نیمه پنهان زندگی زینالدین یزید «زیدان »
روزنامه هفت صبح، آرتین ابراهیمی | از همین اول شما را از فاز اشتباه خارج کنم! این نام واقعی ایشان است: زینِدین یزید زیدان. لطفاً نام او را درست تلفظ کنید. او متولد ۲۳ ژوئن ۱۹۷۲ در یکی از ۱۵ منطقه بندر مارسی فرانسه است. این یعنی زیدان تابستان آینده پا به ۵۰ سالگی میگذارد. دوران بازی این فوتبالیست معروف در فاصله سالهای ۱۹۸۶ تا ۲۰۰۶ در تیمهای کان، بوردو، یوونتوس، رئالمادرید و البته تیم ملی فرانسه سپری شد تا همه افتخارات ممکن از آنِ این همهفنحریف الجزایریتبار شود.
زیدان سه بار برنده توپ طلای مجله معتبر فرانس فوتبال شده؛ قهرمان جام جهانی، جام ملتهای اروپا، لیگ قهرمانان اروپا، جام باشگاههای جهان، سری A ایتالیا و لالیگا اسپانیا. بسیاری از این افتخارات را به دوران مربیگری خود هم گره زده است؛ از جمله کسب یازده جام قهرمانی مختلف با رئال مادرید طی ۵ سال؛ با تاکید بر سه عنوان پیاپی قهرمانی اروپا و جهان که دستاوردی بیهمتا است.
*** اسماعیل زیدان
برای بررسی زندگی شخصی دوگانه و توام با ابهام زیدان، بهتر است داستان را با پدر ایشان آغاز کنیم: اسماعیل زیدان او متولد سال ۱۹۳۵ (۸۶ ساله) در کندیرا الجزایر است؛ در دهکده کوچکی به نام کابیل که زندگیاش تا ۱۸سالگی با چوپانی و فقر گذشت. زیدانِ پدر سپس از سرزمین پدری گریخت، از دریای مدیترانه گذشت و به پاریس رسید تا کارگر ساختمانی شود. بعد ۹ سال کار دائم، بهدنبال استقلال الجزایر در سال ۱۹۶۲و به قصد بازگشت به کشورش، در جنوب فرانسه با «ملیکا» آشنا شده و با او ازدواج میکند تا در بندر مارسی اقامت گزیند.
اسماعیل و ملیکا زیدان در زندگی مشترک خود صاحب ۵ فرزند میشوند: مجید زیدان (۵۸ ساله)، فرید زیدان که تابستان پارسال در ۵۵ سالگی به دلیل ابتلا به بیماری سرطان درگذشت، نورالدین زیدان (۵۳ ساله)، لیلا زیدان (۵۱ ساله) و زینِدین زیدان (۴۹ ساله) که آخرین فرزند آنهاست.درباره اسماعیل زیدان برخی ابهامات وجود دارد؛ از جمله این که طی ۹ سالی که به شکل مجردی در فرانسه زندگی کرده، چه وضعیت و موقعیتی داشته است؟
در پاسخ و قبل آن باید کمی با واژه لژیونر آشنا شویم که اتفاقاً در ورزش فوتبال هم کاربرد دارد. لژیونر به سربازانی اطلاق میشد که زیر پرچم فرانسه و در مستعمرات این کشور میجنگیدند. اغلب این سربازان، خارجیهایی بودند که به قصد اخذ شهروندی کشور فرانسه، ۵ سال تمام در لژیون فرانسه خدمت میکردند تا به عنوان یک فرانسوی شناخته شوند. میگویند اسماعیل زیدان هم یکی از این لژیونرها بوده که اتفاقاً در زمان جنگهای استقلال الجزایر، در تیپ لژیون فرانسه و علیه سرزمین مادری در ماوراءبحار جنگیده است! رابطه زیدان با پدرش، اگرچه در محافل عمومی محترمانه است؛ اما آنها مشخصاً رابطه خوبی با هم ندارند.
زیدان البته برای پدرش احترام قائل است، اما حس میکند که به اندازه کافی از سوی او تحویل گرفته نشده و به همین سبب نمیتواند این بیمهری را تحمل کند. درست مثل فتح سومین جام پیاپی قهرمانی اروپا در کییف اوکراین که حس کرد با درخشش اتفاقی گرت بیل که از روی نیمکت به زمین آمد و دو گل زد، مورد بیمهری مدیران لوسبلانکوس بهویژه شخص فلورنتینو پرز قرار گرفته و بلافاصله استعفا داد و همه را، بهویژه آن پیرمرد را شوکه کرد.شخصیت دوگانه آرام و عاصی زیدان، ریشه در این روحیات خاص و ماجراهای خانوادگی دارد که البته بسیاری از آنها پنهان مانده است.
اسماعیل زیدان در کتاب خاطراتش که با عنوان «در مسیرهای سنگی» در فرانسه به چاپ رسیده نیز با اشاره به زندگی سخت پدر و مادرش محمد بنعلی زیدان و زهرا و فقر تمامنشدنی دوران حیات آنها بیان میکند: «سرزمین سخت و سنگلاخی کابیل که از عرق و گاه خون شما تغذیه میکند، خود محلی برای پرورش قهرمانان است.
