۵۰خاطره از تاریخ فوتبال ایران| خزان زنجیرهای ستارهها
روزنامه هفت صبح، تیمور مستور | چرا ستارههای فوتبال اینگونه تسلیم سرطان میشوند؟ تصاویر چهرههای تحلیل رفته بر روی تختهای بیمارستان که با چشمانی گود رفته و هراسان به دوربینها خیره شدهاند و همه آن شکوه و جلال تصاویر دوران جوانی خود را به چالش میکشند. اگر به سی سال قبل بازگردیم اولین تصویر پرویز دهداری بزرگ بود که در ۵۹ سالگی و بر اثر بیماری کلیوی زندگی را وداع کرد. با چهرهای که رد رنج و درد بر آن مشخص بود.
در همان سال یعنی ۱۳۷۱ یک خوزستانی محبوب دیگر یعنی محراب شاهرخی هم به شکلی ناگهانی فوت کرد. در حالیکه تنها ۵۱ سال داشت. رد این دو مرگ ناگهانی بر حافظه فوتبالدوستان ثبت شد اما داستان اصلی از میانه دهه هشتاد شروع شد. وقتی حمید شیرزادگان پاطلایی فوتبال ایران در سالهای ۴۰ تا ۴۴ به شکلی ناگهانی و در سن ۶۶ سالگی بر اثر سرطان ریه درگذشت. در سال ۱۳۸۶٫ و این گویی استارت ملکالموت برای حمله به ستارهها بود. با اسم رمز سرطان و در شبیخون به ستارههای دهه پنجاه.
ملکالموت ستارهچینی خود از ستارههای بزرگ دهه پنجاه را با دو چهره خوزستانی پرسپولیس آغاز کرد. دو بازیکنی که هر دو اهل مسجدسلیمان بودند، در یک سال به دنیا آمدند، آنهم به فاصله کمتر از یک ماه، در یک تیم و همزمان توپ زدند و در
یک سال و باز هم به فاصله یک ماه دنیا را وداع گفتند. یکی در کرج و یکی در استکهلم. از ایرج سلیمانی و صفر ایرانپاک حرف میزنیم. ایرج سلیمانی ستاره پرسپولیس در دهه پنجاه که دو گل از آن شش گل مشهور را به تاج زده بود و سابقه گلزنی به چلسی و ناسیونال اروگوئه را داشت در سال ۱۳۸۷ و در سن ۶۱سالگی زندگی را وداع گفت. هافبک خوزستانی که اصالتا لر بود.
صفر ایرانپاک مهاجم بزرگ خوزستانی پرسپولیس و تیم ملی نیز که پس از انقلاب در استکهلم زندگی میکرد، در سال ۱۳۸۷ و در سن ۶۱سالگی بر اثر سرطان ریه درگذشت. تقدیر مشابه سلیمانی و ایرانپاک شگفتانگیز بود. سه سال بعد نوبت به ناصر حجازی رسید. بازیکنی که بیش از هفت فصل همیشه قطب روبهروی ایرانپاک بود و مشهور بود که ایرانپاک حداقل سالی یک گل برای ناصر حجازی بهترین دروازهبان آسیا کنار میگذاشت. این دو نفر روابط دوستانه بسیار نزدیکی هم داشتند، هرچند پیراهن دو رقیب اصلی فوتبال ایران را میپوشیدند.
جالب آنکه حجازی و سلیمانی دو فصل در شهباز با هم همبازی بودند. هرچه بود ناصر حجازی هم در سال ۱۳۹۰ و در همان سن ۶۱سالگی در تهران اسیر همان سرطان ریه لعنتی شد. اما داستان ادامه داشت. در سال ۱۳۹۳ یکی دیگر از بزرگترین سانترفورواردهای تاریخ فوتبال ایران یعنی غلامحسین مظلومی در تهران و پس از یک دوره بیماری طولانی بر اثر سرطان معده فوت کرد. در حالیکه تنها ۶۴سال داشت. در شهریور ۱۳۹۴ نوبت به سرطلایی بزرگ رسید.
همایون بهزادی ستاره درخشان اوایل دهه پنجاه فوتبال ایران و اولین آقای واقعی پرسپولیس و همبازی صفر ایرانپاک و ایرج سلیمانی در پرسپولیس و ناصر حجازی در تیم ملی، در سن ۷۲سالگی باز هم بر اثر سرطان ریه در تهران درگذشت. سال ۱۳۹۵ محمدرضا خلعتبری بازیکن رامسری پرسپولیس که به آچار فرانسه مشهور بود، بر اثر سرطان مثانه و در سن ۶۸ سالگی فوت کرد و چند ماه بعد منصور پورحیدری چهره جاودان استقلال بر اثر سرطان حنجره و در سن ۷۱سالگی زندگی را وداع گفت.
در آبان ۱۳۹۶ نوبت ابراهیم آشتیانی بهترین فولبک مدرن فوتبال ایران در دهه پنجاه بود که در سن ۷۰سالگی زندگی را ترک کرد. یک ضایعه قلبی این دفاع راست خوشنقش فوتبال ایران را از پا انداخت. و عاقبت در سال ۱۳۹۷ ایرج داناییفرد گوش چپ درخشان تاج و تیم ملی در دهه پنجاه در سن ۶۷ سالگی بر اثر سرطان کبد در شیراز درگذشت.
آمار حیرتانگیزی است: صفر ایرانپاک، ایرج سلیمانی، ناصر حجازی، غلامحسین مظلومی، همایون بهزادی، منصور پورحیدری، محمدرضا خلعتبری، ابراهیم آشتیانی و ایرج داناییفرد. چرا این بزرگان کهنسالی شیرین را تجربه نکردند؟ این مرگهای بیموقع و هجوم سرطان، ریشه در سبک زندگی دوران فوتبال آنان در دهه پنجاه داشت یا در تبعات زندگی در دهههای شصت و هفتاد؟ افسردگی؟ خورد و خوراک؟ سیگار؟ ناامیدی؟
چرا نسلی از ستارگان که بهمعنای واقعی کلمه شهرت و محبوبیت و موفقیت را درک کردند اینگونه مورد شبیخون قرار گرفتند؟
خدارا شکر هنوز بسیاری از آن ستارههای پرسپولیس و تاج در سلامت و در قید حیات هستند. خدارا شکر که حسین کلانی، علی پروین، محمود خوردبین، اسماعیل حاجرحیمیپور، علی جباری، حسن روشن، اکبر کارگرجم، نصرالله عبداللهی، حسین قراب و… در صحت و سلامت هستند. خدارا شکر که ستارههای دهههای قبل فوتبال ایران مثل حشمت مهاجرانی و اصغر شرفی و حسن حبیبی و البته جلال طالبی در گذر از ۸۰سالگی در کنار ما هستند. و بالاخره ذکر این نکته که ستارههای دهه سی فوتبال ایران هم عموما طعم شیرین کهنسالی را درک کرده بودند.