۵۰خاطره از تاریخ فوتبال ایران| آرمانگرایی در دهلی
روزنامه هفت صبح، تیمور مستور | سالهای ۶۰ و ۶۱ تکلیف بازیگران قبل از انقلاب سینمای ایران مشخص شد. ایرج قادری و محمدعلی فردین و ناصر ملکمطیعی و بهروز وثوقی به شکل رسمی ممنوعالکار شدند. موسیقی پاپ به پایان خود رسید و به شکل کامل ممنوع شد و فرهاد و فریدون فروغی هم در محاق رفتند. موسیقی در رادیو و تلویزیون به شکلی گسترده دچار ممنوعیت و محدودیت شد. قانون حجاب پس از کشوقوسهایی از سال ۶۱ به شکل رسمی ابلاغ شد.
سیاستهای فرهنگی حاکمیت به شکل کامل شفاف شده بود. در ورزش نیز با کنار رفتن حسین شاهحسینی (متمایل به نهضت آزادی) و معاونش حسین فکری، تیم مصطفی داوودی و حسین گودرزی زمام امور را در دست گرفته بودند. مصطفی داوودی مدیرکل ورزش آموزش و پرورش بود و از نزدیکان محمدعلی رجایی نخست وزیر فقید آن دوران. آن تحولات فرهنگی سروکله خود را در فوتبال نیز به نمایش گذاشت. با ورود داوودی و واژه کلیدیاش یعنی پاکسازی طاغوتیها، مشخص شد که شرایط فوتبال ما دیگر به ثبات بازنخواهد گشت.
فوتبال ایران بهرغم مقام سوم در جام ملتهای آسیا در سال ۱۳۵۹ کویت و خودداری از حضور در المپیک مسکو، هنوز قدرت اول آسیا محسوب میشد. اما به ناگهان و در سالهای ۱۳۶۰ و ۶۱ ، سرمایههای فوتبال ایران پراکنده شدند. وقوع جنگ و مسابقات نامنظم و البته قدرتنمایی مصطفی داوودی و تیمش و عدم شرکت ایران در انتخابی جامجهانی ۱۹۸۲، موجب شد تا ستارههای نسبتا جوانی مثل قاسمپور و برزگری و فرکی و حسن نظری و حسن روشن و ایرج داناییفرد فوتبال خود را در کشورهای دیگر پی بگیرند.
در امارات، مصر و آمریکا. مصطفی داوودی شوک بعدی را نیز وارد کرد. داوودی به نیت خود، برای آنکه فضای فرهنگی فوتبال مثل فضای موسیقی و سینما الک شود، طرح عجیب ۲۷سالهها را اجرایی کرد و ناگهان تعداد دیگری از ستارههای فوتبال از تیم ملی دور افتادند. مثل ناصر حجازی و نصرالله عبداللهی. حتی حمید علیدوستی و بهتاش فریبا نیز پیراهن تیم ملی را از دست دادند! هدایت تیم ملی هم به جوان جویای نام و گمنامی به اسم جلال چراغپور سپرده شد.
چراغپور فقط ۳۱سال داشت! او جانشین بزرگانی مثل پرویز دهداری، فرانک اوفارل، حشمت مهاجرانی و حسن حبیبی شده بود که طی دهه ۵۰ موفقیتهای رنگارنگی را به فوتبال ملی ایران هدیه کرده بودند و موجب شده بودند فوتبال ایران از سال ۵۰ تا ۵۹ تقریبا ارباب فوتبال آسیا باشد. چراغپور قرار بود نماینده معجزه نسل جوان و انقلابی در فوتبال باشد. چراغپور و آبشناسان تیم ملی را بر مبنای چهرههای انقلابی و متعهد بنا کردند.
بهخصوص سه تا از پنج محمد یاغی پرسپولیس: دادکان و پنجعلی و مایلیکهن (دوتای دیگر زادمهر و صادقی بودند). مایلیکهن ۲۹ ساله بود اما میزان معتمد بودنش، موجب شد تا طرح ۲۷ سالهها را برای او نادیده بگیرند. محمود حقیقیان هم بالای ۲۷سال داشت اما بازوبند کاپیتانی تیم ملی را بر بازو بست تا جمع چهرههای متعهد و انقلابی در تیم ملی کامل شود. از تیم سوم آسیا در ۱۹۸۰، فقط ۵نفر همراه این تیم ملی بودند.
محمد پنجعلی، محمد دینورزاده، مرزوقی، محمود حقیقیان و حمید درخشان. که تازه فقط حقیقیان درآن تیم فیکس بازی میکرد. مهمترین مشکل درون دروازه بود. جاییکه در محروم ساختن ناصر حجازی و کریم بوستانی، این پست به بهروز سلطانی و حافظ طاحونی رسیده بود. ترکیب اصلی تیم ملی با سلطانی درون دروازه شکل میگرفت، دادکان دفاع راست، دینورزاده دفاع چپ و مرزوقی و پنجعلی دفاع وسط. مایلیکهن، درخشان، عربشاهی و حقیقیان در خط هافبک و ناصر محمدخانی و علی فیروزی در خط حمله بودند.
طاحونی، نادری، شاهزیدی، احدی، عباس کارگر و بیژن طاهری ذخیرههای اصلی محسوب میشدند. تیم پرستاره سالهای ۵۶ تا ۵۹ دود شده بود و به هوا رفته بود. تیمی که این گونه رفت دهلی تیمی پرشور و انقلابی و متعهد و عصبی و میانمایه بود که در کنفدراسیون آسیا هم کوچکترین پشتیبانی نداشت. شکست یک بر صفر مقابل ژاپن و یک پیروزی دو بر صفر مقابل یمن، کار صعود ایران را به بازی با کرهجنوبی میکشاند.
فشار بیامان و یکطرفه و خردکننده کرهجنوبی با درخشش بهروز سلطانی همراه میشود و در نهایت در دقیقه ۸۵ یک سانتر بیهدف از رضا احدی با شوت سنگین و زیبای حمید درخشان از پشت هجدهقدم، یک پیروزی عجیب را به تیم بیستاره ایران تقدیم میکند. ایران با روحیهای بالا به ملاقات کویت میرود که آن سالها قهرمان آسیا شده بود و یک صعود بیدردسر به جام جهانی و بعد هم بازی در جامجهانی ۱۹۸۲ را در کارنامه داشت.
ایران تا دقیقه ۹۷ در مقابل کویت مقاومت میکند اما در نهایت کویت گل پیروزی را میزند. مشاجرات مایلیکهن با داور مسابقه از اتفاقات عجیب این بازی است بهخصوص وقتی که مایلیکهن با حرکاتی زشت از بیرون رفتن و تعویض شدن خودداری و چندین دقیقه بازی را متوقف میکند.
جراحت ناکامی در این مسابقات همراه با نمایشهای ضعیف و عصبی و جنجالی تیم ملی، وقتی تشدید میشود که عراق دشمن اصلی ایران درآن سالها در فینال کویت را شکست میدهد و قهرمان آسیا میشود و تبلیغی معکوس علیه ایران را شکل میدهد. یادمان باشد مسابقات فوتبال بازیهای آسیایی درآن سالها حتی از کیفیتی بهتر از جام ملتهای آسیا برخوردار بودند. این ناکامی موجب تعدیل بعضی از سیاستها در فوتبال ایران شد که داستانش را بعدا میگویم.