۵۰خاطره از تاریخ فوتبال ایران| روزهای خوش امجدیه
روزنامه هفت صبح، تیمور مستور | اولین دوره مسابقات رسمی باشگاههای تهران از خرداد ۱۳۶۰ تا پاییز ۱۳۶۰ به طول انجامید. روی کاغذ این فقط یک فاصله ۷ماهه است اما بگذارید یادمان بیاید که در این فاصله کوتاه در تاریخ سیاسی کشور ما چه اتفاقاتی افتاد: رای عدم کفایت به بنیصدر و عزل او از مقام ریاستجمهوری، ناآرامیهای مسلحانه در ۳۱ خرداد و شورش مجاهدین خلق، بمبگذاری در سخنرانی آیتالله خامنهای، انفجار مقر حزب جمهوری اسلامی، فرار بنیصدر و رجوی با هواپیما، انفجار در مقر نخستوزیری، شورشها و ترورها، شدت گرفتن جنگ، شکسته شدن حصر آبادان، سقوط هواپیمای فرماندهان عالیرتبه نظامی و…
فکر میکنید در چنین اتمسفری مسابقات فوتبال برگزار میشد؟ به بهترین وجه ممکن! انگار امجدیه مکانی بود برای فراموشی، برای لمس روزمرگی زیبا. لغو مسابقات فوتبال سراسری و قناعت کردن به مسابقات منطقهای فرصت شگفتانگیزی برای تهرانیها بود که میتوانستند هفتهای دو سه روز در ورزشگاه نجیب و دلنشین امجدیه فوتبال نگاه کنند. همه آن رونق و رقابت دلنشین دهه چهل در فوتبال تهران دوباره احیا شده بود. اسمهای قدیمی همه بازگشته بودند.
در پرسپولیس شورش «۵ محمد» کمی آرام گرفته بود و محمد مایلیکهن و محمد پنجعلی به تیم بازگشته بودند. محمد دادکان هم وسط فصل برگشت و یکی دوتا بازی کرد. اما آن شورش،سرنوشت فوتبال محمد صادقی و محمد زادمهر را بالکل تغییر داد. پرسپولیس با مهراب شاهرخی مسابقات را شروع کرد اما در انتها هدایت تیم به علی پروین رسید. خط حمله پرسپولیس برمبنای غلامرضا فتحآبادی و ناصر نورایی ردیف شده بود و عباس کارگر (از تراکتورسازی جذب شده بود. مثل کیان طهماسبی).
در خط هافبک ضیا عربشاهی (که از پاس آمده بود)، درخشان و مایلیکهن بودند و البته کاپیتان پروین. جواد حسنزاده و مجید سبزی هم بودند. در دفاع هم به ترکیب محمد پنجعلی و کاشینژاد و روحالله عبادزاده (از راهآهن آمده بود) و کیان طهماسبی دل خوش کرده بود و البته گزینه همیشه مطمئنی مثل کاظم سیدعلیخانی. در دروازه هم وحید قلیچ. استقلال شرایطش موزونتر بود. آنها هرچند ستارههایی مثل حسن روشن و حسن نظری و ایرج داناییفرد را نسبت به سال ۵۷ از دست داده بودند اما بقیه مهرهها را تقریبا حفظ کرده بودند و استعدادهایی مثل بهتاش فریبا (ازپاس) و عبدالعلی چنگیز (از ذوبآهن اصفهان) را نیز جذب کرده بودند.
حجازی و خاکسار تهرانی، حاجیلو، شاهین بیانی، رجبی و مراغهچیان و البته حمید فردعلینیا، شاهرخ، نعلچگر، رضا احدی، خضرایی و بهتاش فریبا، برهانزاده، چنگیز، عزیز دسترس و پرویز مظلومی. تیمی جوان و متناسب و پرمهره. شاهین هم بازگشته بود. با یکی دو تا از شاهینیهای قدیم و جذب چندتا مهره خوب از پاس. با نادر فریادشیران، نصرالله عبداللهی، حسین دینورزاده، حسین معمار، همینطور محمود حقیقیان که در دوران اوج فوتبالش بود و البته علی حیدری و عباس موسیوند و سیفی و…
راهآهن با تکیه برجوانها و استعدادهایش از تیمهای پرطرفدار در امجدیه بود: فرشاد پیوس، امیر قلعهنویی، مرتضی یکه، شکورزاده و بیژن طاهری. یک بانک ملی درجه یک هم حضور داشت. با ستاره شگفتانگیز تمام تاریخ فوتبال ما یعنی ناصر محمدخانی و بازیکنهای خوبی مثل نعمتزاده، کرم سوری، میرآخوری، حاج خلیل، طاحونی، یاریار. در واقع بانک ملی و راهآهن فوتبال اصل تهران، فوتبال بچهمحلها و زمین خاکیها را به نمایش میگذاشتند.
اما قهرمانی مسابقات در میان شگفتی همه به هما رسید. تیم خوشاخلاق و باکلاس تهران که با جذب دو ستاره بزرگ دارایی یعنی حمید علیدوستی و حسین فداکار و آمدن هادی نراقی از تاج سابق، تیمی مطمئن و قدرتمند بود. به این سه نفر نامهایی مثل سهام میرفخرایی، حبیب خبیری، جلال بشرزاد، جمشید پذیرا، فرامرز عزتی، مجید مشتری و برادران نقوی را هم اضافه کنید تا سرمایه انسانی هما دستتان بیاید. هما قهرمانی خود را اما مدیون برتری یک بر صفر مقابل استقلال و یک حکم برتری سه بر صفر مقابل پرسپولیس بوده است.
وقتی آبشناسان تصمیم گرفت برای حفظ خاطره دکتر چمران که همان روزها شهید شده بود اسم پرسپولیس را به شهید چمران تغییر دهد. پرسپولیسیها اعتصاب کردند و این خورد به بازی بزرگشان با هما و حکم انضباطی مبنی بر شکست سه بر صفر. در نهایت هما با ۲۱ امتیاز از ۱۳بازی قهرمان تهران شد (هر برد دو امتیاز داشت) و پرسپولیس با ۱۷ امتیاز دوم شد. بانک ملی با تکیه بر ۱۱ تا گل از ناصر محمدخانی به مقام سوم رسید و استقلال را پشتسر گذاشت.
راهآهن، شاهین، آرارات، بوتان، اکباتان، برق، کیان، تهرانجوان، نفت و صنایع دفاع هم از پنجم تا چهاردهم شدند. فوتبال تهران دوباره درحال جوشیدن بود. از نو. از سرخط. در هیاهوی بمب و ترور و جنگ. با امجدیهای که تمام طول هفته فوتبال داشت و آزادی که برای بازیهای مهم مهیا شده بود. از جمله دربی بدون گل اما پرهیجان پرسپولیس و استقلال. در حضور ۹۰هزار تماشاگر.