۵۰خاطره از تاریخ فوتبال ایران؛ بیوک و اشرافزاده
روزنامه هفت صبح، تیمور مستور | در دهه سی فوتبال ایران دو ستاره داشت. چیزی مثل رونالدو و مسی. یکی اشرافزاده و یکی جوان مهاجر تبریزی. آنها که بازیهای این دو نفر را دیدهاند شک نمیکنند که هر دو باید جزو ۱۰ ستاره بزرگ تاریخ فوتبال ایران شماره شوند اما خب هم هیچ سند تصویری از آنها نداریم و هم شاهدان درخشش آنها رو به افول هستند. از بیوک جدیکار و امیرمسعود برومند حرف میزنیم. جدیکار از کشفهای حسین فکری در تهرانجوان بود. کارگر کارخانه چیت سازی.
علی داناییفرد او را دید و با خود به تور (یکی از تیمهای وابسته به تاج) و سپس خود تاج برد. چپ پای چشم آبی تاجیها با چهره همیشه خندانش به کابوس تیمهای مقابل تاج در دهه سی بدل شد. از عجایب این که جدیکار در دو فصل ۱۳۳۲و ۱۳۳۳ در اعتراضی خاموش به جهتگیریهای تاج در کودتای ۲۸ مرداد به همراه زوج جدانشدنیاش یعنی پرویز کوزهکنانی از تاج جدا شد و به تیم نادر پیوست و عجیبتر اینکه با همین تیم نادر قهرمان باشگاههای تهران شد.
آنها در فینال با تک گل جدیکار از سد شاهین گذشتند و در نیمه نهایی هم با دو گل تاج را مغلوب کرده بودند. جدیکار در سال ۳۳ همراه با شعاع در مسابقات باشگاهی تهران شرکت کرد و باز هم در حضور تاج و شاهین و نیروی هوایی،قهرمان تهران شد! جالب این که تاجیها در اعتراض به حضور بازیکنان سابق خود در شعاع حاضر به رویارویی با شعاع نمیشوند! همه این موارد نشان میدهد که هر تیمی بیوک جدیکار را در ترکیب خود داشت ظرفیت بالقوه قهرمانی تهران را پیدا میکرد.
جدیکار در سال ۱۳۳۴ به تاج بازگشت. از آن سو امیرمسعود برومند از خانوادهای مرفه که در آن تحصیلات حرف اول را میزد برخاست. خاندان برومند در دهه بیست دیگر به نامی آشنا در عرصه سیاست و اقتصاد و هنر بدل شده بودند.از تبار خانزادههای روستای گز از توابع اصفهان که به تدریج در تهران و اصفهان مستقر شده بودند. امیرمسعود برومند نامش به عنوان اولین گلزنهای رسمی تیم ملی در تاریخ فوتبال ثبت شده است.
او از سال ۱۳۲۵ به شاهین تهران پیوست و همراه با دکتر اکرامی و بعدها پرویز دهداری یکی از ستونهای سهگانه شاهین بزرگ بود. بازیکنی خوش چهره،خوش استایل،خوش لباس و با حرکات و وجناتی جذاب که محبوبترین چهره شاهین در تمام دوران حیاتش بود.در دو قطبی فوتبال تهران در دهه سی این دو نفر جلوتر از دیگر ستارگان این دهه (مثل پرویز کوزهکنانی و نادر علوی افشار و امیر عراقی) بت تماشاگران طرفدار دو تیم بودند. به شکلی متناقض فرصت درخشش در میادین ملی بیشتر برای برومند فراهم شد.
او کاپیتان تیم ملی ایران در بازیهای آسیایی ۱۹۵۱ بود که ایران با گلهای برومند از سد ژاپن و برمه گذشت تا فینال پیش رفت و در نهایت به مدال نقره رسید.(جالب است بدانید که فوتبال در بازیهای آسیایی دهلی در سال ۱۹۵۱ در دو وقت سی دقیقهای برگزار میشد!)برومند این گونه افتخار ملی بیشتری از جدیکار داشت و عجیب آنکه هر دو هم پست هم بودند.یکی دیگر از خدمات برومند به فوتبال ملی معرفی پسر عموی کم سن و سالش یعنی همایون بهزادی به تیم شاهین بود.
اما سال ۱۳۳۵ برای طرفداران تاج سالی به یادماندنی محسوب میشود سالی که بیوک جدیکار درخششی غول آسا در فوتبال ایران داشت. ماجرا از این قرار است که دو تیم پرستاره شاهین و تاج به فینال رسیده بودند. شرط قهرمانی دوبار پیروزی هرتیم بردیگری بود. شاهین در مقدماتی با نتیجه ۴ بر یک تاج را مغلوب کرده بود و اگر در فینال تاج را میبرد قهرمان تهران میشد. بازی اول با نتیجه یک برصفر به سود شاهین در جریان بود که جدیکار دقیقه ۷۶ گل مساوی را میزند.
کار به بازی دوم میکشد. این بار دو تیم ۳ -۳ مساوی میشوند. هر سه گل تاج را بیوک جدیکار به ثمر میرساند. بازی سوم تاج با نتیجه ۳ بر یک پیروز میشود. هر سه گل تاج را باز هم بیوک جدیکار به ثمر میرساند. این برد اما برای قهرمانی کافی نبود چرا که شیوه دو حذفی حداقل دو پیروزی احتیاج داشت. در بازی چهارم فینال (و پنجمین رودررویی تاج و شاهین در این سال) تاج ۲ بر یک به پیروزی میرسد. باز هم یکی از گلها را بیوک جدیکار به ثمر میرساند!
جدیکار در چهار رودررویی با شاهین در فینال مسابقات هشت گل به ثمر میرساند! (جدیکار در مجموع ۱۶ گل وارد دروازه شاهین طی تمام رقابتهای دهه سی کرده بود) به این ترتیب متوجه هستید که بین سالهای ۱۳۳۰ تا ۱۳۳۵ جدیکار یک سوپرمن به تمام معنا در فوتبال ایران بود که متاسفانه هیچ قطعه فیلمی از درخشش و رقابت برومند و جدیکار وجود ندارد. جدیکار در سال ۱۳۳۶ جذب تیمی از بوندس لیگا شد و یک فصل درآلمان توپ زد.
بیوک در فصل ۱۹۵۸-۱۹۵۷ به آلمان رفت و مدتی را برای ویکتوریا کلوپ توپ زد. در طول آن مدت جدیکار ماهانه ۱۵۰۰ مارک از ویکتوریا برلین حقوق میگرفت و برومند هم در همین دوران رفت لبنان تا تحصیلات خودرا ادامه دهد و اتفاقا سه بازی در تیم ملی لبنان هم انجام داد و آنجا هم فوقالعاده درخشان ظاهر شد.
برومند مدرک دکترای حقوق گرفت و در تهران و آمریکا به زندگیاش ادامه داد و جدیکار هم در تهران به همراه برادرش یک مغازه مشهور لوازم ورزشی تاسیس کرد. همسرش یک متخصص زنان بود و جدیکار هم زندگیاش سالها بین ایران و آمریکا در نوسان بود. بیوک جدیکار در سال ۱۳۹۲ و در ۸۴ سالگی در تهران درگذشت و امیرمسعود برومند در سال ۱۳۸۹ و در ۸۲ سالگی.