متهم تصادف عجیب دوباره در دادگاه محاکمه میشود
روزنامه هفت صبح | ماجرا به هشتم اسفند سال ۹۸ حوالی ساعت ۹ شب بازمیگردد. زمانی که علیرضا رحیمینژاد، کارمند سابق روزنامه شهروند در بخش آگهیها به دلیل یک تصادف جان خود را از دست داد. اما شرح ماجرای این تصادف که فیلمش از طریق دوربینهای مداربسته ضبط و در فضای مجازی نیز منتشر شد چه بود؟ این حادثه روبهروی خبرگزاری ایرنا در خیابان ولیعصر رخ داد و دوربین مداربسته این خبرگزاری توانست حادثه را ثبت کند.
*** تصادف مرگبار
هشتم اسفند ماه ۹۸ به ماموران کلانتری ۱۰۵ سنایی خبر یک تصادف گزارش شد. ماموران پلیس به محل تصادف رفتند و دریافتند علیرضا از سوی راننده خودرو پژو ۲۰۷ زیر گرفته شده است. ماموران پلیس در بررسیها دریافتند دوربینهای مداربسته خبرگزاری ایرنا صحنه برخورد خونین را ضبط کرده است. اگرچه راننده خودروی پژو ۲۰۷ فرار کرد اما پس از سه ماه و با چهرهنگاری و شناسایی پلاک خودرو بالاخره پسر جوان در منزلش بازداشت شد.
در فیلم هم مشاهده میشود که راننده پژو ٢٠٧ با علیرضا رحیمی نژاد برخورد کرد و او پس از چند متری که روی کاپوت ماشین قرار داشت با حرکات زیگزاگی راننده به گوشه خیابان پرتاب شد. ظاهرا همین پرتاب شدن از روی درِ با سرعت زیاد هم باعث ضربه مغزی و مرگ او شده و ضارب هم بهسرعت از محل حادثه دور شده بود.
رهگذران و شهروندان پس از مشاهده این صحنه بلافاصله آن را به اورژانس اطلاع دادند و دقایقی بعد او به بیمارستان فیروزگر منتقل شد. براساس گزارش تیم درمانی، علیرضا قبل از رسیدن به بیمارستان علایم حیاتی نداشت و تلاش پزشکان برای احیای او هم به نتیجهای نرسید. به دنبال مرگ علیرضا، پرونده به دادسرای جنایی تهران رفت و بازپرس دستور پیگیری و بازداشت متهم را صادر کرد.
این پرونده به شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.در دادگاهی که برگزار شد خانواده علیرضا اعلام کردند به هیچ عنوان حاضر به گذشت از خون پسرشان نیستند. اما کامیار متهم پرونده وقتی در جایگاه ایستاد درباره روز حادثه گفت:« آن شب با نامزدم در ماشین بودیم تا اینکه از یک فرعی با سرعت وارد خیابان ولیعصر شدم و با خودروی علیرضا برخورد کردم.
او به من تذکر داد تا اینکه به چراغ قرمز برخورد کردیم. پشت چراغ بودیم که علیرضا فکر کرد قصد دارم با او کل کل کنم این شد که اعتراض کرد. اهمیتی ندادم تا اینکه بعد از سبز شدن چراغ به سمت کوچه مجلسی پیچیدم، اما نمیدانستم کوچه بنبست است به همین دلیل دنده عقب گرفتم. علیرضا هم داخل کوچه پیچید سپس در حالی که وسیلهای دستش بود از ماشین پیاده شد.
ترسیدم با هم درگیر شویم به همین خاطر دنده عقب گرفتم و حرکت کردم. میخواستم از کوچه خارج شوم که علیرضا خودش را روی کاپوت ماشین انداخت. سرعت ماشین آنقدر زیاد نبود و فکر نمیکردم این حادثه موجب مرگ او شود. از طرفی، چون نامزدم همراهم بود نمیخواستم درگیر شوم.»
در پایان جلسه قضات عمل متهم را مصداق قتل عمد ندانسته و او را به تحمل هشت سال حبس و پرداخت دیه محکوم کردند. اما این پایان ماجرا نبود و اولیای دم علیرضا به حکم صادر شده اعتراض کردند. این پرونده با اعتراض اولیای دم در حالی که متهم همچنان در زندان به سر میبرد به دیوان عالی کشور ارسال شد.
*** لغو حکم متهم از قتل غیرعمد
پس از ارسال پرونده مذکور به دیوان عالی کشور و با بررسی لایحه اعتراضی اولیای دم این اعتراض پذیرفته شد و با نقض حکم صادره پرونده برای رسیدگی دوباره به دادگاه کیفری استان تهران و شعبه همعرض فرستاده شد تا متهم مجدد محاکمه شود و او دوباره به میز محاکمه برای این پرونده تصادف بازگشت. اگرچه هنوز نمیتوان درباره این پرونده نظری داد اما ماجرا شبیه ماجرای فیلم جمشیدیه است، یک لحظه عصبانیت و خشم مهار نشده موجب مرگ یک نفر و زندانی شدن دیگری شده است.