ما در آنجا هرگز به ورزش و فوتبال فکر نمیکردیم، چون کارهای روزمرهمان بیش از اندازه بود. در وجود ما همهچیز از طریق کار حاصل میشد. همهچیز اینجاست: کار… کار… کار… از تلاش نترس. استقامت کن. به زندگی اعتماد داشته باش. آنوقت شگفتیهای خوب در زندگی شما رقم میخورد.» و بهراستی چه شگفتیای مهمتر از ظهور یک نابغه فوتبال در تمام دورانها.
*** ورونیک زیدان
مورد بعدی همسر او ورونیک فرناندز زیدان است. یک مدل فرانسوی- اسپانیایی که چند ماه هم بزرگتر از زیدان خودمان است. فوتبالیست جوان آن روزهای لیگ یک فرانسه تلاش زیادی برای متقاعد کردن این مدل معروف کرد تا با او ازدواج کند که پس از ۵ سال سرانجام این اتفاق در سال ۱۹۹۴ افتاد؛ در ۲۲ سالگیِ زیدان که حاصل این زندگی مشترک ۲۷ ساله ۴ فرزند پسر است. ورونیک برای این منظور، اهداف شغلی خود را رها کرد تا همسر فوتبالیستاش را در شهرهای کان، بوردو، تورین و مادرید همراهی کرده و از فرزندانش نگهداری کند؛ هدفی که زیدان بهخاطر کمبودهای خانوادگی خود روی آن خیلی حساس است.
زیدان نام اولین فرزند خود را به یاد انزو فرانچسکولی ستاره اروگوئهای آن روزهای باشگاه المپیک مارسی، انزو گذاشت و سه پسر دیگر خود را لوکا، تئو و الیاس نامید. انزو و لوکا با وجود همه حمایتهای پدر، در فوتبال ره به جایی نبردند تا این هم یکی دیگر از موارد دوگانه شخصیتی زیدان را سببساز شود؛ جایی که این بار پدر، فرزندانش را تحویل میگیرد و در همه لحظات زندگی آنها را همراهی میکند، اما زیدانهای کوچک به جایی نمیرسند! در مورد تئو و الیاس هم با توجه به حضور آنها در تیمهای پایهای رئال، هنوز زود است که قضاوت کنیم.
*** پیشبینی آینده زیدان
زیدان قطعاً تا پایان جام جهانی ۲۰۲۲ قطر در جمع سپیدهای مادریدی حضور خواهد داشت. فقط مشکل اینجاست که این دوره جامجهانی برخلاف روال معمول در فصل پاییز و زمستان برگزار میشود، یعنی در تعطیلی نیم فصل لیگ اسپانیا و لیگ قهرمانان اروپا و این به مفهوم آن است که زیزو تا تابستان ۲۰۲۳ در رئال خواهد ماند و در این سال به احتمال زیاد از رئال مادرید جدا میشود. این جدایی به مفهوم پایان کار فلورنتینو پرز هم هست. همینطور خداحافظی قطعی با راموس، بنزما و یکی دو مهره قدیمی دیگر نظیر تونی کروس.
اما اهداف زیدان در این سالهای باقیمانده چیست؟ اول از همه بازسازی ترکیب تیم با استخدام داوید آلابا، پل پوگبا، کیلیان امباپه، ارلینگ هالند، ادواردو کاماوینگا و حسام آئوار.دوم ثبت یک هتتریک در لالیگا که تاکنون دو بار فاتح آن شده و در این دو سال باقیمانده قطعاً یک عنوان قهرمانی دیگر هم میخواهد و سخت به دنبال آن خواهد بود. سوم جام پادشاهی یا همان جام حذفی اسپانیا که زیدان به عنوان بازیکن و مربی، هرگز آن را بهدست نیاورده و این جام در کلکسیون او خالی است.
رویای مشترک زیدان و پرز، کسب عنوان ششگانه قهرمانی (لالیگا، جامحذفی، لیگ قهرمانان، سوپر جام اسپانیا، سوپر جام اروپا، جام باشگاههای جهان) است تا ضمن همداستانی با بارسا و بایرن، در اوج قدرت از رئالمادرید خداحافظی کنند. البته به نظر میرسد که این مهم، تنها با حضور توام با موفقیت ابرستارهای چون کیلیان امباپه امکانپذیر خواهد بود.
زیزو بعد از تکمیل ماموریتهای خود در مادرید، رئال را به مقصد تیم ملی فرانسه ترک خواهد کرد تا دوران جدیدی را با آبیها شروع کند؛ دورهای که شاید فرانسه را با حضور جمعی از مستعدترین فوتبالیستهای آفریقاییتبار، به اوج قدرت و افتخار رهنمون کند. مقصد دوم احتمالی او هم با درصد بسیار پایینتر، تیم یوونتوس تورین ایتالیاست که خاطرات خوبی هم از گورخرها دارد.