کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۴۷۳۴۴۹
تاریخ خبر:

‌۵۰‌روایت از سفرها و چهره‌ها و...| جاذبه حضور مرد دانا!

روزنامه هفت صبح، آرش خوشخو | همیشه مدیون کسانی بوده‌ام که به من چیزی آموخته‌اند. این خصلت را داشته‌ام و کاریش هم نمی‌شود کرد. وقتی از کسی چیزی یاد می‌گیرم حتی اگر بدی هم از او ببینم نمی‌توانم مهرش را از بین ببرم. حالا شما می‌توانید این نکته را همچون نقطه‌ضعف در نظر بگیرید اما واقعیتی است. این‌که حالا آنها در کجا و در چه موضعی هستند برایم خیلی مهم محسوب نمی‌شود. سال‌ها قبل تصمیم خود را در مورد آنها گرفته‌ام و این تصمیم عوض نمی‌شود.

‌این ماجرا وقتی در هفته‌نامه مهر مشغول بودم تشدید شده بود. آنجا در طبقه چهارم ساختمان سفیدرنگ خیابان دوم فاطمی و در محیط دلبازی که در تراس ساختمان ایجاد شده بود، می‌نشستم و حرف‌های بهروز افخمی، یوسفعلی میرشکاک، شهریار زرشناس، سیدعلی میرفتاح و داریوش ارجمند را می‌شنیدم و یاد می‌گرفتم. من همیشه طرفدار این آدم‌ها باقی می‌مانم. حالا با هر کنش و روش سیاسی و اجتماعی که در ادامه نشان بدهند.

آن‌قدر از آنها یاد گرفته‌ام که احترامشان را همیشه در دلم حفظ کنم. بحث‌هایی که هنوز هم در نگاه و شیوه استدلال من موثرند.
سی ساله بودم که راهی مهر شدم و دو سال در آنجا مشغول بودم. روزهای خوشی بود. راستش از این‌که می‌دیدم در دفتر طبقه چهارم و در میان این چهره‌های روشنفکر، هیچ سمپاتی نسبت به دولت اصلاحات وجود ندارد، حیرت‌زده می‌شدم. آن دوران تعلق‌خاطر به اصلاحات آن‌قدر برای ما بدیهی بود که اصلا نمی‌توانستم هضم کنم چطور چنین آدم‌هایی می‌توانند موضع انتقادی داشته باشند.

خب البته که همان سال‌ها مثلا افخمی بازیگوشانه سر از مجلس درآورد آن‌هم از جبهه اصلاحات و علی میرفتاح به شکل سنتی تعلق‌خاطر به جناح کلاسیک روحانیت- مثل هاشمی‌رفسنجانی و ناطق‌نوری- داشت که بعدها به جبهه اصلاح‌طلبان وصل شدند و میرشکاک در هفته‌نامه بهمن متعلق به عطا‌الله مهاجرانی قلم می‌زد اما در نهایت با نوعی تحقیر، تکاپوی رسانه‌ای وابسته به جنبش اصلاحات را نگاه می‌کردند.

به‌نظرم بیشتر تلاشی بود برای تمایز بخشیدن به فردیت خود به‌عنوان روشنفکر و حفظ نگاه منتقدانه به یک جریان عمومی عامه‌پسند. مشخص است که در بحث‌های مربوط به جزئیات آزادی‌های اجتماعی و هنری این دسته خواه‌ناخواه به انگیزه‌های اصلاح‌طلبانه نزدیکند اما در نگاه کلان‌تر، از نوعی رمانتیسیسم سیاسی استفاده می‌کردند که بین آنها با خواسته‌های حرکت اصلاح‌طلبان در آن سال‌ها فاصله می‌انداخت. آنها نوعی نگاه تحقیرآمیز به هر پدیده‌ای داشتند که به یک ترند عمومی بدل می‌شد.

هر پدیده‌ای که به یک خواسته زمینی و ملموس بدل می‌شد. بیست سال پس از آن سال‌ها، حداقل یک نفر از آن گروه ۵‌نفره به سمت خواسته‌ای عمومی مطرح شده در فضای مجازی نزدیک شده اما بقیه فاصله خود را حفظ کرده‌اند. حتی در مورد چهره‌ای مثل شهریار زرشناس کاملا در موضع روبه‌رو قرار گرفته‌اند.

این احساس دین، این دین نسبت به مرد دانا را در مواجهه با امید روحانی هم احساس می‌کنم. یا وقتی کتاب‌های یرواند آبراهامیان را می‌خوانم و یا شاهکار حمید عنایت یعنی اندیشه سیاسی در اسلام معاصر. یا مجموعه نقدهای شگفت‌انگیز ایرج کریمی را. آن‌قدر از آنها یاد گرفته‌ام که همیشه و همیشه مدیون و سپاسگزارشان باقی می‌مانم. یا وقتی دوران کار با هوشنگ اسدی و بهروز بهزادی و رسول بابایی را در خاطر می‌آورم.

یا نکته‌ها و اندیشه‌هایی که در معاشرت و یا در میان آثار سروش صحت و پیمان قاسم‌خانی یاد گرفته‌ام. حتی نویسنده‌های جوانی مثل وحید مرتضوی در عرصه نقد سینما یا سایه اقتصادنیا و قلم شگفت‌انگیزش در نقد ادبی. و سوگل خلخالیان که ماجرا‌جویی‌هایش همیشه الهام‌بخش هستند. از آنها چیزهایی یاد گرفتم که مرا سپاسگزار آنها باقی گذاشته است.

راستش خیلی دلم می‌خواست با دکتر شایگان نشست و برخاست داشتم. دلم می‌خواست در گعده‌های داریوش مهرجویی با شایگان و سپهری و گلی ترقی و انتظامی در سال‌های دهه پنجاه حضور می‌داشتم. با خودم فکر می‌کنم در میان تفریحات عجیب و غریب‌شان چه حرف‌ها و چه ایده‌هایی می‌توانست مطرح بشود و مطرح شده است.

دلم می‌خواست آل‌احمد زنده بود و پای حرف‌هایش می‌نشستم. دلم می‌خواست محمود اعتماد‌زاده را از نزدیک می‌دیدم و با او گپ می‌زدم و از نثر فاخر و شگفت‌انگیزش در ترجمه دن آرام می‌گفتم. دوست داشتم مرتضی آوینی را ملاقات می‌کردم. از صمیم قلب دلم می‌خواست همنشین عزت‌الله فولادوند باشم… و خب دیگر فرصتش کم پیش می‌آید. نسل مردان و زنان دانا در حال اتمام است…

کدخبر: ۴۷۳۴۴۹
تاریخ خبر:
ارسال نظر
 
  • _user_1600914020

    آره والا نسل زنان و مردان دانا رو به اتم ام است

  • farbod7

    شاید صدای زنان و مردان دانا به حاشیه رفت ه باشد، ولی دانایی همچنان در زیر پوست شه ر نفس می کشد و این چراغ هرگز خاموش نمی ش ود.

  • _user_1546414614

    مید نایت این پاریس ایشالا سرشب در تهران