چند خبر کوتاه از تازههای کتاب
روزنامه هفت صبح | شهریار به روایت شفیعی: صفحهای به نام محمدرضا شفیعی کدکنی، شاعر و استاد دانشگاه همزمان با روز شعر و ادب فارسی و بزرگداشت «شهریار» در نوشتاری که از کتاب «با چراغ و آینه» او منتشر کرده، آورده است: «شهریار همه عمر عاشقِ حافظ بود و کدام شاعرِ فارسیزبان هست که عاشق حافظ نباشد اما… هیچ شاعری نتوانسته است این مایه ارادت به حافظ را به ما نشان دهد. بسیار طبیعی است که با این مایه ارادت به حافظ، بسیاری از غزلهای شهریار به لحاظ وزن و قافیه، شبیه غزلهای حافظ باشند.
اما این امر به خودی خود شیفتگیِ واقعیِ او را به حافظ نشان نمیدهد…شهریار با حفظ استقلالِ روحیِ خویش و با پاسداری از حالوهوای روحی خود توانست به جمالشناسیِ شعرِ حافظ نزدیک شود و راز توفیق او همین بود. اینکه در جایی میگوید «هرچه دارم همه از دولت حافظ دارم» ناظر به این امر است نه ناظر به استقبال از غزلهای حافظ که هر آدمِ دیگری هم اگر حوصله به خرج دهد از آن محروم نیست.
من در جایی دیگر مبانی جمالشناسیِ شعرِ حافظ را تحلیل کردهام که حافظ در اوج هنر شاعری خویش از موسیقی به طرف معنی حرکت میکند، شهریار نیز چنین است… من چون از زبانِ ترکی، تقریبا بیاطلاعم به خودم حق نمیدهم که بگویم این فرمول، یعنی این اصل جمالشناسی، حتی در شعرهایِ تُرکیِ او، مثل حیدر بابایه سلام هم جریان دارد ولی من یقین دارم که چون آن شعرها هم از ذهن او تراویده است، باید بر اساس همین جمالشناسی شکل گرفته باشد.»
تشکر کوئیلو از کیمیاگر هندی: پائولو کوئیلو، نویسنده معاصر و مشهور برزیلی در آخرین پست خود در صفحه شخصیاش در شبکه اجتماعی توئیتر از اقدام موتورسوار هندی برای تبلیغ رمان «کیمیاگر» تشکر کرد. پائولو کوئیلو، یکی از پرخوانندهترین و تاثیرگذارترین نویسندگان دوران معاصر است و رمانهای او بین مردم عامه در کشورهای مختلف دنیا پرطرفدار است. برخی او را کیمیاگر واژهها میدانند و برخی دیگر، پدیدهای عامهپسند.
اما در هر حال، کوئیلو یکی از تاثیرگذارترین نویسندگان قرن حاضر است. خوانندگان بیشمار او از ۱۵۰ کشور، فارغ از فرهنگ و اعتقادات خود، او را نویسنده مرجع دوران ما کردهاند. کتابهای او به ۵۶ زبان ترجمه شده و جدای از آنکه همواره در فهرست کتابهای پرفروش بودهاند. ماجرا اما از این قرار است که یک موتورسوار اهل شهر ساحلی چرای کشور هندوستان، تصاویری از رمان کیمیاگر نوشته کوئیلو را حمل میکند و به همه توصیه میکند این رمان را مطالعه کنند. توئیت کوئیلو نیز موجب شهرت این موتورسوار شده؛ بهطوری که مردم عادی بیشتر به او توجه میکنند.
کیمیاگر چاپ سال ۱۹۸۸ از رمانهای بسیار پرفروش دهه پایانی قرن بیستم جهان است. این رمان درباره چوپانی اسپانیایی به نام سانتیاگو است که در رویای خود، محل گنجی مدفون را در حوالی اهرام مصر مشاهده میکند و به قصد تحقق بخشیدن به این رویا -که آن را افسانه شخصی خود میخواند - وطنش، آندلس را رها میکند و رهسپار صحرای آفریقا میشود. پرادیپ در هر محلهای با مسافرانش درباره قصه رمان گفتوگو و مردم را به خواندنش دعوت میکند.
