کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۴۶۱۱۵۸
تاریخ خبر:

‌۵۰‌خاطره از تاریخ فوتبال ایران| داستان مجتبی

روزنامه هفت صبح، تیمور مستور | بعضی‌وقت‌ها فکر می‌کنم که می‌شود یک فیلم سینمایی تمام و کمال از زندگی‌اش ساخت. اسمش را هم بگذارند: مجتبی. بچه خزانه بخارایی خیابان فلاح که کل کودکی و نوجوانی‌اش را روی سکوهای امجدیه و استادیوم ۱۰۰ هزار نفری برای دیدن بازی‌های جام تخت جمشید طی کرد و همه ستاره‌های فوتبال ایران را با تمام مشخصاتشان در ذهن ثبت و مثل یک کارشناس فوتبال ایده‌های خود را به بقیه منتقل می‌کرد.

فوتبال راهی بود برای فرار از انحطاطی که اطرافش را فرا گرفته بود. ۱۹‌ساله بود که سر از شاهین شگفت‌انگیز عمو نصی درآورد. شاهینی که دو سال پیاپی تا مرز شکستن سلطه قرمز و آبی بر فوتبال پایتخت پیش رفت و هر دو بار در گام آخر کم آوردند. تیمی که معمار و شکورزاده و قلعه‌نویی و ضیایی و پازوکی و یکه و باوی را داشت و زیباترین فوتبال پایتخت را به نمایش می‌گذاشت. محرمی شد بک چپ آن تیم و بلافاصله به بازیکنی محبوب در میان خوره‌های فوتبال سکوهای امجدیه بدل شد.

با اعتماد به‌نفس، خشن، شوتزن آن هم با هر دو پا. اعتماد به‌نفس محرمی جوان البته یک‌بار به بدترین شکل ممکن شکسته شد: در فینال باشگاهی تهران در سال ۱۳۶۵، ناصر محمدخانی بارها و بارها دریبلش زد و از چنگش گریخت. محرمی یک دوره کوتاه به نیروی زمینی رفت و همبازی نادر محمدخانی شد و سال ۱۳۶۷ رفت پرسپولیس.

جایی‌که علی پروین بعد از بحران استعفای بازیکن‌ها در سئول، ستاره‌هایی مثل محمدخانی و درخشان و پنجعلی را از دست داده بود و زمام خط دفاع خود را به سیدعلیخانی، فنونی‌زاده، نعیم‌آبادی و شفقتیان سپرده بود و در خط هافبک هم امیدش به رحیم یوسفی و محسن عاشوری بود. آن سال‌ها شاهین منحل شده بود و ستاره‌های بزرگ شاهین در دو تیم اصلی پایتخت تقسیم شده بودند. اردستانی و شکورزاده و قلعه‌نویی و یکه سهم استقلال بودند و محرمی و کریم باوی سهم پرسپولیس.

محرمی از همان ابتدا در سیستم مورد علاقه علی پروین جا افتاد. ژن آتشین پرسپولیس در وجودش بود. همان ژنی که زمانی در عزیز اصلی و همایون بهزادی و حسین کلانی و محراب شاهرخی می‌جوشید. او به‌سادگی پیراهن سمت چپ دفاع تیم ملی را نیز به‌دست آورد و عضو تیمی شد که به مقام سوم جام ملت‌های آسیا در سال ۱۹۸۸ رسید. یک عنصر خود تباه‌کننده عجیب آن سال‌ها گریبانگیر بازیکن‌های مهم ایران افتاده بود. و این یاغی‌های خوشمرام بی‌اعصاب همدیگر را پیدا کرده بودند.

به‌خصوص عابدزاده و قایقران و مجتبی محرمی که پایه قانون‌شکنی‌های فوتبال ما بودند. این سال‌هاست که محرمی کم‌کم با تریاک آشنا می‌شود. در سال ۶۸ شیطنت مشترک محرمی و قایقران و نادر محمدخانی در اردوی شوروی موجب شد تا از بازی رفت مقابل چین در مقدماتی جام جهانی خط بخورند و از اردو اخراج بشوند و پای حراست سازمان تربیت بدنی هم به میان کشیده شود. در نتیجه ایران دو بر صفر از چین شکست خورد. هر سه نفر در بازی برگشت به ترکیب بازگشتند که خب برد سه بر دو فایده چندانی نداشت.

