط خیال مبهمی مانده، روزی جدی و ملموس بودهاند. عکس معروفی از آیتالله طالقانی هست که او را نشسته بر زمین در مجلس خبرگان نشان میدهد.
تصویری مالامال از فروتنی و اعتراض. آقای طالقانی به بسیاری از روندها انتقاد داشت و حتی معتقد بود که جلسات مجلس خبرگان باید در مسجد برگزار شود. جایی که مثل مجالس پیامبر همه گرد مینشینند و کسی بر دیگری برتری ندارد. در اولین جلسه خبرگان هم وقتی دیر رسید و روی زمین نشست با درخواست شهید بهشتی مواجه شد که از او میخواست شأن مجلس را رعایت کند و روی صندلی بنشیند.
آیتالله طالقانی در پاسخ میگوید: «قبلا به من گفتند که این کار خلاف آییننامه است و من جواب دادم که جریمه آن را هرچه هست، میدهم. من دوست داشتم بهجای این کاخ در مسجد جلسات را برگزار میکردیم… وقتی میگوییم که مسجد جای همهگونه جلسات بحث و بررسی و تصمیمگیریهای سیاسی و نظامی است، چرا خودمان رعایت نمیکنیم؟»
درباره دوره اول مجلس شورای اسلامی روایت است که بسیاری مثل خود آیتالله هاشمی و خانم دستغیب حقوق نمیگرفتند. در دورههای بعد هم بسیاری زندگی معمولی و سادهای داشتهاند و نمایندگی مجلس تغییری در آن نداده است. عبدالمجید شرعپسند، ۲۵ساله بود که بهعنوان نماینده مردم کرج راهی مجلس شد. برادر دو شهید که خودش و پدرش جانباز جنگ بودند، بهخاطر استعفایش در دوره سوم و جنجالی که بر سر آن ایجاد شد، یکی از چهرههای خبرساز ادوار مجلس است.
در همان زمان نمایندگی هم بهدلیل رفتار ساده و رفتوآمدش با دوچرخه معروف بود. بعد از بیرون آمدن از مجلس هم به شغل معلمی برگشت و ماند تا بازنشسته شد. بهدلیل موضعگیریهایش و دفاع از حقوق مردم و اعتراض به اشرافیگری از حقوق زیادی محروم شد و در یکی از معدود مصاحبههایش به ما گفت که حتی از امتیازات خانواده شهید بودن هم استفاده نکرده است. شرعپسندی که نام برادرش پادگان مشهور شهر کرج را مزین کرده است.
این مثالها را زدم تا بگویم انقلاب و ارزشهایش در همینها که حالا میبینیم خلاصه نمیشود. کم نبودهاند کسانی که بر سر آن ایستادهاند و هزینه دادهاند. امروز نمایندگان مجلس درآمدی چشمگیر دارند. ریاستجمهوری باغی در جماران را تخریب میکند تا بنایی مجلل بنا کند. رئیس بنیاد مستضعفان سال گذشته اعتراف کرد که حقوق خودش و معاونانش ۱۹میلیون تومان است. اعداد و ارقامی که اصلا بهشان نمیآید مربوط به کشوری با حال و اوضاع اقتصادی ایران باشند. با این بودجهها و حقوقها و گشادهدستیها انتظار اینکه مدیران کشور درکی از سختی زندگی مردم داشته باشند زیاده است. دهک اولیها چطور باید از زندگی ما سر در بیاورند.