صفحه قرمز: استیون کینگ،نویسنده مشهور آمریکایی و خالق داستانهای بسیاری در ژانر وحشت در همکاری مشترک با یک سایت خیریه اقدام به فروش داستان کوتاهش با عنوان «صفحه قرمز» به نفع این موسسه خیریه کرده است. گروه خیریه هامبل باندل داستان کینگ را به حراج گذاشته و هر کاربری با ورود به سایت این موسسه اقدام به خرید آن میکند. به گفته بسیاری، کینگ پرفروشترین نویسنده جهان است.
او اولین بار با رمان «کری» پا به دنیای نویسندگان گذاشت،در حال حاضر آثار درخشانی دارد که بیشتر آنها در فهرست پرفروشترینهای نیویورکتایمز قرار داشته و از روی بسیاری از آثارش فیلم سینمایی و تلویزیونی ساخته شده است. موسسه خیریه یادشده گفته است داستان کوتاه نوشتهشده توسط کینگ تنها تا مدت کوتاهی برای فروش عرضه شده است و قرار است درآمد حاصل از آن برای هزینههای خیریه صرف شود. این اولینبار نیست که کینگ داستانهایش را به طور غیرمعمول در اختیار مردم قرار میدهد.
کینگ رمان «مسیر سبز» چاپ سال ۱۹۹۶ را از طریق بستههای پستی برای علاقهمندان ارسال کرده بود. تمام رمانها و داستانهای کینگ همچنان در حال انتشار هستند، به جز یک کتاب به نام خشم. داستان این رمان در مورد کودکی است که یک روز به مدرسه میرود و بعد معلم درس جبر خود را میکشد و همکلاسیهایش را به گروگان میگیرد. سال ۱۹۹۷ این کتاب در بین کتابهای دانشآموزی که به سمت سه نفر از همکلاسیهایش تیراندازی کرده بود، پیدا شد. بعد از این اتفاق کینگ تصمیم گرفت کتاب را از کتابفروشیها جمع کند.
شعر مدرن در قرن دوم میلادی! تحقیقات یکی از دانشگاههای کمبریج در مورد متون کمتر شناختهشده یونان باستان نشان میدهد که آنها دستکمی از اشعار مدرن ندارند:«آنها هرچه دوست دارند میگویند/ بگذار بگویند/ من اهمیتی نمیدهم.» محتوایی که میتواند بسیار شبیه متن ترانههای امروزی باشد و قرار است نور تازهای بر تاریخ شعر بتاباند. این متن بدون نام که با خطوط «ادامه بده، دوستم بدار/ این کار خوبت میکند» به پایان میرسد، در قرن دوم در امپراطوری روم شرقی محبوب بود و حکاکی شده بر روی ۲۰ سنگ قیمتی در کارتاخنای اسپانیا یافت شده است.
بعد از مقایسه همه نسخههای پیداشده از این متن، پروفسور تیم ویتمارش برای اولینبار متوجه شد قالب وزنی آن متفاوت از چیزی است که اغلب در اشعار یونان باستان استفاده میشد و حاوی هجاهای تکیهدار و بیتکیه است.او گفت «شعر تکیهدار»، شکل ابتدایی تمامی اشعار و ترانههای مدرن، پیش از قرن پنجم، یعنی زمانی که در سرودهای مسیحی بیزانس مورد استفاده قرار میگرفت، ناشناخته بود. پیش از پیدایش شعر تکیهدار، شعر بر اساس طول هجا و کمّی بود.
ویتمارش گفت: «زمان زیادی است که میدانیم شعر عامهپسند در یونان باستان وجود داشته، اما بخش بزرگی از آنچه نجات پیدا کرده و باقی مانده قالبی مشابه با اشعار سنتی دارد. برای خلق این نوع از زبانِ موسیقیاییشده نیازی به شاعران متخصص نیست و طرز بیان آن بسیار ساده است. ما در حال مشاهده نمایی هیجانانگیز از یکی از قالبهای فرهنگ شفاهی عامهپسند هستیم که زیر سطح فرهنگ کلاسیک قرار دارد.»