در سال ۶۹ او به اوج دوران فوتبال خود رسیده بود. تا آن حد که در پایان این سال به‌عنوان بهترین بازیکن سال کشور برگزیده می‌شود. او سمت چپ تیم ملی را که سه دهه پاشنه آشیل تیم ایران بود (از دوران مصطفی عرب تا آندرانیک اسکندریان و دینورزاده و حاجیلو)، با هماهنگی چشمگیرش با سید‌مهدی ابطحی به نقطه قوت تیم ملی بدل کرد. در بازی‌های آسیایی پکن او در کنار عابدزاده و قایقران و پیوس از ستاره‌های اصلی ایران بود و گل ایران مقابل کره‌جنوبی روی پاس زیبای او به قایقران رقم خورد.

محرمی در همان سال ۶۹ بار دیگر تا مرز محرومیت پیش رفت وقتی در دربی دی‌ماه ۶۹ پیوس گل مساوی پرسپولیس را زد و محرمی به‌جای شرکت در شادمانی گروهی، ‌به سمت عابدزاده دروازه‌بان استقلال چرخید و به‌خاطر یک شرط‌بندی حرکتی ناپسند را روی عابدزاده به نمایش گذاشت که طرفداران پرسپولیس را به جنون رساند!

لابی علی پروین با فدراسیون او را از محرومیت سنگین نجات داد. چند ماه بعد در بازی بین‌قاره‌ای با الجزایر روی پاس ابطحی، او پیش رفت و سانتر زیبای زمینی‌اش موجب گل پیروزی ایران مقابل الجزایر شد و باز هم نشان داد چه ستاره بزرگی است. در پرسپولیس این سال‌ها پیوس و عاشوری می‌درخشند اما تماشاگرها دیوانه این چپ پای یاغی هستند که در همه پست‌ها هم می‌توانست بازی کند. سال ۷۱ داستان خانه مجردی بهزاد داداش‌زاده پیش آمد و پارتی‌ای که محرمی و کلهر در آن برگزار کردند و ریختن گشت نیروی انتظامی و دستگیری ستاره‌ها و بازهم پادرمیانی علی پروین تا حکم خیلی سنگینی برای محرمی صادر نشود.

این‌بار محرمی یک سال از فوتبال محروم شد. اما محرومیتش به چهارماه کاهش پیدا می‌کند و دوباره دفاع چپ تیم ملی در هیروشیما می‌شود. دراواخر بازی با ژاپن او جنجال‌ها را کلید می‌زند. موی راموس را می‌کشد و این‌بار از سوی کنفدراسیون فوتبال آسیا یک سال محروم می‌شود. غیبت او موجب می‌شود تا در مقدماتی جام جهانی ۱۹۹۴، سمت چپ دفاع ما به اتوبان کره‌ای‌ها و عراقی‌ها و سعودی‌ها بدل شود. او دوباره به فوتبال باز‌می‌گردد.

دربی سال ۱۳۷۳ شاهرودی دفاع چپ است و محرمی در قلب دفاع. پرسپولیس پرمهره است و دایی و پیوس در خط حمله بازی می‌کنند. تشنجات این بازی خارج از حد تحمل است و دست آخر به مشت محرمی به دماغ قلعه‌نویی ختم می‌شود. دو شاهینی سابق. این‌بار محرمی به سه سال محرومیت محکوم می‌شود و باز هم محرومیتش به یک سال کاهش پیدا می‌کند و… عجیب آنکه محرمی دوباره به فوتبال برمی‌گردد و سه فصل دیگر در پرسپولیس توپ می‌زند و باز هم به تیم ملی دعوت می‌شود و در ۳۲ سالگی به جام ملت‌های آسیا در سال ۱۹۹۶ می‌رود و هم اتاق همان عابدزاده قدیمی می‌شود.

کارنامه محرمی در جنجال حتی از عزیز اصلی و محمد مایلی‌کهن هم سنگین‌تر است! تازه به این‌ها حضور محرمی در چند دعوای گروهی محله‌ای را هم باید اضافه کرد. مجتبی در سال‌های پس از فوتبال هم تیتر اول بود. تلاشش برای غلبه بر عادت‌ها و اعتیادها، همنشینی‌اش با حسین هدایتی و زندگی متلاطم خانوادگی‌اش.

او حالا سال‌هاست که پاک شده است و مهمان بسیاری از برنامه‌های تلویزیونی اینترنتی است و با آن لحن پخته و نافذش رازهای زندگی خود و دیگر ستاره‌ها را روایت می‌کند. این بهترین دفاع چپ بی‌رقیب تاریخ فوتبال ما، این یاغی خودویرانگر، حالا در ۵۸ سالگی می‌گوید تنها انگیزه‌اش در زندگی دخترش است؛ آدریانا (متولد ۱۳۷۸) که در انگلیس به همراه مادرش (همسر سابق محرمی) زندگی می‌کند و گاه به تهران می‌آید و به پدرش سر می‌زند.

کدخبر: ۴۶۱۱۵۸
تاریخ خبر:
ارسال نظر